ماه مبارک رمضان فرصتی برای تأمل و اندیشه و فهم و معرفتیابی نسبت به معارف عالیه قرآنی است زیرا دلها و ذهنها با آیات قرآن اُنس بیشتری یافته و آوای قرآن از هر سو به گوش میرسد. بهانه شب قدر در این ماه، موضوع تقدیر، قدر، لیله قدر، نزول قرآن و مانند آن را در رأس موضوعات مورد توجه قرار میدهد. از این رو نکاتی در این باب را خالی از لطف ندیده و به نقل آن میپردازیم. لازم به ذکر است که همه این نکات به نحو احتمال از سوره قدر استفاده گردیده است.
آنچه مسلم است شبی در بین شبهای سال بعنوان شب قدر وجود دارد و تقریباً وفاقی بر این سخن هست که آن شب یکی از شبهای ماه رمضان است. گرچه تردیدهائی احتمالاً عمدی در تعیین آن در روایات گوناگون ملاحظه میشود.
محتمل است پنهان کردن این شب گرانقدر بمنظور تجلیل و تکریم آن و یا پیشگیری از هرگونه کوتاهی عمدی و یافتن استحقاق شقاوت در آن و یا ترغیب به احیای شبهای رمضان و عبادات و یا همان فلسفه پنهان بودن اولیای الهی در مردم و یا عمل مقبول و مرضیًّ حق در بین اعمال باشد. همچنانکه محروم نشدن مردم از آن در صورت خطای در شناخت شبهای ماه را نیز بویژه در افقهای گوناگون نباید از نظر دور داشت.
در مورد چرائی و چیستی شب قدر نکات را فراوانی میدانیم همانطور که ابهامات و سئوالات زیادی نیز وجود دارد و البته اهمیت آن در سطحی است که در طول سال و در تمام نمازهای واجب و مستحب، استحباب خواندن سوره قدر در رکعت اول و سوره توحید در رکعت دوم، هدف توجه دادن پیوسته و مستمر مؤمنین به آن دنبال شده است. گوئی قلْه قدر بایستی دائماً موردنظر سالکان و بندگان خداوند بوده باشد و همچون شاخص راهنما چشمها را به خود مجذوب و نیتها را به خود معطوف کند تا پالایشی دائمی در بینش و گرایش و رفتار آدمیان به قصد راهیابی به اوج قله قدر شکل بگیرد.
عقیده به لیله قدر ویژگیها و خصوصیاتی را برای مؤمین به دنبال دارد که هر یک نیاز به واکاوی و موشکافی فراوان دارد اگر این ویژگیها را حکمت، فلسفه، انگیزه یا کارکرد شب قدر معرفی کنیم، سخن گزافی نگفتهایم این کارکردها متعددند و پاسخ این سئوال هستند که چرا شب قدر برای انسانها پیشبینی و در ماه رمضان تعبیه گردیده است؟
دلایل گوناگونی متصور است از جمله:
۱ـ پیوند بین غیب و شهادت
احتمالاً یکی از کارکردها، انگیزه هاو فلسفههای جعل لیله قدر این بوده است که مؤمین به کشف رابطه بین عالم غیب و عالم شهادت نائل شده و این دو عالم را در رابطه با یکدیگر ببینند. اینکه از جهان غیب همه امور تدبیر و مدیریت شده و در شب قدر توسط ملائکه و روح همه امور تنزل یافته و به زمین میرسد و اینکه زمین و زمینیان و جهان شهادت در پیوند و پیوستگی با جهان غیب و باطن عالم بوده و این رابطه در حد تعیین همه مقدرات، تنگاتنگ و نزدیک میباشد، پیام مهمی است.
کشف این رابطه که در گرو کشف و فهم کیفیت نزول قرآن است، اوج درایه و درک و معرفت و آگاهی از حقیقت هستی و البته با عنایت پروردگار و برای انسان کامل و به تبع اوبرای سایرین به فراخور استعداد و قابلیتهای آنهاست.
۲ـ تنظیم هندسه فکری
ضرورت سامانیابی ذهن انسانها در تفسیر و تحلیل از پدیدهها و عالم آفرینش و بخصوص جهان انسانی و تحولات مربوط به زندگی انسانها ایجاب میکند تا پیوسته او را به وجود هندسه اداره عالم و کم و کیف تقدیرات امور توجه دهند و لیله قدر، نظامبخش ذهن بوده و ترسیمگر نظم حاکم بر عالم هستی به طور پیوسته درذهنها ویادآور انسانهابه این نظام و چینش حکیمانه میگردد.
