تریبون مستضعفین – علی اللهیاری
نیش تلخِ انتقاد، گزنده و دردآور است جز برای صالحان و مصلحین خالص. وقتی روکشی از لبخند بر آن بپوشانند، اثر و کاراییش سخت برندهتر میشود و تلخی ظاهریش کمتر. و طنز حاصل چنین نقدهایی با پوستهای از خنده است. پوستهای باریک که زود پاره میشود و دلهای آماده را انذار میدهد! و این یعنی طنز مسئولیتی بزرگ است برای امر به معروف و نهی از منکر جامعه و بیان مشکلات واقعی مردم برای حل آنها. و یکی از مهمترین موضوعاتی که باید دستمایه طنز پردازان واقعی قرار گیرد، روابط اجتماعی – سیاسی، و امر و نهی مسئولین و کارگزاران حکومتی است.
سالهای دراز است که فضای جامعه محروم از تیغ تیز طنز است برای جراحی بیماریهای جامعه. فضایی آکنده از هجو و لهو و کمدیهای سخیف و ضد اخلاق شکل گرفته است. از سینماگرانی که به بهانهی گیشه دست به ساخت فیلمهای کمدیهای مبتذل و جنسی میپردازند و به هدف خود نیز نمیرسند، بگیرید تا نویسندگان و کاریکاتوریستهایی که با انتخاب موضوعاتی سیاستزده و تخریبی وظیفه هتک، شایعات، دروغپردازی و اهانت را بر عهده دارند.
و در این میان البته صدا و سیما، که مدتهای مدید روی یک طنز اجتماعی غیر هجو را بر خود ندیده است. اگر چیزی هم ساخته شده به لودگی پرداخته و اتفاقا دست به تخریب نقاط مثبت جامعه زده است. آخرینش هجویه ننگآور «ساختمان پزشکان»، که تمام قد ارزشهای خانوادگی، حیا، غیرت و انسانیت را به مطبخ ذهنهای متعفن نویسندگانش برد. ذهنهایی که ظلمات و تاریکی درون خود را به جامعه تعمیم داده، و لجنهای وجودیشان نقاط مثبت زندگی مردمانمان را آلوده میکنند و تمام قد به تحقیر مردم میپردازد. پز منورالفکری و روحیه اشرافیتزدهشان نمیتواند موضوعات بهتری برای جولان نفسانیت مدرن پیدا کند. آری! به واقع رسانهی اصلی جمهوری اسلامی چه پاسخی خواهد داشت برای ایجاد عرصه آزاد برای این بیآبروهای بی هنر؟
اما این بار در شبهای رمضان، تلویزیون طنز خندهبازار را پخش میکند. طنزی که به واقع یکی از بهترین کارهای صدا و سیما در سالیان اخیر است. محور اصلی برنامه نقدهای اجتماعی-سیاسی است. نقد فضای سیاسی کشور و جریانهای سیاسی که رفیق گرمابهاند و تبانی و یک کاسه بودن منافعشان در پس پرده و البته جنگهای زرگری و قدرتطلبیهای روی صحنه. و نیز نقد روحیه مدیرانی که کار نمیکنند، و با جلسات احمقانه و مصوبات بیخاصیت و غلط، امکانات و ظرفیتهای کشور را نابود میکنند. و یا کارمندان و روحیه بروکراتیکی که تنها چیزی که برایشان مهم نیست مردم است! به خلاف رسیدن به سرویس!! و یا مدیر سازمان بووووق که خیلی مدیر است و کلنگ به دست سر پروژههای ناموجود حضور به هم میرساند! و حتی نقدهای نسبت به دولت.
