تریبون مستضعفین – عاطفه صادقی
1-صدر نشینی آرمان ها
چندی پیش در برنامه”پارک ملت” نظر سنجی ای عمومی پیرامون بهترین فیلم های سینمای بعد از انقلاب اسلامی در ایران برگزار شد.
جالب آنکه 5 فیلم از 10 فیلم برتر این نظر سنجی به سینمای دفاع مقدس مربوط می شد منهای اینکه 2 فیلم برتر نیز در همین ژانر قرار داشت.
یعنی هنوز هم بهترین و مردمی ترین آثار سینمایی ما “آرمانی ترین” آنهاست.
موضوعات سینمای دفاع مقدس و حواشی آن بسیار مهم اند نه صرفا به این دلیل که این نوع آثار سینمایی صحنه تصویرنزدیک به یک دهه از تاریخ پر فراز و نشیب ایران اسلامی است بلکه بدان جهت که دفاع مقدس هشت ساله ما بزرگترین صحنه بازگویی آرمانهای امام خمینی(ره)، کارخانه انسان سازی و بهترین مسیر برای بیان شاخص های انقلاب اسلامی است .
آرمانها و شاخص هایی که به شرط بیان غیر کلیشه ای و هنرمندانه برای همیشه تاریخ بر صدر می نشیند و اجر میبیند.
سوال این است که با توجه به اهمیت این ژانر، این سینما تا چه میزان بازگوی واقعیات،حقایق و آرمانهای دفاع مقدس بوده است و چند درصد از فیلمهای ما در به تصویر کشیدن آن آرمانها موفق یا ناموفق بوده اند؟
اصلا شاخصه فیلم دفاع مقدسی چیست؟! آیا همین قدر که لوکیشن شلمچه و کانال کمیل داشته باشیم ،چند رزمنده با ظاهری مذهبی و چفیه به گردن و چند تا دیالوگ سید و حاجی، فیلم می شود دفاع مقدسی؟!!
فرق سینمای دفاع مقدس ما با فیلم های جنگی مثلا ویتنام و جنگ های جهانی و .. و حتی سینمای ضد جنگ چیست؟!!
چرا دیگر، فلیمهایی مانند” هور درآتش، دیده بان و مهاجر” تولید نمیشود، و فیلمهای دفاع مقدس ما صرفا مربوط به حواشی دفاع مقدس ان هم با رویکردی اجتماعی و انفعالی میپردازند؟
2- نسخه های تقلبی سینمای دفاع مقدس کدامند؟!
همیشه به فاصله اندکی در کنار یک جنس اصل و اعلی، اجناس تقلبی با همان رنگ و لعاب و نه آن کیفیت و کارایی به بازار می آید. سینمای دفاع مقدس نیز از این قاعده مستثنی نیست.
برای حذف آثار تقلبی سینمای دفاع مقدسی مشخص کردن شاخص فیلم های سینمای دفاع مقدسی ضروری است. شاخص های دفاع مقدس را باید در میان وصیت شهیدان و کلام امام خمینی(ره) واکاوی کرد. در واقع این شاخصها ، همانند روح ، کل کالبد فیلم اعم از موضوع، مناسبات و روابط انسانی، قصه و حتی معیار رفتار کارکترها را تشکیل میدهند. مثلا وقتی امام خمینی(ره) فتح خرمشهر به “خدا” منتسب میکنند، هر نوع قدسی زدایی از مفاهیم دفاع مقدس و جنگیدن صرفا برای وطن و طرح مفاهیم ملی گرایانه بیراهه است.
وقتی رزمندگان بر مفهوم ولایت پذیری و دفاع از مبانی اسلام تأکید می کنند، هر تمی که این مفهوم را تحت الشعاع قرار دهد و دفاع مقدس را به بهانه مفاهیم صلح طلبانه یا مفاهیم واقع گرایانه و محسوس زیر سوال ببرد، می شود فیلم ضد دفاع مقدسی، حتی اگر در کانال کمیل فیلم برداری شود و بازیگر فیلمش خودحاج سعید قاسمی باشد.
