اينكه شبكههاي اجتماعي اينترنتي همچون فيس بوك، تويتر و رقباي آن ها ميتوانند مبادله اطلاعات و ارتباط بين گروهها و افراد مختلف را تسهيل كنند، اكنون ديگر به صورت يك كليشه رايج در آمده است. جاي تعجب ندارد كه دولت مخفي و جيببرهاي سرمايهدار كه اين شبكهها به آن ها خدمت ميكنند بر رشد انفجاري اين تكنولوژيها تمركز کردهاند. شخص ميتواند از اين امر مطمئن باشد كه امنيت سالارها، قصد ندارند اولويتهاي رستوراني يا طرحهاي نهايي خود را در جريان نوشيدن بعد از كار با ديگران زمزمه كنند. نه، محققان در هر دو سوي آتلانتيك همانند زنبورهاي عسل تمثيلي، مشغول ساخت يك سيستم مراقبت فراگير اطلاعاتي هستند. سيستمي كه اميدوارند بتواند پليس و آژانسهاي امنيتي را با آن چيزي كه با حسن تعبير از آن به عنوان اطلاعات قابل كاربرد نام ميبرند، تجهيز كنند.
يك سيستم نظارت كامل و همه جانبه بسازيد، جوائز افسانهاي را تصاحب كنيد
در اين بستر، سايت افشاكنندة «ويكي ليكس» يك سند قابل توجه را در چهارم اكتبر 2009 از طرف كنسرسيوم IDECT با عنوان سيستم اطلاعات جاسوسي و محرمانه حامي نظارت، جستجو و تفحص امنيت شهروندان در محيط كلان شهري منتشر ساخت. به ندرت يك عبارت مخفف جذاب اما سادهاي همچون IDECT براي اعطای يك چهره انساني به ميليونها ايميل، پيغامهاي نوشتاري و يادداشتهاي وبلاگي و نظرات شخصي اينترنتي كه هر روز از طريق فضاي مجازي منتقل ميشوند، شايد چهره شما هم جزء آن باشد، به كار ميآيد. بر طبق سايت ويكي ليكس (wikileaks)، بسته كاري شماره 4 ايندكت (Indect)، براي جستجوي وبلاگها، سايتهای چت، گزارشهاي خبري و سايتهاي شبكه اجتماعي به منظور ايجاد پروندههاي اتوماتيك براي افراد، سازمانها و روابط آن ها طراحي شده است. يك بار ديگر به اين اصطلاح فكر كنيد: «پروندههاي اتوماتيك».
اين اولين باري نيست كه دانشگاههاي اروپا سيستمهاي مهارت علمي خود را براي حفظ ايمني عمومي در برابر كاربرد معنادار آزادي بيان و حق تشكيل اجتماعات كه وجود دارند، به كار ميبرند.
سال گذشته روزنامه گاردين گزارش داد كه پروژه «شهر افزار» محققان دانشگاه بث به صورت پنهاني هزاران تن از اهالي بريتانيا را از طريق نصب اسكنرهاي بلوتوثي كه سيگنالهاي راديويي انتقال يافته از وسايلي مانند تلفنهاي همراه، لپتاپها دوربينهاي ديجيتال را به دام ميانداختند، کنترل کرده است و از دادههاي مذكور براي تعقيب اهداف خود بدون آگاهي و اجازه آنان اقدام ميكردند. يكي از حاميان حريم خصوصي، «سيمون ديويس»، مدير موسسه حريم خصوصي بين المللي است كه به گاردين چنين ميگويد: «اين تكنولوژي ميتواند به خوبي به تلويزيون كنترل كابلي در صنعت تلفنهاي همراه تبديل شود. جرح و تعديلهاي زيادي براي خلق سيستمی كه بتواند به يك زيرساخت نظارتي همه گير براي كساني تبديل شود كه قبلاً بر آن ها كنترل نداشتهايم لازم نيست.»
