متن کامل صحبتهای وحید جلیلی در جمع دانشجویان استقبال کننده از طلبه سیرجانی:
«نکته ای که به نظر مهم میرسد در این جمع بحث کرد نسبت نخبگان و عدالت است. چه در قرآن و چه در معارف حدیثی وقتی نگاه میکنیم تاکید جدی وجود دارد که بین عدالت خواهی و جریان نخبگی باید رابطه مستقیم وجود داشته باشد. امیرالمومنین علیه السلام میفرماید که : «لولا حضور الحاضر وقیام الحجه بوجود الناصر وما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی كظه الظالم ولا سغب مظلوم» خداوند پیمان گرفته است ازعلما یا همان فرهیختگان، دانشمندان، آگاهان و روشنفکران که بر پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم ساکت ننشینند و آرام و قرار نداشته باشند و سکوت نکنند. یا در خود قرآن سوره حدید/آیه 25«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس القسط»
پیش زمینه قیام عمومی برای قسط ارسال رسل و انزال کتب، تبیین بیان و یک حرکت فرهنگی و حرکت فکری دقیق و درست است. در خطبه منا وقتی نگاه میکنید سید الشهدا وقتی که شروع میکند با آیات قرآن آغاز مینمایند فصل امر به معروف و نهی از منکر را که «لولا ينهيهم الربانيون و الاحبار عن قولهم الاثم و اكلهم السحت» شاید اشاره ای هم که امیرالمومنین از «اخذ الله علی العلما…» یعنی خداوند پیمان گرفته است که علما و نخبگان که ساکت ننشیند، اشاره به این آیه داشته باشد.
خداوند میفرماید جوامع دینی قبل از شما بخاطر اینکه نخبگانشان در برابر «قول اثم و اکل سحت» سکوت کردند و وظیفه خود را انجام نداند به انحطاط کشیده شدند. و همین را سیدالشهدا مبنا قرار میدهند و خطاب به نخبگان آن روز عالم اسلام آن مطالب (خطبه منا) را بیان میکند که این منزلت اجتماعی که در جامعه دارید حق ندارید از آن استفاده فردی یا طبقاتی بکنید این جایگاه و نفوذ را که خداوند برای شما درجوامع قرار داده که از آن در جهت امر به معروف و نهی از منکر به معنای دقیق و درستش استفاده بکنید. نه اینکه بر عکس نه تنها در برابر قول اثم واکل سخت و در برابر عهدهای نقض شده الهی سکوت کنید و امر به معروف و نهی از منکر نکنید. نه اینکه منزلت را به کار بگیرید برای اینکه اختلاف طبقاتی را در جامعه دامن بزنید. نه اینکه از منافع طبقاتی خاص دفاع بکنید و بر سر مصالح و منافع طبقات خاص جنجال راه بیندازید ولی در برابر تجاوزهای و تعدیها که به حقوق عامه وحقوق عمومی میشود سکوت کنید و آن را توجیه کنید.
به نظرم این نکتهای کلیدی است که باید دوستان جنبش دانشجویی به آن توجه جدی بکنند و این اتصالی را که خداوند اراده کرده است بین فضای علم و فرهیختگی و جماعت خواص با فضای عدالت خواهی بوجود بیاید، آن را ایجاد کنند. چون اگر این اتصال بر قرار نشود آن موقع زمینه برای فساد بوجود خواهد آمد. « وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ » چند بار در قرآن پیش زمینه این فساد ذکر شده؛ آن هم قطع اتصالاتی است که در جامعه دینی که به امر الهی و اراده باید برقرار باشد ولی اینها کمکم گسسته میشود. اینها که گسسته شد، زمینه برای گسترش فساد و تعمیق فساد فراهم میشود.
