مترجم: هاشم نوروزی
یکی از سایت های تند روی اسرائیلي، رسوایی جدید ديگري از رسوایی های رژیم صهیونیستی و آمریکا را به شرح زیر لو داد: تهدید آمریکا به جنگ علیه سوریه در صورتی که یکی از دستگاه های جاسوسی آمریکا به روسیه یا چین برسند.
وزیر امور خارجه امارات پیامی تهدید آمیز مبنی بر جنگ علیه سوریه یا کشاندن مسؤولین سازمان اطلاعات سوریه به دادگاه های بین المللی برای مسؤولین دمشق برد درصورتی که هر کدام از دستگاه های جاسوسی آمریکا که سازمان اطلاعات سوریه در عملیات انهدام یاسمن آبی مصادره کرده به روسیه یا چین برسد. وي تهدید می کند که در این صورت رهبران امنیتی سوری به دادگاه های بین المللی فراخوانده خواهد شد.
ولی رئیس جمهوری سوریه پاسخ داد که ما قبل از انهدام این گروهک جاسوسی و در سخنرانی مجلس عوام گفتیم که اگر امروز جنگی بر ما تحمیل شود باکی از آن نداریم.
این عملیات، همان عملیات یاسمن آبی است که جز آنچه که امریکایی ها و اسرائیلی ها آن را لودادند اطلاعات دیگری از آن وجود ندارد و گفته می شود که این عملیات بزرگترین عملیات نظامی امنیتی از چند دهه پیش است که در سال های آینده در چند کشور جهان بررسی خواهد شد.
در گزارشاتی که از یک منبع امنیتی بزرگ امریکایی آمده، گفته شده که ناتو از آنچه که در سوریه رخ داده است، شک کرده است که سوری ها وارد عملیات یاسمن آبی شده باشند و تصمیم گرفته که همه ی جاسوسان خود را فرابخواند.
در حال حاضر یک نامه به فرمانده عملیات امریکا در سوریه فرستاده شده که مفاد آن بدین شرح است: عملیات را متوقف کن و همه جاسوسان را فرابخوان. پاسخ این بود: با سلام عملیات پایان یافت. سازمان اطلاعات مرکزی سوریه. پس آمریکایی ها حسابی به هم ریختند چرا که جدیدترین تجهیزات جاسوسی امنیتی امریکا که هزاران جاسوس امریکایی در سراسر جهان را تهدید می کند به دست سازمان اطلاعات سوریه افتاد. در حال حاضر اولین نتائج آن، اقدام سازمان اطلاعات سوریه در فرستادن گزارشی برای وزارت اطلاعات ایران است که یکباره منجر به دستگیری سی جاسوس آمریکایی و کشف یک شبکه سری تجسس بر ضد سوریه در لبنان شده است. گفته می شود که لو رفتن یک جاسوس اسرائیلی در روسیه و بسیاری از موارد دیگر از نتایج کشف این شبکه بوده است.
به دلیل توانایی سازمان اطلاعات سوریه در نابودی این عملیات، روسیه و چین سعی می کنند در شورای امنیت در کنار سوریه باشند به این امید که به یکی از این دستگاه های جاسوسی آمریکا و نحوه ی کار با آن دست یابند، درحالیکه امریکایی ها با یک سلسله مجازات های دیوانه واری که کشورهای عضو ناتو برای بازپس گیری این تجهیزات از طریق سیاست هویج و چماق به کارمی گیرند، مدام در مقابل سوریه عرض اندام می کنند. درحالیکه سوری ها خوب می دانند که آنچه در اختیار دارند بهایش بسیار گران است.
جزئیات عملیات:
نام: یاسمن آبی
آغازعملیات: سال 1999م
هدف عملیات: براندازی نظام در سوریه و تقسیم آن به چند کشور کوچک و برافروختن جنگهای طائفه ای.
شبکه های خبری مورد اعتماد سوریه مانند الجزیرة و الجدید و نشریه ی الأخبار در این عملیات شرکت کرده اند.