همزمان كه محققان براي كسب مشتي پول نقد از دولتهايي كه مشتاق سرمايهگذاري در اين پروژههای مشكوكند، تقلا ميكنند، پليس و آژانسهاي امنيتي اروپا از همكاران خود در FBI و NSA (سازمان امنيت ملي آمريكا) در عرصه بازيهاي جاسوسي جا نماندهاند. حاميان حريم خصوصي آنلاين موسوم به كوينتسنز (Quintessenz) مجموعهاي از اسناد لو رفته در سال 2008 را كه بيانگر نظارت بر شبكهاي و سلسله كاوشهاي اطلاعاتي، توسط شركت نوكيا، زيمنس، اريكسون و ورينت بودند را منتشر ساخت. طرح اطلاعاتي نوكيا – زيمنس كه اطلاعات را در يك جعبه كپي ميكرد، كار هماهنگي است كه عموماً به وسيله تيمهاي امنيتي مجزا صورت ميگيرد و دادههاي منابع مختلف مانند تلفن، موبايلها، ايميلها و فعاليتهاي اينترنتي، مبادلات بانكي، اطلاعات بيمهاي و مانند آن ها را با هم تركيب ميكند. اين سيستم به پويش اجزاي تشكيل دهنده دادهها ميپردازد. به طور تلويحي زيمنس به عنوان يك شركت بزرگ آلماني در دام رسواييهاي رشوه در سطح جهاني افتاد كه منجر به 6/1 ميليارد دلار خسارت بر اين شركت شد.
بر اساس گزارش تايمز، در شركت زيمنس، رشوه دادن فقط وضعيتي مقطعي است كه براي نشان دادن تقويت ابزارهاي یک دولت مخفي به كار ميرود كه هرگز حاضر نيست در برابر عملكردهايش اظهار تاسف كند.
جاسوسي شبكه اجتماعي به عنوان صنعت رو به رشدي كه توسط دلالان سرمايهداري تقويت ميشود روشي است كه از طريق آن آژانسهاي امنيتي و شركاي سازماني آن ها به جاسوسي شهروندان ميپردازند و در غرب پس از حملات يازدهم سپتامبر سرعت فزايندهاي يافته است. اين صنعت چند ميليارد دلاري به طور كلي به صورت يك فرمان سراسري براي بزرگترين شركتهاي دفاعي آمريكا و اروپا در آمده است. در ميان ده شركت برتر كه توسط نشريه «واشنگتن تكنولوژي» در رده بندي سالانه از يكصد پيمانكار برتر دولتي صورت گرفته است، تمام ده شركت اول از لوكهيد مارتين تا بوز آلن هميلتون، همگي در مجموع در سال 2008، 68 ميليارد دلار در عرصه دفاعي و شبكه امنيت داخلي مربوط به دولت مخفي در آمد داشتهاند. و همانند شركت زيمنس همه ده شركت مذكور در ابتدا جزء پروژه نظارت بر پايگاهها دادههاي سوءمديريتي پيمانكاران دولت فدرال (FCMD) بودند، كه به پيگيري كلاهبرداري در قراردادها و تخلفات زيست محيطي، اخلاقي و كاري اين شركتها ميپردازد. در اينجا سخن از يك بازي زيركانه و آراسته شده است.