در صحبتهای رهبری که نگاه کنید ربط وثیقی بین بحث جنبش نرم افزاری و جنبش عدالت خواهی وجود دارد. یکی از اشارات ایشان در دیداری بود که با اساتید دانشگاه تهران داشتند که علم یکی از مهمترین ماموریتهایش در جامعه دینی مبارزه با ظلم است. هم علما و هم فضای علمی و دانشجویی باید متوجه به این آرمانهای اجتماعی ملکوتی باشند. اگر این اتفاق نیفتد به این معنا نیست که مطالبه عدالت به طور کامل متوقف میشود ولی شاید یکی از دلایلی که این قدر تاکید شده بر اتصال بین این دو حوزه، این باشد که اگر فضای عدالتخواهی و علمداری از عدالتخواهی و پشتیبانی از عدالتخواهی از فضاهای عالمانه خارج شود خودش در معرض فساد است. مبارزه با فسادی که خودش درست، دقیق، ظریف دنبال نشود خودش در معرض فساد قرار خواهد گرفت و یکی از مهمترین ابزارهایی که مفسدین برای مختل کردن مبارزه با فساد دارند اتفاقا ورود، نفوذ و منحرف کردن جریان است برای اینکه اصل ماجرا را مخدوش کنند. اگر کسی با بصیرت و با نگاه جامع و کامل و با زمان شناسی دقیق، با آسیب شناسی دقیق وارد این مبارزه نشود کاملا در معرض این هست که حرکتش مصادره، مخدوش یا حتی استحاله شود.
امروز ۵ سال از روی کار آمدن دولتی که علیرغم میل بسیاری از کسانی که این تمنا را نمیپسندیدند، ملت با تمنای عدالت به او رای دادند میگذرد، اما به نظر میرسد که ما در این زمینه دچار مشکلات اساسی هستیم و هنوز نتوانستهایم ظرفیتهای نخبگانی جامعه دینی ایران را برای پشتیبانی امر خطیر یا بلند مدت عدالتخواهی به میدان بیاوریم. این سوالی است که جنبش داشجویی باید از خودش بکند که ما تا چه حد در این زمینه همت کردیم و تا چه حد موفق بودیم؟
امسال سال همت مضاعف است. نکتهای که در این زمینه مغفول واقع شده در خود پیامی که آقا راجع به همت مضاعف دادند هست. به تعبیر ایشان«مهمترین مصداق همت مضاعف، همت مضاعف در مبارزه با مفاسد است»
عرضم خدمت دوستان این هست که امروز جریان عدالتخواهی در کشور یک جریان عمیقا مردمی و اجتماعی است پیش از این که سیاسی باشد، و نمایندگانی در سطوح دولت داشته باشد. یک حرکت عمیقا اجتماعی و مردمی است این حرکت این خیزش عمومی برای عدالت نیاز به تازه شدن، تجدید مطلع و نفس تازه کردن دارد. به خصوص بعد از ماجراهایی که در سال اخیر اتفاق افتاد بنظر میرسد وقتش رسیده که با یک آسیبشناسی درست، برنامهریزی جدی به میدان آوردن ظرفیت های نخبگانی جامعه برای عدالت خواهی داشته باشیم. مثلا همین دوستانی که این نامه اخیر درباره طلبه سیرجانی را امضا کردند، تا پیش از این کمتر این اتفاقات میافتاد. آن قدر فضا آلوده بود ان قدر فضا را مخدوش کرده بودند که همه ترجیح میدادند فردی کار کنند و حتی الامکان به هم نزدیک نشوند. چگونه میشود آرمان عدالت را که یک آرمان اجتماعی است به شکل فردی پیش برد؟ حتی متفکرین اجتماعی ما ، کسانی که دم از عدالت خواهی میزدند، فضا آن قدرآلوده بود که حاضر نبودند دوتای شان پای یک امضا کنند.