رسانه های پشتیبان آنان عبارتند از: شبکه رویترز و العربیة و بردی أورینت و بی بی سی و سی ان ان( ملاحظه کنید که خبرگزاری های امریکایی خارج از این میدان قرار دارند)
شرکت کنندگان در این عملیات:
کشورهای عضو ناتو از جمله ترکیه و بعضی از کشورهای عربی به رهبری امریکا هستند.
هدف غیر مستقیم عملیات:
تقسیم خاور میانه برای تولید نقشه خاورمیانه ی جدید و از طرف دیگر کاهش تعداد مسلمانان پیرامون اسرائیل حدود تقریبا سه میلیون نفر که در درگیری های طائفی در سوریه کشته خواهند شد.
نقشه عملیات
درگيري هاي سوريه چندين هدف را پيگير مي كرد:
1.برافروختن جنگ طائفه ای در ساحل بین طوائف سه گانه بهدف کوچ دادن مسیحی ها از ساحل به لبنان و کوچ دادن اهل تسنن به حمص و حماه و حلب تا – در حقیقت یک دولت علوی باشد – از طریق اقدام باندهای مسلح به قتل تعدادی از علویون به دلایل دینی و شعارات دینی که به برپایی یک انقلاب علوی ضد اقلیت سنی و مهاجرت آنان از ساحل منجر شود و در اثناء این نبرد باندهای مسلح به هدف ترساندن مسیحی ها و کوچ دادنشان به کارگذاشتن خودروهای بمب گذاری شده مبادرت ورزیدند.
2.برپایی یک حکومت اسلامی که از حمص و حماة شروع و به دمشق می رسد تا از طریق قتل های طائفه ای و ماشین های بمب گذاری شده اقلیت های مسیحی به لبنان و اقلیت های علوی به ساحل کوچ کنند.
3. برپایی یک حکومت اسلامی مستقل و دور افتاده در درعا سپس کوچ دادن بخشی از ساکنین درعا به سمت اردن تا در آینده درعا به اردن بپیوندد و سپس برپایی یک حکومت درزی که تا لبنان امتداد داشته باشد و برافروختن جنگ بین دو دولت.
4.برافروختن جنگ بین این دولت های کوچک تا اسرائیل تنها مدعی دموکراسی در منطقه باشد که میان این کشورها میانجیگری کرده و از آنها حمایت کند و آن تعداد باقی مانده از فلسطینی ها را کوچ داده و خود را به عنوان یک دولت یهودی بر دولت های طائفه ای مقاوم تحمیل کند چرا که اینجا جنگهایی بین این دولت های کوچک شعله ور است.
5. گسترش تقسیم که شامل اردن و عراق و لبنان می باشد و تجهیز اردن و لبنان به یک وطن اصلی جایگزین برای فلسطینی ها اما از طریق تقسیم اردن و لبنان به چند دولت کوچک بر اساس انگیزه های طائفی.
6. کاهش بیشتر تعداد مسلمانان پیرامون اسرائیل که کمتر از سه میلیون کشته نباشد به خاطر جلوگیری از انفجار دموکراسی حداقل در طول پنج سال آینده، همانطور که در عراق انجام دادند.
7. هدف گرفتن علمای اهل تسنن و تبدیل مذهب اهل تسنن به مذهب وهابی که رهبری آن به دست عربستان باشد بوسیله ی ارتشی از شیوخ که برای این کار آماده شده اند و آن از طریق قتل علمای اهل تسنن و مسلح کردن حکومت های طائفه ای پیرامون آنها تا عربستان تنها منجی آنها باشد.
عملیات اجرائی شد و بیش از پنج هزار نفر به اضافه ی بیش از سه هزار غیر سوری در آن شرکت کردند. افراد از چند طریق جمع آوری شدند که مهمترین این راه ها دفاتر کارگزاری و سفارتخانه ها بود. چرا که در سال 1999 سفارت امریکا به شکل ناگهانی درخواست های ویزای شهروندان سوری را به مدت دوسال پذیرفت و از هر درخواست پنجاه دلار گرفت تا از این طریق صدها هزار دلار جمع کند ولی فقط با ویزای اشخاص معینی موافقت کرد. و هرکسی را که می توانست برای این عملیات بسیج کند او در ایالات متحده ایمن باقی می ماند. چرا که سازمان اطلاعات امریکا بسیاری از جاسوسان را چه از طریق کشاندنشان به خانه های فساد و فیلمبرداری از آنان یا چه از طریق به زندان انداختنشان به سبب پایان یافتن اقامت و سپس سوء استفاده از آنها جمع آوری کرد. و بدتر از اینها امریکا به وسیله ی مالیات هایی که از سوری ها به خاطر گذرنامه جمع کرده بود این جاسوسان را تربیت کرد.