۳ـ تقویت حسابگری در انسانها
اینکه جهان هدفمند، با حساب و کتاب و برنامه و برخوردار از حسابگری است، پیام بسیار مهمی برای انسانها دارد که باید حسابگر و برنامهریز بوده و به فکر تقدیرات خود در پرتو نظم حاکم و براساس سنتها و مقررات الهی باشند.
وجود لیله قدر این پیام را دارد که انسانها با تمهید مقدمات و کسب آمادگیهای لازم میتوانند مشمول برنامههای سعادتبخش و خیرآفرین هستی گشته و سرنوشت خود را چنانکه حسابگری نمودهاند، قرار داده و تقدیرات خود را به دست خویش مقدر نمایند.
بعلاوه شاید لیله قدر فرصتی برای حسابرسی و ارزیابی برنامههای زندگی نیزحداقل سالی یکبار باشد.
۴ـ انگیزش
یکی از فلسفهها و حکمتهای شب قدر، ایجاد انگیزش در انسانها برای کسب عالیترین مقامات و تهییج و ترغیب آنها به تلاش و حرکت برای دستیابی به بالاترین جایگاهها و برخورداریهای مادی و معنوی و احراز سعادت میباشد. طبیعت این انگیزش، رقابت و سبقتجوئی در بین انسانها و عمل به آیه سارعوا الی مغفره من ربکم.. با وجود لیس للانسان الاماسعی است.
۵ـ پیوند بین امت و امام
ملائکه و روح در شب قدر همه امور را فرو میآورند و باید تحویل کسی دهند وگرنه نزول آنان لغو است. تحویلگیرنده کسی جز امام و حجت برحق یعنی حضرت مهدی (عج) نیست. بنابراین نزول ملائکه بر ولی خداست و بر این اساس کارکرد لیله قدر پیوند دادن مردم با اولیاء الهی و بویژه امام زمان (عج) است. برنامههای زندگی و تقدیرات امور که بدست امام (ع) تأیید و امضاء میگردد، توجهات و ارتباطات با امام را نه تنها گوشزد که الزامی مینماید ولذا این اثر شب قدر است که درپرتو آن پیوند امت و امام، مستحکمتر و تجدید میگردد.
۶ـ تعلیم و تفهیم نظام علی و معلولی
اصلیترین قاعده در جهان هستی، قاعده علت و معلول، رابطه علّی بین اشیاء و پدیدهها و سایر اصول مترتب بر آن همچون اصل سنخیت و قطعیت و امثال آن میباشد.
شب قدر به ما این ذهنیت را میدهد که جهان و حوادث آن و سرنوشت انسانها صدفه و اتفاق و حادثه های بیدلیل نیست بلکه نظمی علّی و معلولی برآن حاکم است و مهمترین قاعده و اصل مربوط به هستیشناسی را یادآور میشود که مبنای همه قواعد فکری و علمی در همه رشتههای علمی برای انسانهاست. والبته این پایه ومایه همه معارف وعامل هستیشناسی است.
۷ـ یاد خدا از بندگان
پیام شب قدر این است که خداوند سبحان به فکر و یاد بندگان و مخلوقات خود بوده و آنها را فراموش نکرده و در این شب امور آنان را تدبیر و تقدیر مینماید و توسط رسولان خود به زمین میفرستد.
هیج امری از امور بندگان مورد نسیان و فراموشی قرار نگرفته و پروردگار، انسانهارا از یاد نبرده و به خود رها نکرده و ربّ آنان است و مالک متصرف و دستاندرکار امور آنان بوده و کار خلق را به ربّ دیگری واگذار نکرده بلکه خود حیات و ممات آنان را مدیریت و اداره میکند.
۸ـ خیر
شب قدر جز خیر برای بشر و موجودات عالم چیزی نیست اصل تقدیر خیر است، جعل لیله قدر خیراست، اعلام آن به بشر خیر است، اینکه در ماه رمضان قرار گرفته خیر است، هر نزولی از طرف خدا خیر است، اساساً شر وجود ندارد و همه چیز که موجود میشود خیر است. جز سوءاختیار و انتخاب ناروای انسانها هیچ چیزی در عالم بد نیست و در شب قدر جز خیر انسانها، چیزی تقدیر نمیگردد. نزول قرآن در لیله قدر حاوی این پیام است که تقدیرات انسانها همین قرآن است و خدا جز رحمت، فضل، نعمت، سعادت برای انسانها تقدیر نکرده است.