یک پیشنهادی که به طور مشخص میتوانم به دوستان عرض بکنم زنده کردن اصل ۸ قانون اساسی است. این را چند بار در مجلات توضیح دادیم ولی متاسفانه ندیدم امتدادی پیدا بکند . نظام جمهوری اسلامی بدون اصل ۸، یک نظام ناقص است ،اصلا شکل نگرفته است و بسیاری از معایب نظام ناشی از نواقصاش است یعنی تا چرخه نظام کامل نشود تا گردونه نظام کامل شکل نگیرد این معایب نه تنها کم نخواهد شد بلکه تشدید خواهد شد. امت داریم، امام داریم، دولت داریم. ضلع امت در قانون اساسی تعریف شده، وظایفش، اختیاراتش؛ ولی متاسفانه از تابستان ۱۳۵۸ تا بهار ۱۳۸۹ یعنی ۳۱ سال گذشته و این اصل مهم و اساسی در بایکت دولت و مجلس جمهوری اسلامی قرار گرفته است، یعنی ۱۰ دولت و ۸ مجلس آمدهاند و بعد از سی و یک سال هیچ کدام حاضر نشدهاند که اصل ۸ قانون اساسی را برایش طرحی یا لایحهای تهیه کنند.
این اصل چه میگوید؟ این اصل نظارت در جمهوری اسلامی بر اساس دینی و قرآنی تبیین میکند. میگوید سه نوع نظارت داریم : مردم بر دولت، دولت بر مردم و مردم بر مردم. تفصیل آن را قانون مشخص میکند. بعد حرکتی که تحت عنوان نهی از منکر یا امر به معروف شکل میگیرد در جامعه مشابه همین حرکت آقای جهانشاهی صد نفر میریزند سرش که آقا یک جایش غلط بود، فلان جایش مشکل داشت، بهمان جایش باید این کار را میکردید. خب حق من چه بود در این مسیر؟ حق دسترسی به اطلاعات، حق مطلع بودن از چیزهای که دارد در نظام میگذرد. تو فلان اداره تو اداره مسکن و شهرسازی یا شهرداری یا فلان نهاد یا ارگان… طبق کدام قانونی اینها محرمانه تلقی میشود؟ یعنی هزار تا کار غیر قانونی انجام میشود بدون اینکه کسی خِرشان را بگیرد و بعد اگر یک ناهی از منکری وارد میدان شود با اینکه قانون اساسی مشخص کرده هیچ پشتوانه حقوقی و قانونی پشت سرش نیست.
این باید تبیین شود. یکی از کارهایی که میشود کرد این است که یک موج راه بیفتد بخصوص در دانشگاههای ما نخبگان بیایند وسط و این اصل باید تبیین شود، چارچوبهایش مشخص شود و دولت و مجلس به شدت تحت فشار قرار بگیرند تا هر چه سریعتر تفصیل این اصل را به تصویب برسانند و چارچوبهایش را مشخص کنند.
معنا ندارد که در یک نظام اسلامی و در یک حکومت دینی ما برای امر به معروف و نهی از منکرصرفا متکی به حرکتهای پارتیزانی بشویم. حرکتهای پارتیزانی که زمان شاه هم میتوانستیم انجام دهیم. حکومت دینی برای این شکل گرفته است که در او عدالتخواهی وآرمانخواهی، امر به معروف و نهی از منکر توسط مردم متکی به قدرت حکومت پیش رود.
اشتباه است که من و شما این همه ظرفیتهایی که در نظام اسلامی و قانون اساسی ایجاد شده را رها کنیم. اینها ظرفیتهایی است که صدها هزار خون برایش رفته که نظام اسلامی تشکیل بشود. خب نظام اسلامی یعنی چه؟ نظام اسلامی یعنی اینها. نظام اسلامی که فقط ۲۲ بهمن و روز قدس نیست، نظام اسلامی یعنی اصل ولایت فقیه، نظام اسلامی یعنی اصل ۱۰ قانون اساسی که هر دولتی موظف است طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی که برای اتحاد کشورهای جهان اسلام در همه رشتهها، در همه حوزهها برنامه و کارنامه پیگیرانه داشته باشد، طبق قانون اساسی.