اين شركتها طراحي همه چيز از اجزاي موشكهاي اتمي گرفته تا تجهيزات استراق سمع براي آژانسهاي مختلف دولتي در آمريكا و خارج از اين كشور از جمله رژيمهاي سركوبگر دنيا، و طراحي سخت افزارهاي لازم تا نرم افزارهاي نظارت شبكه اجتماعي در معناي وسيع براي اين كشورها و شركتها را بر عهده دارند. يك سند افشا شده در ماه آوريل 2010 نشان داد كه اف. بي. آي در تحقيقات جنايي و ضدتروريستي خود به طور روزمره به كنترل تلفنهاي همراه و فعاليتهاي اينترنتي ميپردازد. اين سند حاوي مجموعهاي از شواهدي بود كه تواناييهاي هك كردن كامپيوترها در واحد تحليل الكترونيك و توانایی تجزيه رمزگذاريهاي كامپيوتري اف بي آي را معرفي ميكردند. نشريه نيوساينتيست، با اشاره به سال 2006 مدعي ميشود كه آژانس امنيت ملي آمريكا در حوزه تحقيقات مربوط به جمعآوري اطلاعاتي كه افراد در شبكههاي اجتماعي براي همديگر ارسال ميكنند، سرمايهگذاري كرده است. و در هفته گذشته در يك گزارش انحصاري كه توسط انتشارات فناوري نوين انگليس موسوم به «رجيستر» منتشر شد، معلوم شد كه دولت بخشهايي از بزرگترين پروژه نظارت و كنترل خود را به يك شركت بزرگ خدمات فناوري اطلاعات كه سابقه فاجعه باري در اين حوزه دارد و سابقاً به EDS موسوم بوده، واگذار نموده است. اين كار تحت نظارت دقيق اداره ارتباطات دولتي انگليس (GCHQ)، كه اداره همتاي آژانس امنيت ملي آمريكاست، صورت ميگيرد.
يك روزنامه نگار پژوهشگر با نام كريس ويليامز، معلوم ساخت كه شركت بزرگ كامپيوتري آمريكا، HP كه سال گذشته شركت EDS را با 9/13 ميليارد دلار خريداري كرد، مسئول طراحي و نصب منابع عظيم و ابزارهاي كامپيوتري است كه براي تحليل جزئيات افراد مد نظري كه با همديگر ارتباط برقرار ميكنند، و تحليل مخاطبان آن ها، زمان ارتباط و نحوه ارتباط آن ها ضرورياند. كار در شركت GCHQ كه در شلتنهام مستقر شده بر طبق يك پروژه مخفي موسوم به «اشراف بر اينترنت» صورت ميگيرد. در ماه مي وزارت كشور انگليس سندي را افشا كرد كه ظاهراً به ارزيابي ديدگاههاي مربوط به اين مساله ميپرداخت كه آيا ISPها بايد به جمعآوري دادههاي ترابايتي شبكههاي اجتماعي با مسئوليت دولت مجبور شوند يا خير. شركت رجيستر معلوم ساخت كه در اوايل سال جاري دو شركت غول آساي ارتباطي يعني دتيكا و شركت دفاعي آمريكا موسوم به لوكهيد مارتين، نرم افزار جستجوي دادهها كه به جستجوي دادههاي حجمي مانند اطلاعات ارتباطي براي ايجاد الگوهايي كه به شناسايي مظنونين كمك ميكند را به شركت GCHQ فروختهاند. به نظر ميرسد كه محققان شركت INDECT مانند پسرعموهاي خود در آمريكا و انگليس يعني GCHQ و NSA، روز به روز در قالب جزئيات اصلي عملكرد فضاي شبكههاي اجتماعي الكترونيكي به صورت عميقتر خود را پنهان ميكنند و در شرف عبور از مرز نظارت ديكتاتورياند. همچنان كه نشريه نيوساينتيست زيركانه پيشبيني كرده بود دولت مخفي بايد با اطمينان به مهار پيشرفتهاي فناوري به خصوص در عرصه تارنماهاي معنايي بپردازد كه در آينده نزديك با سازمان استانداردهاي شبكهاي براي تركيب دادههاي برگرفته از وب سايتهاي شبكه اجتماعي با دادههاي بانكي، اموال و خردهفروشيها که به NSA اجازه ميدهند پروفايلهاي شخصي گسترده و همه جانبهاي از افراد را ايجاد كنند، رقابت كنند.
تجزيه و تحليل اختلاف اينترنتي
يك هشدار آرام اما در واقع وضعيتي شيطاني كه خود را نشان ميدهد در جزئيات مربوط به افشاسازي فايل موسوم به «بسته كاري شماره 4» شركت INDECT نهفته است كه به شدت ارزش خواندن دارد. اين فايل كه با عنوان دادههاي متني XML شناخته ميشود، حاوي گزارشي از جمعآوري، پاك نمودن و بازنمايي کلی دادههاي عظيم نوشتهاي از منابع مختلف است كه شامل متون مربوط به گزارشات خبري، وبلاگها و سایت های چت است و فرد از طريق آن ها بايد در ميان حرفهاي مبهم و گفتههاي فني و اينترنتي به جمعآوري و كشف يك موضوع بيسر و ته بپردازد.