شب قدر نیز سلام و نور است. تاریکی و سایه را ایجاد نمیکنند بلکه گناه، ضعف، کاستیهاو عیبها و نقصهاست که از شمول نور فراگیر الهی در این شب، محرومیت را بوجود آورده و سایه میسازد در شب قدر تقدیر همه انسانها کمال و خیر است و خداوند براساس آیات قرآن تقدیر میکند که همه انسانها به کمال خود رسیده و انسان کامل گردند و راه مستقیم این تدبیر الهی را نیز به تفصیل در آیات این کتاب و توسط پیامبر بزرگش به گوش همگان رسانده است.
۹ـ تکوین و تشریع
قرآنکه کتاب تشریع و دربردارنده همه امور تشریعی است در شب قدر نازل گردیده و امور تکوینی و تقدیرات نیز در همین شب تعیین و تنزیل مییابند. پیام این مقارنت اولاً انطباق تکوین و تشریع است یعنی کتاب تشریع با کتاب تدوین و تکوین هستی با یکدیگر همسان بوده و از همین رو در قرآن همه چیز هست و هیچ موضوعی از آن بیرون نیست (مافرطنافی الکتاب من شی ـ تبیان کل شی) ثانیاً همچنانکه در شب قدر امر همه چیز تنزل یافته و حکم تکوینی همه چیز روشن میشود (فیها یفرق کل امر حکیم) حکم تشریعی همه چیز نیز روشن میگردد و تکوین و تشریع با یکدیگر منطبقاند.
۱۰ـ رضایتمندی
مقام رضا و رضوان و رضایت که عالیترین مقامات است (و رضوان من الله اکبر) با معرفت نسبت به پروردگار و اراده او، جهان هستی، تدبیرات امور و اطمینان از نظاممندی، هدفداری، عدالت و آینده روشن حاصل میشود. شب قدر یعنی اینکه خداوند برای انسانها تصمیم گرفته، امورات آنها را تدبیر میکند و در نظام احسن خود، آینده روشن و عادلانه بلکه فضل آمیزی را برای آنان رقم میزند.
علم و آگاهی به اینکه آنچه اتفاق میافتد از اراده و علم خداوند خارج نبوده و پسند پرودرگار است، اطمینان خاطر و رضایت قلب انسانها را به دنبال خواهد داشت و لذا رضایتمندی انسانها دستاورد و نتیجه شب قدر است.
۱۱ـ توحید
حکمت جعل لیله قدر، توحید است. توحید افعالی بیان دیگری از شب قدر است. کارها به دست خداست و تا مشیت و اراده او نباشد چیزی اتفاق نمیافتاد و هر آنچه واقع میشود خواست و اراده اوست. شب قدر پیام توحید، یاد خدا، سپردن کارها به خدا، کارها را از خدا دیدن و خلاصه پیوند زدن ذهن و دل و زندگی و حیات و ممات انسانها با خدارا دارد.
۱۲ـ معیار مبنا
ذهن ما برای ارزشگذاری نیاز به معیار دارد. معیارنیز مقایسه میطلبد و در قیاس و مناسبات است که ارزشها ظهور مییابد. مکانها از نظر ارزش یکسان نیستند حرم و بیتالله همچون سایر جاها نیست. زمانها نیز یکسان نیستند. رجب و شعبان و رمضان متفاوتند. نقطه معیار و معیار مبنا که قلّه همه زمانها و شاخص آنهاست، شب قدر است. آنگاه که قدر آن شب روشن گردد برای سایر لیالی نیز میتوان قدری و ارزشی را ارزشگذای نمود. شب قدر معیار ارزشگذاری و قله ارزش وترغیبگر و تشویقکننده انسانهابه آن اوج است.
۱۳ـ خدا معیار ارزش و قدر و ارزشگذار
هر عملی از انسان ارزشی دارد که ارزشگذار و تعیین کننده میزان قدر آن خداست و این مطلب بصورت کمی ودقیق برای هر عملی مشخص است مثلاً نماز جماعت ۲ نفر ۱۰ برابر و یا صدقه یا صلهرحم ثواب چند حج یا عمره دارد همچنانکه مجموعه اعمال انسانی، رتبه، جایگاه، منزلت و درجهای را برای اوفراهم میکنند. که این نیز به دست خداست (لهم درجات). بالاتر از اینها هر انسان بلکه هر موجودی در نظام هستی دارای رتبه و جایگاهی است که همچون حلقات یک زنجیر یا اعداد در سلسله مراتب خود نسبت به سایرین، قدر و ارزش معین و جایگاه و درجه مشخصی دارد. اینجایگاه بسته به میزان حظّ و بهره هر موجود از وجود است. و با تدبیروتقدیر الهی تعیین میگردد. از اینرو میتوان گفت یکی از پیامها و کارکردهای شب قدر این است که ارزشگذار و تقدیرگر هر عمل یا موجودی فقط خداست. هم اوست که ارزش را به تقو (ان اکرمکم عندالله اتقیکم)، علم (یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات)، جهاد (فضلالله المجاهدین علی القاعدین) و امثال آن داده و از ارزشهای پوچ، پوشالی، موهوم، غیرواقعی و فریبنده همچون حسب و نسب و مقام و مال تحذیر نموده است.