این ظرفیتها کی میخواهد استحصال بشود؟ بعد ما دلمان را خوش کنیم که آقا یک جایی یک دادی و یک حرفی زدیم. نه آقا! اینها باید نهادینه بشود. این ظرفیتها باید در نظام احیا بشود. یا همان چهارده تا اصل اول که اصول عمومی اساسی نظام است. که در این مقطع مهمترینش اصل ۸ است. به یک دلیل دیگر امروز شاید بیشتر از پارسال این قضیه اهمیت پیدا میکند. آن هم تلاش جدی است که در داخل و خارج از کشور برای نفی جمهوریت نظام به وجود آمده. همین حرکتهایی که تحت عنوان فتنه از آن یاد میشود، آماج اصلیاش برای از بین بردن جمهوریت نظام اسلامی و تبدیل کردن آن به یک جامعه قبیله سالار و تحت سیطره قبایل طبقاتی است. اصل هشتم قانون اساسی اصلی است که جمهوریت نظام را بر اساس مبانی قرآنی و دینی تحکیم و تثبیت میکند و اجازه نمیدهد که قبایل قدرت و ثروت، آقا زادهها، زیادهخواهان و اقشار فرادست، حق اقتصادی و سیاسی مردم را انکار کنند.
حرکتهای مشابه حرکت آقای جهانشاهی فرصتهایی است برای طرح این مسایل عمومی تر و تامیم یک مصداق به مسایل گستردهتر. ما مسئلهمان خیلی فراتر از زمینخواری در یک شهر کوچک است. آن هم درجای خودش مهم است. اینها را شماها باید انجام دهید. « و ما اخذ الله علی العلماء الا یقارو اعلی کظه ظالم و لا سغب مظلوم » شما یا خودتان جزو جرگه علما و نخبهگان هستید یا با نخبهها نفس به نفس و زانو به زانو نزدیک هستید. باید اینها را تحت فشار قرار دهید. چه حوزوی و چه دانشگاهی باید نخبهگان مورد این سوال جدی قرار بگیرند. خطبه منای حضرت سیدالشهدا باید برای اینها ارسال شود. نه فقط ارسال که باید به طور جدی در این زمینه از اینها مطالبه بشود و پاسخ خواسته شود. وگرنه ما باید هر روز از این مصداق به آن مصداق برویم و بعید است به فرجامی هم برسیم. وقتی که ما از ظرفیتهای نظام استفاده نمیکنیم وضع همین است. این ظرفیتها باید نقد بشود. کار سختی هم نیست.
این مطالبه نه افراطی است نه تند. کاملا قانونی، منطقی و معقول است. این مسخره نیست که سی و یک سال بعد از تصویب قانون اساسی شما خواستار این باشید که ناهی منکر و آمر به معروف حقوقش مشخص باشد و به شما بگویند تندرو و افراطی؟ نکند خودتان تفریطی هستی؟ حقوق ناهی منکر در جمهوری اسلامی چیست؟ مشخص کنید. اگر کسی خواست دولت جمهوری اسلامی و اجزای مختلف نظام جمهوری اسلامی را امربه معروف و نهی از منکر کند حقوقش چیست؟ امر به معروف با آن تعاریفی که در معارف وحیانی و ولایی ما آمده است. « لاتترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلایستجاب لکم. » میگوید امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید. «فیولا علیکم شرارکم…» که اگر ترک کردید امور جامعه به دست قالتاقها میافتد. «ثم تدعون…» میبینید نابه سامانی و ناهنجاری در جامعه به وجود آمد. بعد هی میگویید با معنویت برویم جبرانش کنیم و از خدا بخواهیم که ظالمین را نابود بفرماید! «فلا یستجاب لکم.» استجابت نخواهد شد. این حدیث امیرالمومنین است دیگر.