شركت INDECT به شدت علاقه مند به ادغام اشباح، شخصيتهاي مجازي، پليس و دانشگاههاست. بر اساس وب سايت اين شركت، برنامههاي شركت مذكور با موسسات و دانشگاههاي زير است: دانشگاه علم و فناوري (AGH) در لهستان، دانشگاه فناوري گدانسك (آي پي گرونويل) در آلمان، اداره كل پليس وابسته به وزارت كشور، موسسه توليدات و سيستمهاي اطلاعاتي در اسپانيا، موسسه PSI در آلمان، سرويس پليس ايرلند شمالي، موسسه PSNI در انگلستان، دانشگاه يورك انگليس، دانشگاه كارلوس مادريد، دانشگاه فناوري صوفيا و چندين دانشگاه ديگر در جمهوري چك، اسلواكي، اتريش و ….
من دریافتم كه اتحاديه اروپايي كه ظاهراً از دموكراسي و حقوق بشر حمايت ميكند، از همكاري با پروژههاي كنترل و نظارتي بر پليس و تجهيزات جاسوسي كشورهاي بلوك شوروي سابق بعد از آن كه همه آنان اقدام آنان به كنترل شهروندان کردهاند، استقبال ميكند.
نويسندگان گزارش شركت INDECT معتقدند از آن جا كه امنيت، نقطه ضعف زيرساختهاي ارتباطي و حوزه انرژي، فروشگاههاي تجاري، مراكز كنفرانس، فرودگاهها و سايتهاي پرترافيك است، اين موسسات بايد بتوانند این سیستم ها را كنترل کنند و به خطراتي واكنش نشان دهند كه خصوصيت سيستمهاي امنيتي از اين دست است. موسسه INDECT طراحي يك سيستم امنيت جهاني دقيق و موفق را با كسب تجربه از پتانسيلي كه قاتلان تروريست و ديگر آدمهاي خبيث در بهرهبرداري از يك محيط و هدف غني دارند و ممكن است منجر به مرگ كاركنان و مردم عادي بيگناهي شود كه قربانيان اصلي حملات تروريستي در مادريد و لندن بودند، توصيه ميكند. موسسه INDECT در كنار ديگر همكارانش در جست و جو و شكار گلوله جادويي فناوري پيشرفته سريع، ثابت و هميشه فرار است. يك نكته مهم اين است كه آزاد كردن حدود امنيت و ايمني، هيچ كدام فضاي دموكراتيكي كه در آن جنبشهاي عدالت اجتماعي اوج ميگيرند را گسترش نخواهد داد، در عوض دسترسي به آژانسهاي بيشمار امنيتي را تسريع و تشديد ميكند. سند مذكور همچنين اولين بسته كاري قابل اشاعه و رهاسازي را كه حاوي مروري كلي بر روششناسي اصلي و طرح نسخه نوشتاري دادههاي XML است، ارائه داده و روش جمعآوري، پاك نمودن و يكي نمودن دادههاي متني از منابع مختلف از جمله گزارشهاي خبري وبلاگها، سايتهاي چت و … را شرح ميدهد.