رضا امیر خانی در یکی از نوشتارهای خویش، شاخص جالب توجهی از تفاوت ادبیات دفاع مقدسی اصیل از نوع تقلبی آن ارائه میدهد. وی میگوید: جای زهرا، سید و اسامی ایرانی داستان ، اسامی عربی یا انگلیسی بگذارید، اگر این داستان در مثلا جنگ ویتنام یا جنگ عراق و ترکیه یا هر جنگ دیگری امکان وقوع داشت و هیچ تغییری در ساختار داستان رخ نداد. این داستان مربوط به دفاع مقدس ما نیست.
معنای جزئی تر این سخن آن است که شخصیتها و قصه فیلمهایی مانند دیدهبان، مهاجر، روبان قرمز، کیمیا، لیلی با من است، سفر به چزابه، از کرخه تاراین، آژانس شیشه ای و حتی فیلم اخراجیها فقط در دفاع مقدس ما امکان بروز و ظهور دارند.
تقابل حاج کاظم و سلحشور، ولایت پذیری و همراهی عباس، شهید شدن مجید سوزوکی اخراجیها و … فقط در قاب دفاع مقدس ما معنی میشوند. به عبارت دیگر بومی خودمان هستند، به همین دلیل است که همیشه در حافظه مردم انقلابی ایران اسلامی ماندگارند و هنوز هم بر صدر انتخاب آنان مینشینند.
از سوی دیگر برخی فیلمهای سینمای دفاع مقدس خصوصا در سالهای اخیر با تأثیر از فضای سکولاریستی اصلاح طلبان و با رویکردی مدرنیته زده به طرح مفاهیمی میپردازد که اصولا از جنس مناسبات و شاخصهای سینمای دفاع مقدس نیست بلکه بیشتر به حوزه مسائل اجتماعی مربوط است و تنها به لحاظ زمان وقوع قصه با دفاع مقدس گره میخورد. در این فیلم ها چنین مطرح میشود که پدران و مادرانی که بهدلیل حضور در جنگ، همیشه از تربیت مورد نظر خویش غافل بودهاند، اجازه نمی دهند فرزندانشان به استعداد های درونی خود بپردازند (مو سیقی، هنرپیشگی، آزاد اندیشی و…) به اسم دین و مفاهیم مذهبی فرزندان را محکوم كرده و باعث سرخوردگی آنها می شوند و در نتیجه فرزندان نیز که به دنبال واقعیات و آرامش هستند با یأس و دلزدگی نسبت به آرمانها، تمامی ارزشها و اعتقادات دینی را زیر پا میگذارند. این مفهوم در فیلمهایی مانند “به نام پدر ، موج مرده، دموکراسی تو روز روشن و اخیرا سیزده 59” مطرح شده است.
فیلم “دموکراسی تو روز روشن” که سعی میکند با محاکمه شهدا به تکریم آنان آن هم با ساخت مستندی توسط یک خانم لزوما روشنفکر گیر مجوز ارشاد بپردازد تا سردار ستوده را برای نسل امروز کاملا بی طرفانه!! به تصویر کشد، جز تقدس زدایی از هشت سال دفاع عزیزترین فرزندان این آب و خاک چه نسبتی با آرمانهای امام و انقلاب و حتی متن وصیت نامه شهدا دارد؟!!