الان کاملا میشود مفاد این حدیث را در جامعه دید. هرجا جلوی امر به معروف و نهی از منکر گرفته شد و هرجا اصحاب قدرت و هر فرادستی توانست فریاد امر به معروف و نهی از منکر را خفه کند، فساد زیاد شد. بیخود نیست در مورد خود امر به معروف و نهی از منکر اینقدر به ما تاکید شده است: « ما اعمال البر کلها، والجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثة فی بحر لجی » میگوید تمام اعمال خوب به اضافه جهاد فیسبیلالله را در یک طرف بگذارید و امر به معروف و نهی از منکر را در طرف دیگر بگذارید مثل قطرهای است در برابر دریایی. مکتب ولایت این است. معصومین علیهم الاسلام برای ما اولویتها را مشخص کردهاند. هندسه دین را به ما نشان دادهاند. اگر ما هندسه فکر دینیمان از اهل بیت گرفته نشود فرقی با بقیه نداریم. هندسه فکر دینی را اهل بیت برای ما اینجور مهندسی کردهاند. و جالب است که بار در خود امر به معروف و نهی از منکر گفتهاند که «و افضل من ذلك كله كلمه عدل عند امام جائر» گفتهاند در امر به معروف و نهی از منکرهم باز بالاتر از همه آن است که متوجه یک بالادست عدالت گریز باشد. نه فقط معطوف به چهارتا خانم که روسریشان عقب است.
نظام اسلامی و انقلاب اسلامی مهمترین شعارش بازگشت به اسلام اهل بیت بوده. اسلام اهل بیت مهندسیاش این است. یک مجموعه است با این قواره. بعد آن وقت ما بنشینیم سکوت کنیم در مورد مهمترین اصول نظام اسلام و اسلام؟ و آن را مطالبه نکنیم؟
امروز یکی از مهمترین امر به معروفها، امر به نهی از منکر است. یکی از مهمترین معروفهای مغفول در جامعه ما نهی از منکر است. امر به نهی از منکر کنیم. آقایان! چرا نهی از منکر نمیکیند؟ منکر بزرگ، ترک نهی از منکر است. این اتفاق اگر بیفتد یک اتفاق بزرگ معنوی است در جامعه ما. این باز کردن راههای آسمان است. گفت « اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء » خدایا بیامرز آن گناهانی از ما را که رابطهمان با تو را قطع میکند. دعاهای ما دیگر بالا نمیرود. معنویت ما را از بین میبرد. خود امیرالمومنین علیه السلام که دعای کمیل را به ما تعلیم فرموده میفرماید که یکی از گناهانی که جلوی بالارفتن دعا را میگیرد چیست؟ «لاتترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلایستجاب لکم.» دعا میکنید اما استتجابت نمیشود. چرا؟ چون امر به معروف ونهی از منکر را ترک کردهاید.
پس هر حرکتی که ما در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و تثبیت و نهادینه کردن او در جامعه انجام بدهیم یک حرکت معنوی است. به خاطر اینکه تبعیت از فرمان خدا و ولی خداست. و ثانیا زمینه معنوی جامعه را قوی میکند. و به گسترش و تعمیق معنویت در جامعه کمک میکند. این همان مسئولیت بزرگ است که بر دوش ما است. باز ارجاع بدهم به خطبه منای حضرت سید الشهدا، میفرمود اگر امر به معروف و نهی از منکر اقامه شد بقیه فرائض اقامه خواهد شد. «استقامت الفرائض کلها» یعنی اگر کسی میخواهد نماز و جهاد را در جامعه تثبیت کند، اگر ما میخواهیم در جنگ نرم هم پیروز شویم که یک نوع جهاد است، راهش این است که اگر کسی توی این جامعه نگاه کند ببیند که امر به معروف و نهی از منکر در آن زنده است. فرمایشی و نمایشی نیست. «یا ایها الذین امنوا استجیبو لله و للرسول. اذا دعاکم لما یحییکم» او که نمیخواهد به ما یک مشقتی را تحمیل کند. او میوه و هدف و غایت را هم نشان داده است. این فرمان خداست. واگر این را گردن گذاشتیم به حیات میرسیم.
و تمت کلمه»
http://hashemi-rafsanjani.blogfa.com/post-237.aspx
تبلیغ سایت فتنه گر “جرس” توسط وبلاگ حامی هاشمی رفسنجانی