اولين اصل استفاده از فناوريهاي امنيتي مطالعه و بررسي موشكافانه طرحهاي تفسيري به كار گرفته شده براي توسعه و ارزيابي روشهاي تفكيك وجودي، تفكيك هم مرجعي و شناسايي مشخصات و صفات وجودي است. به عبارت ديگر، توانايهاي فناوري به پليس، آژانسهاي امنيتي و دلالان سرمايهدار توانايي شناسايي مخاطبان و اهداف كاربران اينترنتي و ارتباطي را اعطا کند. اهداف INDECT براي معرفي يك طرح حاشيه نويسي و تفسيري جديد كه روشهاي تقويت هنر با وضعيت موجود را ارائه ميدهد در درجه اول بايد براي نيازهاي پروژه مدنظر، قابل توسعه و اصلاح باشند. نويسندگان براي اثبات اين كه دادههاي مربوط به يك متن نوشتاري XML را ميتوان از شبكههاي اجتماعي و اتاقهاي گفتگوي اينترنتي مرتبط با تهديدات مشخص مانند تروريسم، تخريبگرايي، اوباشگري و … استخراج كرد، مدعي ميشوند كه انواع موجوديتهاي گوناگون را بر طبق نيازمنديهاي پروژه فراهم ساختهاند. گروهبندي تمام مرجعها در قالب يك متن، تعيين روابط بين متون و موجوديتهاي گوناگون و نهايتاً حوادثي كه موجوديتها در آنها مشاركت ميكنند، جز اين اقدامات هستند. چرا بايد در اينجا متوقف شد؟ چرا نبايد چرا ديگر حوزههاي نگراني شركاي دولت مخفي شركت INDECT را كه در همه جا وجود دارند، فهرست نكنيم؟ در كنار اين كه اوباشگري، تروريسم و تخريبگرايي، جزء اهداف ظاهري پروژه شناسايي خصوصيات موجوديتهاي اين طرحها هستند، موسسه INDECT از اين امر به خوبي آگاهي دارد كه اين طرحها به آساني براي گروههاي شهروندان محلي، سازمانهاي سوسياليستي، آنارشيستي، محيط زيستي، حقوق بشري و حاميان حقوق مصرف كننده كه پارادايم غالب بازار آزاد حاكم بر حاميان شركتي خود را به چالش ميكشند، هم قابل استعمال است.
نويسندگان همچنين نگران كاربردهاي مشابهي نيستند كه احتمالاً از پژوهش آن ها منتيج شوند، در حقيقت به آن افتخار هم ميكنند.
آنان معتقدند كه مهمترين دستاوردهاي اين كار، اجازه شناسايي چندين نوع از موجوديتها و گروههايي كه مرجع يكساني دارند و همزمان اجازه شناسايي روابط و رويدادهاي مابين آنها را ميدهد. در حقيقت به كارگيري يك هستيشناسي چند لايهاي، تداوم فرايند متن نگاري و تفسير را تضمين می کند و در آيندهاي نزديك استفاده از مكانيسمهاي استنتاجي مانند انتقالپذيري را براي توسعه موتورهاي جستجوئي كه از كلمات جستجوي ساده فراتر ميروند را تسهيل ميكند. يك شركت يا سايت تضمين كننده خدمات امنيتي يا يك متخصص بازاريابي سرمايهاي فقط لازم است از ميان حجم زياد دادههاي قابل تحقيق كه از پايگاه دادههاي تجاري يا تلفنهاي همراه يا يادداشتهاي شخصي اينترنتي يا وبلاگها و جستجوهاي اينترنتي، براي شناسايي آني آشوبگران كليدي، دست به انتخاب بزند و البته براي ارائه به فهرست قرن بيستمي FBI از مخالفان سياسي و افرادي كه بايد بازداشت يا ناكارآمد شوند، روشهاي سختگيرانهتري لازمند. در حقيقت يك طرح كنترل و نظارت مانند آن چه كه موسسه INDECT طراحي كرده به طور وسيع ميتواند پايگاهها دادههاي اصلي آمريكا كه حاوي اسامي و اطلاعات مربوط به آمريكائياني است كه مظنون به تهديد امنيت ملي هستند را همچنان كه دو روزنامه نگار به نامهاي «تيم شوروك» و «كريستوفر كچوم»، سال گذشته در دو گزارش تكان دهنده آشكار كردند، بدون اخطار يا دستور دادگاه در خود جمعآوري و ذخيره كند.