محمل دیگر این برنامه آیتمهایی است که در بستر آنها به نقد مسائل سیاسی-اجتماعی و نیز نقد برنامههای صدا و سیما میپردازد. آیتم بیمارستان که در آن اوضاع اسفناک بیمارستانها و وضعیت بسیار بدتر علمی-کاری پزشکان را به نقد کشیده است. آیتم زنگ انشاء که در آن از زبان پسر یک سرمایهدار زالو صفت که دیگران را تحقیر میکند انشا میخواند، با پس گردنیهای معلم، نقد روحیه طبقه مرفهین بیدرد و اشرافی است. یا آیتم چهارپایه داغ که با مهمانهای گوناگون به نقد مسائل مرتبط به آنها میپردازد. یا آیتم آشپزی، که با نقد یکی از برنامههای آشپزی سیما، به نقد روحیه پول پرستی و سیطره تبلیغات در صدا و سیما میپردازد. یا آیتم 3ریالی، که به نقد فیلمهای سینمایی و مسابقههای بیفایده تلویزیونی میپردازد. یا آیتم 90٪ که با بسترسازی شبیه برنامه نود، به نقد فضای فوتبال کشور و نقصانهای فراوان آن و نیز رفتارهای زشت و زننده ورزشکاران، مدیران و رسانههای ورزشی میپردازد. یا آیتم هشت، که در بستر شبیهسازی برنامه هفت، به نقد فضای سینما، هنرمندان بیهنر، کارگردانان بیفرهنگ و اوضاع فاجعه بار سینما میپردازد. یا آیتم فرودگاه که به نقد مسائل صنعت هواپیمایی میپردازد. و آیتمهای دیگر…
این که در بستری متنوع و کاهش بهرهگیری از لغو و هجویات و فقدان شوخیهای جنسی، تلاشی کوچک شکل گرفته است تا دردهای جاری مردم و اشکالات فضای اجتماعی – سیاسی را مورد نقد قرار دهد، اتفاق بسیار مبارکی است که باید حتما مورد تقدیر قرار بگیرد و استمرار یابد. من به نوبه خودم، به نویسندگان و سازندگانش –که جز اسم در تیتراژ چیزی نمیدانم ازشان-، خدا قوت میگویم و آرزوی ساخت برنامههایی بهتر و پر بار تر دارم.
قطعا این برنامه نیز همچون همه برنامهها، نقصهایی دارد. و ایدههای بسیار بهتری هم بود که میشد و باید بهشان میپرداخت. اما انتقادهای که این روزها به این برنامه میشود و به بهانه این که تمسخر بد است، این برنامه را مورد هجمه قرار میدهند، سطحی، بدون نگاه جامع و نامنصفانه است. ممکن است بعضی مطالب اشتباه هم وجود داشته باشد و یا در آیتمهایی که تقلیدی از شخصیتهای مختلف میکند، حالتی از تمسخر هم باشد. این را باید از فقه خواست که روشن کند. باید از علمای اسلام خواست که آیا به طور نظاممند و عمیق، به فقه طنز اندیشیدهاند؟ حدود ثغور مباحث کجاست؟ چرا عدهای چنین راحت برنامه را بر اساسی نادقیق مورد حمله قرار میدهند؟
اگر به واقع چنین شبیهسازیهایی که تنها برای فهم بیشتر و به عنوان حواشی اما بستر ساز برای نقدهای اصلی استفاده شده، مشکل دارد، قطعا و به مراتب شدیدتری هر گونه کاریکاتور نیز مشکل خواهد داشت. چه جرم کاریکاتوریستهای چهره، به مراتب بیشتر است. آنها آفرینش خدا را به تمسخر گرفتهاند که فرد نقشی در انتخاب آن نداشته است. اما این برنامه با این شبیهسازی چهره، تمسخر چهره نکرده است. بلکه خواسته است رفتارهای زشت را مورد نقد قرار دهد. رفتارهایی که اکتسابی است و البته به شدت باید در معرض امر به معروف و نهی از منکر باشد.
به نظر میرسد حتی اگر این نقد وارد باشد، باید بر اساس ضریب درستی مطرح شود. اینکه یک امر حاشیهای باعث شود موارد بسیار خوبی از این برنامه –و امثالش- دیده نشود، قطعا بیانصافی و بل مضرتر از آن چیزی است که تمسخر مینامند. مخصوصا رسانهها باید با دقت بیشتری به این امر دقت کنند. مجموعهای که صد حسن دارد را تنها با نقد چند قبح، تخطئه نمیکنند. نگرانی بیشتر این است که این نقدهای سطحی، بهانهای باشد برای جلوگیری از طنزهای فاخر سیاسی – اجتماعی. که امید است اینگونه نشود و صدا و سیما با حمایت از طرحهای بهتر، کمنقصتر، هنرمندانهتر، به نقد مسائل اساسی مبتلا به مردم و روابط سیاسی-اجتماعی بپردازد.
Sorry. No data so far.