جمع آوری جاسوسان لبنانی و عربستانی و قطری و اماراتی
قطر از سال 2004 به کارگیری جاسوسان را از طریق جذب بیش از بیست هزار سوری و بسیج کردن تعدادی از آنان را انجام داد و همچنین در لبنان و اردن و عربستان و امارات تا اینکه تعداد جذب شدگان به بیش از پنج هزار نفر رسید و بسیاری از کسانی که از چنگال عدالت گریخته بودند و به خصوص کسانی دستگیر شده بودند و در کشورهای همسایه به کار گرفته شده بودند به این تعداد اضافه شد.
عملیات با زیرکی آغاز شد چرا که با تولید علامت هایی مردم برای تظاهرات به خیابانها آمدند سپس این تظاهرات اداره شد و با اجرایی کردن چندین عملیات کشتار و تجاوز که منجر به خشونتهای طائفی و فتنه بین ارتش و مردم و امنیت می شد به آن انگ طائفه ای چسبانده شد. همراه با سخنرانیهایی از طرف شیوخ حامی امریکا که گرایشات طائفه ای را تحریک می کردند و با یک حمله تبلیغاتی بزرگ که چنین وانمود می کرد سوریه سقوط کرده و ضعیف شده. در این عملیات چندین رسانه مثل تلوزیون الجزیرة و الجدید و نشریه لبنانی الاخبار که سالها بوقهای سیاست سوریه بودند و مورد اعتماد مردم این کشور بودند به کار گرفته شد علاوه برآن چندین رسانه ی تبلیغاتی ویژه به منظور پوشش خبری این عملیات راه اندازی شد و بسیاری از جوانان به ظرف پول، بسیج شدند تا اینکه تعداد بسیج شدگان به بیش از پانزده هزار شخص رسید.
و اما چه چیزی اتفاق افتاد؟
این عملیات توسط هجده سرشاخه امنیتی امریکایی بر سرزمینهای سوری و دو افسر بزرگ عرب که یکی از آنها اماراتی و دیگری اردنی بود و چندین مستشار اسرائیلی و چندین افسر از نژادهای مختلف عربی و اروپایی رهبری میشد.
برای این عملیات چندین شبکه ارتباطی از جمله زمینی و بی سیمی و ماهواره ها و جدیدترین تجهیزات ارتباطی در جهان که همان وسائل ارتباطی امریکا می باشد، از طریق خطوط پشتیبان یعنی راه اندازی یک شبکه با کشف هر شبکه دیگر به منظور تضمین رصد و هوشمند حرفه ای آنچه که اتفاق می افتد تجهیز شد.
راه اندازی بیش از ده اتاق عملیات تبلیغاتی و نظامی و ارتباطی و شایعه پراکنی و جنگ الکترونیک برای اداره عملیات از بیروت تا اردن تا دوحه و در تعدادی از کشورهای اوروپایی و از داخل خود تل اویب و در زیر دریایی.