حجم طرحهاي مربوط به حاشيه نويسي و تفسير متون و تجميع پايگاه دادهها كه به وسيله موسسه INDECT مورد استفاده قرار گرفت كاملاً مهيج و نفسگير بوده و شامل استخراج اتوماتيك متوني است كه از منابع مختلف مانند اخبار و مكالمات منتشره دست چين شدهاند و این روند روابط بين موجوديتهاي اينترنتي و رويدادهايي كه از طريق آن ها اين عوامل با هم مشاركت ميكنند را تعيين و شناسايي ميكند.
بعد از اين مرحله ما به كشف آن چيزي ميپردازيم كه با حسن تعبير به «جمعيت دانش پايه»، (KBP) موسوم است، طرح متن نگاري كه بر شناسايي انواع موجوديتهاي افراد(PER)، سازمانها (ORG)، موجوديتهاي جغرافيايي- سياسي(GPE)، محلهها(LOC)، امكانات(FAC)، موجوديتهاي جغرافيايي- اجتماعي- سياسي(GPE)، وسايل حمل و نقل(VEH) و سلاحها(WEA) متمركز است.
چنين چيزي چطور ممكن است؟ و چرا از طريق بهرهبرداري از دادههاي يك منبع باز اين كار صورت ميگيرد؟
محققين INDECT به آساني مدعياند كه با يك مرور آني از بستههاي اطلاعاتي سايت ويكي پيديا ميتوان به عنوان یک منبع دانش پايه استفاده كرد. فرايند جمعآوري اسناد، شامل بررسي يك ميليون مقاله خبري موجود در اينترنت است. پايه دانش مرجع براي اين كار شامل صدها هزار متن و موجوديتهايي است كه از اكتبر سال 2008 تاكنون بدون محدوديت در سايت ويكي پدياي انگليسي در دسترس همگان قرار دارند. طرح حاشيه نويسي در RBP بر شناسايي انواع موجوديت افراد(PER)، سازمانها(ORG) و موجوديتهاي جغرافيايي- سياسي(GPE)، متمركز است. به چه هدفي اين كار صورت ميگيرد؟ تا هيچ رمزي بر ملا نشود كه شركت INDECT را آزرده سازد. هيچ چيز از زير ذره بين اين نظارتگر همگاني خارج نميشود. حتي فرهنگ عامه و فعاليتهاي تفريحي با تكرار و بازتوليد اين طرح هيولايي قاتل حريم خصوصي از زير ذره بين آژانسهاي امنيتي و شركاي دانشگاهي آنان جان سالم به در نخواهند برد. به عنوان نمونه، شركت INDECT با اجاره يك شركت فيلمسازي با نام نت فليكس از ردهبندي يكصد ميليوني اين شركت فيلمسازي از اسامی 480 هزار مشتري اتفاقي و ناشناخته اين شركت به عنوان الگوي نظارتي بهينه خود استفاده ميكند. در نتيجه معماران كنترل و نظارت در اتحاديه اروپايي يك طرح جديد بازنمايي متن نگاري و دانش را به کار گرفته اند كه طرحي قابل توسعه بوده و اجازه اضافه نمودن موجوديتها، روابط، متون و رويدادهاي جديد را داده است و همزمان از دوباره كاري اجتناب و يكپارچگي در روند كار را تضمين ميكند. اين شركت با تكيه بر يك الگوي هستيشناختي به استخراج دادههاي در دسترس موجود در منابع باز، كنترل همگاني اخبار اينترنت، وبلاگها، متون و فايلهاي منتشره و نتايج جستجو و روابط به وجود آمده از طريق تعقيب تماسهاي تلفنهاي همراه، خريد با كارتهاي اعتباري، اطلاعات پزشكي، گشتهاي تفريحي و … پرداخته و مدعي است كه در آينده نزديك تحقيقات آن به يك موتور جستجو اين اجازه را خواهد داد كه از يك كليد جستجوي ساده از طريق استخراج اطلاعات معنايي و روابط هستيشناختي بين موجوديتها و متون، فراتر رود.