ملاک همه ارزشهای الهی نیز میتواند قرب باشد و تقرّب به او تعیینکننده درجات آدمیان و معیار ارزش آنهاست.
۱۴ـ قرآن متضمن مقرّرات عالم و آدم
نزول قرآن در شب قدر و قدر بودن شبی که در آن قرآن نازل شده حامل این پیام مهم و اساسی است که تقدیرات شما در این شب همانا چیزی است که در قالب آیات قرآن نازل شده است. در این شب همچنانکه قرآن نازل شده، تقدیر همه امور نازل شده و این مقارنت و همراهی، بیان یکی بودن آن دو میباشد. پس تقدیرات چیزی جز آنچه در قرآن آمده نخواهد بود. مقدرات مؤمنین، منافین و کفار و همه سنتها و قواعد حاکم بر جهان هستی و زندگی انسانها که تقدیر آنهاست در قرآن و در قالب آیات و سور آن نازل شده است. اگر کسی بخواهد بداند تقدیر او چیست باید به قرآن مراجعه کند تا نه تنها تقدیرات دنیوی خویش بلکه مقدرات ابدی خود را در آن بیابد و با این نگاه همه آیات قرآن بیان تقدیرات است. ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین یعنی تقدیر این است که این کتاب برای متقین، هدایت است. همچنانکه برای ظالمین خسارت و شقاوت میباشد.
۱۵ـ تقدیر همگانی
ظاهراً همه موجودات دارای تقدیر هستند زیراهر موجودی یا دارای حالت منتظره و کمال متوقعه است یا نه. جز ذات اقدس حق که کمال محض و مستجمع جمیع کمالات است و هیچ حالت منتظرهای در او و برای او وجود ندارد، سایر موجودات در درون خود یا نسبت به سایرین دارای حالت منتظره و کمال پیشرو هستند و همگی در مسیر بسوی خدا (الا الی الله تصیر الامور) صیرورتی مقدّر و مسیری مشخص با تقدیری معین دارند. هر چند موضوع تقدیر برای جهان ماده و مادیات و از جمله انسان خصوصیت افزونتری دارد.
۱۶ـ مشروط بودن تقدیرات به اذن خدا
تقدیر و لیله قدر به معنی خروج کار از دست خداوند نیست. تفاوت تقدیرگرائی منفی که باعث سقوط و انحطاط برخی جوامع گردیده با تقدیرگرائی قرآنی در مأذون بودن تقدیرات به اذن الهی است. داستان یونس، رؤیای پیامبر (ص) و بسیاری از تقدیرات تغییر یافته بیانگر این است که اولاً یمحوالله مایشاء ویثبت وعنده امّ الکتاب وحتی خلود در بهشت یا جهنم، مشروط به مشیّت الهی است و تقدیرات امور، آنها را از دایره مشیّت پروردگار خارج نمیکند بلکه مشروط به اذن او و مادام الأذن هستند. ثانیاً تصمیم، برنامه و تقدیر با اجرا، وقوع و تحقّق تفاوت دارد. به محض تقدیر، تحقق شکل نمیگیرد و لذا ممکن است در بستر تقدیرات دیگر و سنتهای دیگری، گریز از تقدیرات ممکن باشد. اصولاً تقدیرات برای هدایت انسان بوده و با این فلسفه است که انسان در بستر آنها و با اختیار و انتخاب خود راه هدایت و سعادت و تقدیرات مطلوب خود را برگزینند.
نکته قابل تأمل اینکه به نظر میرسد تقدیرات الهی هر چه بلندمدتتر باشد، قطعیالوقوعترند و تقدیرات نزدیک در پرتو تقدیرات دیگر قابل تغییرترند. حوادث جهان آخرت و همچنین آخرالزّمان و تقدیرات تکامل تاریخ بشری و همه مقدرات بلندمدتتر، همچنانکه تاریخ نشان میدهد از درجه قطعیّت بالاتری برخوردارند کما اینکه تقدیرات روزمره و کوتاهمدت زندگی انسانها با توجه به عکسالعملهای انسانها قابل تغییر هستند.
بدیهی است در همه موارد پیش گفته، بین علم الهی و تقدیر الهی تفاوت وجود دارد.
Sorry. No data so far.