در حالی که بهترین مستندها پیرامون شهدا و دفاع مقدس را کسانی همچون شهید آوینی خلق کردند که اتفاقا نه ادعای روشنفکری داشتند نه ادعای بی طرفی، چرا که برای آنان دفاع مقدس عرصه ظهور و در قاب تصویر در آوردن آرمانهایشان بود نه آزمایشگاه و دادگاهی که در آن به دنبال اثبات و ابطال حقانیت یا عدم حقانیت خود و دیگران باشند
فیلم هایی مانند “اشک سرما” ،” دوئل” و “اتوبوس شب”، “طبل بزرگ زیر پای چپ” گر چه موردتقدیر جشنواره ها نیز قرار گرفتهاند ولی در بهترین حالت فیلم هایی ضد جنگ محسوب میشوند. اتفاقات رخ داده در آن فیلمها، در هرجنگ و مکانی امکان وقوع دارد، طرح این تفکر که مردم ما و ملت عراق اشتراکات فرهنگی و حتی عاطفی بسیاری دارند و ذات قدرت طلب جنگ باعث از بین رفتن گنج و منافع ملی و بهترین جوانانمان می شود اگر چه در حالت کلی مفاهیمی صادقند ولی میتواند در جنگ عراق با کویت نیز مطرح شود یا در جنگ کشمیر و هند. در واقع آنچه دفاع مقدس ما را از سایر جنگها متمایز میسازد از جنس تفاوت جنگ و جهاد است و چنین تفاوتی را تنها کسانی که با تربیت روح اللهی مأنوسند در مییابند.
3- رسالت امروز سینما
امروزه تاریخ، هویت و فرهنگ را آثار سنمایی و رسانهها رقم میزنند و این حق نسل جدید و فرزندان امروز است که متناسب با حقیقت تمام آنچه در آن هشت سال گذشت از دفاع هشت ساله کشور خویش بینند. عادلانه نیست که به اسم مصلحت، واقع گرایی، شرایط زمانه و امروزی بودن و … به جای جنس اصلی ، جنس تقلبی را به آنان عرضه کنیم.
آنان باید بدانند که تشنه شهید شدن و قمقه آب را به همسنگری دادن یعنی چه؟
باید بدانند که نفوذ پیام امام در قلب رزمندگان یعنی چه؟
حق آنان است که بدانند توکل بر خدا و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) در زیر بمباران تانک و خمپاره و موشک انداز و … چگونه میتواند اسباب فلاح را فراهم سازد. این حق آنان است که بدانند دفاع مقدس با رزمندگان چه کرد نه آنکه رزمندگان در جنگ چه کردند؟
به همین دلیل است که “اتوبوس شب” ، اشک سرما و آثاری اینچنین اگر چه فیلمهایی ضد جنگ و صلح محور است ولی فیلم دفاع مقدس ما محسوب نمیشوند، چرا که آرمان محور و ایمان محور نیز نیستند.
در حالی که در فیلم ضعیف تری مانند اخراجیها وقتی کاراکتر بیژن، ماسک شیمیایی خود را به دختربچه ای مخفی شده در کمد میدهد هم ضد جنگ است و هم متناسب با پارامترهای دفاع مقدس، اگر چه این شخصیت پیش از این یک دزد حرفه ای بوده است.
متأسفانه دلیل عقب گرد ما در سینمای دفاع مقدس نسبت به گذشته، عدم شناخت متولیان و مسولان فرهنگی نسبت به تفاوت سینمای اصیل دفاع مقدس از سینمای تقلبی یا غیر اصیل دفاع مقدس است.
بنابراین لازم است تا هشیارانه و هنرمندانه وارد میدان شده و از یک سو با وررد به متن اصلی دفاع مقدس، بار دیگر خاطره دیده بان، مهاجر، هور در آتش و سفر به چزابه را احیا کنیم و از سوی دیگر با پرداخت مناسب به حواشی اجتماعی دفاع مقدس، زندگی رزمندگان و مناسبات انسانی آنها، اجازه ندهیم حاج کاظم را به سردار ستوده تقلیل داده و به دنبال دموکراسی بفرستند تا “در سیزده 59” “به نام پدر” بودن محکوم به عزلت و طرد اجتماعی شود و در “اتوبوس شب” ثابت کند، جنگ ضد انسانی و ضد “بیداری رویاها”ست!
Sorry. No data so far.