زماني هم كه طرح تكميل ميشود استفاده از منطق تبييني به يك عامل توانمندساز براي جستجوي روابط موجوديتها در اينترنت تبديل خواهد شد. يا آن موجوديت و داده اينترنتي را به جاسوسي هميشگي تبديل خواهد نمود كه شما در جيب خود حمل ميكنيد يا با روشن نمودن كامپيوترتان آن را بر روي دستگاه نصب ميكند. اين همان روشي است كه محافظان ما ميخواهند ما را به كمك آن، ايمن سازند.
موفقيت مضحك سازمان سيا
نميتوان اين را يك موفقيت ناميد ولي به هر حال سازمان سيا در حجمي وسيع وارد بازار پرمنفعت نظارت بر شبكههاي اجتماعي شده است. در يك متن گسترده كه توسط موسسه وايرد منتشر شده است، مشاهده ميكنيم كه بازوي سرمايهگذاري سيا موسوم به «اين-كيو-تل» درصدد است كه وبلاگهاي افراد را بخواند و به روزرسانيهاي تويتري و حتي بازديدهاي افراد از كتابهاي سايت آمازون را تحت كنترل خود در آورد. روزنامه نگار محقق، «نوا شاچمن»، آشكار ساخت كه «اين-كيو-تل» در شركت «فناوريهاي قابل رويت» كه يك شركت نرم افزاري است و متخصص حوزه كنترل رسانههاي اجتماعي است سرمايهگذاري نموده است. نقش اين شركت در حركت گستردهاي كه در درون سرويسهاي جاسوسي براي استفاده بهتر از منابع اطلاعاتي باز در جريان است، مشهود است؛ اطلاعاتي كه در دسترس همگان است اما در جريان سيل شوهاي تلويزيوني، مقالات روزنامهها، وبلاگها، تصاوير اينترنتي و گزارشهاي راديويي كه هر روز بازتوليد ميشوند، پنهان ميماند.
بنياد وايرد بيان ميدارد كه شركت مذكور به درون نيم ميليون سايت در هر روز نفوذ می کند و به جست و جو در ميان يك ميليون مكالمه و يادداشت كه در وبلاگها ثبت ميشوند، مشاهده و بررسي اتاقهاي گفتگو، بررسي سايتهايي چون يوتيوب، فليكر، تويتر و آمازون در يك روز ميپردازد. (اما اين شركت در حال حاضر به سايتهاي اجتماعي مانند فيس بوك دسترسي ندارد.)
اين شركت همچنين به مشترياني كه آبونمان شدهاند و زمان واقعي متون گفتاري و نوشتاري اين سايتها بر اساس يك سري كلمات كليدي دسترسي دارد. (موسسه وايرد- 19 اكتبر 2009).
اگرچه سخنگوي پروژه «اين-كيو-تل»، «دونالد تاي»، به بنياد وايرد گفته كه از شركت «فناوريهاي قابل رویت» براي نظارت بر رسانههاي جمعي خارجي استفاده كرده و به اشباح آمريكائي يك تحقيق اوليه اعلام شده را در مورد نحوة اجراي مسايل به صورت بين المللي، ارائه ميدهد، اما شاچمن خاطر نشان ميسازد كه چنين ابزاري را در مورد وبلاگ سازها و نويسندههاي يادداشتهاي اينترنتي داخل كشور هم ميتوان به كار برد. بر اساس نظر بنياد وايرد، شركت قبلا هم چنين محاسباتي را در مورد وب سايتها براي شركتهاي دل، ات و تي و ورزيون انجام داده است. همچنين پروژه فناوريهاي مرئي به پيگيري پيكارهاي مربوط به حقوق حيوانات كه عليه برنامههاي پردازش گوشت شركت هورمل صورت ميگيرد هم، ميپردازد.