ناگهان یکی از سرکرده های امنیتی به جای اینکه این عملیات را رهبری کند از سوریه به امارات رفت، چرا همانطور که معتقد بودند او مزدوری بی چون و چراست و او بدون اینکه بداند نیروهای امنیتی امریکا و ناتو در امارات حضور دارند ارتباط خود را با برخی از سرشاخه های امنیتی قطع شد. ناگهان نقشه ای به هدف نابود کردن شهر بانیاس از طریق انفجار خط پترول و پالایشگاه نفت و نیروگاه حرارتی ظاهر شد. ولی قبل از اجرایی شدن عملیات، یک زیردریایی سوری و یک کشتی جنگی و یک هلی کوپتر ضد ناو به سمت قایق آلمانی حرکت کرد و آن را از ساحل دور کرد و سپس تسلیحات الکترونیکی سوری یک دیوار الکترونیکی ایجاد نمودند و ارتباطات را قطع کردند و ارتباطات را از قایق می گرفتند و آن را ادامه می دادند. به جای اینکه دستورات از قایق آلمانی به نیروهای مسلح برسد، اوامر از مراکز امنیتی سوریه رسید و به جای اینکه شهر بانیاس نابود شود مراکز امنیتی سوریه مسلحین را به اماکنی فرستادند که مردان امنیتی در کمینشان نشسته بودند و همه ی مسلحین زنده به دست اطلاعات سوریه افتادند که دربین آنها:
یک افسر بلند پایه ی اردنی و یک افسر و شیخ بلند پایه ی اماراتی و یک افسر بلند پایه ی موساد و تعدادی از مستشاران اسرائیلی دیده می شد. در روز بعد تلوزیون سوریه اعتراف یکی از این افراد مسلح را پخش کرد، او همان کسی بود که معتقد بود وزیر دفاع امارت بانیاس خواهد بود، امریکایی ها احساس خطر کردند و نامه ای فرستاند که خواستار توقف عملیات و خروج از سوریه بود، اما پاسخی همراه با سلام مرکز امنیتی عمومی سوریه مبنی بر پایان عملیات دریافت کردند. در این لحظه مراکز امنیتی امریکا ارتباطشان را با همه سرشاخه های امنیتی در سوریه از دست دادند و درحالیکه سوریه در حال تجزیه و تحلیل اطلاعات بود که از جمله آن کشف سی جاسوس امریکایی در ایران و کشف یک شبکه جاسوسی ضد ارتباطات سوریه در لبنان و کشف یک شبکه ارتباطی مسلحین کشف شد و باندهای مسلح یکی یکی سقوط کردند .
تغيير لحن آمريكا
کلینتون در مقابل سوریه تغییر لحن داد و گفت که اصلاحاتی که رئیس جمهور اسد انجام داده هیچ رئیس جمهور دیگری آن را انجام نداده و از طریق بعضی از تظاهرات و اعمال خشونت آمیز از سویی و اعمال تشویقها از سوی دیگر گفتگو را با سوریه آغاز کرد و کسی نمی داند که این امور به کجا می رسد ولی تنها چیزی که می توان بر آن تاکید کرد این است که سوریه ایستاده است و توطئه ای بزرگ خنثی شد.
شایان ذکر است تظاهرات خشونت آمیزی در حمص به راه انداخته شد و سازمان اطلاعات امریکا معتقد بود که مراکز امنیتی سوریه مشغول تظاهرات است اما هنگامی که رسانه ها در جستجوی تظاهرات در باب السباع بودند دستگاه امنیتی سوریه در جای دیگری مشغول تفکیک یکی دیگر از سیستمهای ارتباطی آمریکایی در حمص در مکانی کاملاٌ آرام بود و از این طریق توانست مخفیگاه سایر کسانی را که تحت تعقیب بودند در رستن کشف کند که نفر دوم دو سعودی شرکت کننده در عملیات نیز دستگیر شدند.
به نقل از یک منبع امنیتی امریکایی، در این عملیات جز چهار نفر نجات نیافتند، سه تا به لبنان گریختند و سرشاخه ی امنیتی که به امارات گریخت که فرار او مهمتر از دستگیری اش بود چرا که او بسیاری از چهره ها را لو داده بود. امریکایی ها و اسرائیلیها اعتراف می کنند که آنچه که در سوریه روی داده یک فاجعه امنیتی بزرگ بود که اصلا انتظار نمی رفت.
توطئه شكست خورد ولي…
سوالاتي باقی می ماند، اگر سوریه ی یکپارچه بدون اتحادهای منطقه ای قادر نبود که در برابر صهیونیستها بایستد و اگر به چهار دولت تبدیل می شد چگونه می توانست در برابر صهیونیستها بایستد و مردم در دولتهایی که برای هر کدام از آنها قسمتی از امنیت غذائی و دوایی سوریه در نظر گرفته می شد چگونه زندگی می کردند؟ اما متاسفانه توطئه شکست خورد ولی بعضی از خود فروخته ها همچنان خود را مجانی برای طرحی که هدف گذاری شده قبل از اینکه دیگری هدف گرفته شود خود را اجاره می دهند.