شاچمن بيان ميكند كه پروژه «فناوريهاي قابل رویت» تقريباً در طول يك سال، سعي كرده است كه وارد حوزه دولتي گردد؛ پس چرا اين مساله را مدنظر قرار ندهد كه امنيت اشباح در دنياي سياه جامعه اطلاعاتي آمريكا، درآمد ثابتي را براي شركتهاي متعهد كننده امنيتي كه مايل به بردن مزايدات دولتي هستند، به همراه خواهد آورد. در سال 2008 بنياد وايرد اعلام كرد كه پروژه شرکت «فناوريهاي قابل رویت»با يك شركت مشاوره در واشنگتن دي سي، موسوم به شركت «مفاهيم و استراتژيها» كه خدمات نظارت و ترجمه را براي فرمانده استراتژيك و ستاد مشترك كاركنان اطلاعاتي آمريكا بر عهده داشت، يك تيم مشترك كاري تشكيل دادهاند. بر اساس متني كه در وب سايت اين شركت نوشته شده است، اين تيم در تعقيب جدي متخصصين به كارگيري رسانههاي اجتماعي با تجربه كاري در اداره دفاع آمريكا و تخصص بالا در حوزه زبانهاي عربي، فارسي، فرانسوي، اردو و روسي ميباشد. شركت وايرد اعلام ميكند كه شركت «مفاهيم و استراتژيها» همچنين درصدد طراحي يك موتور امنيتي سيستم اطلاعاتي است كه داراي يك سيستم اطلاعاتي بخشبندي شده حساس با امنيت بالا و با همان وضوح امنيتي پروژه تمام صفحه كپي سازي است كه در اداره امنيت ملي به كار گرفته شده. در چنين محيطي هيچ چيز نميتواند از زير ذره بين دولت مخفي دور بماند. شاچمن معلوم ساخت كه دفتر اداره اطلاعات ملي، يك مركز منبع باز را كه به طور كلي به جستجوي دقيق اطلاعات موجود در وب سايتها ميپردازد، تاسيس کرده است. در سال 2007، مدير اين مركز، «داگ ناكوين»، به يكي از شنوندگان برنامه «حرفهايهاي اطلاعاتي» گفت كه ما اكنون در يوتيوپ كه حاوي مقدار زيادي اطلاعات بينظير، صادقانه و با كيفيت است به جستجو ميپردازيم. ما اكنون يك گروه كاري تشكيل داديم كه به رسانههاي شهروندي كه در آن ها مردم با موبايلهاي خود عكسبرداري ميكنند و آن ها را در اينترنت ميگذارند، نظارت ميكنند. در اينجا ما با يك رسانه اجتماعي مواجهيم كه پديدههايي مانند سايت My Space و وبلاگها وجود دارند. اما همچنان كه «استيون آفترگود»، كسي كه وب سايت Secrecy News را براي فدراسيون دانشمندان آمريكايي طراحي كرده، به وب سايت وايرد گفته است، حتي اگر اطلاعات به صورت آزادانه توسط آژانسهاي اطلاعاتي جمعآوري شوند، اگر براي تحقيقات يا عملياتهاي داخلي فاقد مجوز به كار گرفته شوند، ما هنوز با يك مساله پيچيده مواجهيم. كارمندان يا آژانسهاي اطلاعاتي امكان دارد به استفاده از ابزارهاي در دسترس خود به منظور گردآوري اطلاعات از چهره سياسي، روزنامه نگاران و ديگر افراد و نيز بهرهبرداري از چنين اطلاعاتي براي اهداف و منافع سياسي وسوسه شوند. حتي اگر تمام اطلاعات مورد نظر از نظر فني در منابع باز و قابل دسترس باشند چنين اقدامي مجاز نيست. اما همچنان كه در طول دهههاي اخير از جريان COINTELPRO تا عمليات آشوب و دستكاري رسانهها توسط پنتاگون در جريان جنگ عراق از طريق تهيه نسخههاي كپي و نواري بدون اخطار از دست نوشتهها و ارتباطات الكترونيكي شهروندان آمريكايي مشاهده كردهايم، دولت مخفي يك دولت در درون دولت است، يك بوروكراسي گسترده و زنده است كه بر اساس دوروئي، ترس و مبادلات سرد و بيروح قرار گرفته است.
Sorry. No data so far.