و سوال ديگر اینکه اگر اسرائیل به این جنایات دست می زند و دور و اطرافش کشورهایی هستند که می توانند در برابرش بایستند پس وقتی این دولتها فرو بپاشند و یک دولتی که دربرابر اسرائیل سینه سپر کند و جود نداشته باشد امر چگونه خواهد بود؟
و بعد از اینکه عملیات یاسمن آبی شکست خورد واشنطن باید در جستجوی یک راه فرار به شکست اعتراف می کرد پس سیاست هویچ و چماق را در پیش گرفت. از یک طرف می خواست که سر لشکر علی المملوک رئیس سازمان اطلاعات سوریه و صافی خلوف را به هدف سوء استفاده از آنها به دادگاه جنایات بین المللی بکشاند و از سویی دیگر کلینتون می گفت که رئیس جمهور کاری کرده که هیچ رئیس جمهور دیگری آن کار را نکرده و در این عبارت دو پیام است: اولی برای اطمینان دادن به سوریه برای آتش بس و دومی برای مخالفت سوریه و اسرائیل و امریکایی ها به شکستشان اعتراف می کنند و لی چه چیزی اتفاق افتاد؟
سوریها بسیار هوشمند بودند. پیام را درک کردند و برای امریکاییها تله گذاشتند و دو امریکایی در دام جوانی به نام احمد بیاسه که جزئیات عملیاته او را خبرگزاری سوری شام پرس پخش کرده افتاد و می توان اسامی کسانی را که در عملیات شرکت جستند و جزئیات آن را در آن خبر خواند.
تركيه در كدامين طرف ميدان است؟
رحماء افزود اما پیام مخالف با ظهور عبد الحلیم خدام در شبکه دوم کانان الاسرائیلیة نتیجه داد که خواستار کمک بود در حالیکه به احتمال دخالت نظامی ترکیه اشاره می کرد. اسد قاعده ی بازی را درک کرد و برای اخوان المسلمین که با اسرائیل در حمله به ارتش سوریی در سال 1982 م شرکت کرده بودند دستور عفو عمومی صادر کرد و منتظر شد تا حوادث جسر الشغور آغاز شود. پس باندهای مسلح 120 پلیس و مردان امنیتی را کشتند و به امید ورود ارتش به شهر به مین گذاری و ماشینهای بمبگذاری شده اقدام کردند و درگیری بسیار طولانی آغاز شود که به مهاجرت سکان منطقه به ترکیه و دخالت ارتش ترکیه منجر شود.
سوريه قبل از اینکه در خصوص اعزام ارتش تصمیم بگیرد، تركيه اردوگاهایی را برای پناهندگان ساخت و بدون ویزا اجازه ورود به کشور را دادند، به این امید که تعداد مهاجران در طول چند روز به 150 هزار سوری برسد آنها را در این اردوگاه ها سکونت دادند این درحالیست که دوربین الجزیرة در کمین بود. ولی ارتش سوریه به گونه ای وارد این عملیات شد که نه ترکها و نه اسرائیلیها و نه امریکاییها به کم و کیف آن پی نبردند. در طول 24 ساعت منطقه جسر الشغور منطقه ای امن شد و بسیاری از کسانی که از آنجا به سوریه مهاجرت کرده بودند به خانه هایشان بازگشتند و یک نقشه ی دیگر نیز خنثی شد، همانطور که عبدالحلیم خدام در کانال 2 الاسرائیلیه ظاهر شد، دبیر کل اخوان المسلمین سوریه نیزدر همان کانال ظاهر شد و یک طرح جدید پایان یافت.
اما هنوز نبرد تمام نشده است ، همانطور که آنها ناگهانی عمل می کنند سوریه نیز بسیار ناگهانی عمل می کند.
Sorry. No data so far.