تریبون مستضعفین – متن کامل مطالب مطرح شده توسط آقای «حسن نیکآیین» در دیدار نخبگان با رهبر انقلاب در ادامه میآید.
متن، حاصل از نتایج نشسته صنعت میباشد که پیش از این دیدار با حضور صاحب نظران برگزار شده بود.
حسن نیک آیین دارنده مدال نقره المپیاد کشوری کامپیوتر در سال ۸۲ و ۸۳ و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف است.
معرفی ظرفيتها و چالشهای توسعهای كشور در بخش صنعت
1- براي ورود نخبگان به صنعت، در بخش مديريت بايد از نخبگان به صورت مشاورهاي استفاده كرد. ولي در بخش فني وظيفه اصلي نخبگان طراحي است. منتها، نخبگان بايد زمينهي ورود خود را، خود فراهم كنند و منتظر ايجاد مجالي براي ورود نباشند.
2- صنعت و IT: يكي از مواردي كه جزء نيازهاي اصلي صنعت ميباشد، ورود به حوزهي IT و فناوريهاي جديد ميباشد. زيرا اين حوزه با توجه به يكپارچگي كه ايجاد ميكند، موجب كاهش هزينهها و بالا رفتن بازدهي ميشود.
یكي از مشكلات در اين زمينه، توليد روزافزون سندهاي ملي براي حوزه IT است كه متاسفانه هيچ يك از اين اسناد منتهي به كار عملي نشده است.
عليرغم عقب بودن كشور ما در اين حوزه، همچنان مسير ورود نخبگان به اين حوزه هموار نيست. به طور مثال به دليل اينكه از ديدگاه مجريان هيچ ايدهاي در زمينهي IT به عنوان ايدهي نو محسوب نميشود، به سختي به نخبگان اجازهي ايجاد شركتهاي دانشبنيان در زمينهي IT داده ميشود.
3- نخبگان و دستگاههاي اجرايي: با توجه به مشكلات ساختاري و اجتماعي دستگاههاي اجرايي (به طور مثال، سختگيري هاي بي مورد در ورود جوانان) ورود نخبگان به اين دستگاهها تقريبا امكانپذير نيست. دليل اين امر نيز عدم وجود نخبگان در اين دستگاهها ميباشد كه موجب ميشود يك دور باطل ايجاد شود. راهكار اين امر، شكسته شدن اين حصار به نحوي، و ورود نخبگان (هرچند با روندي كند) به بدنهي دستگاههاي اجرايي است.
البته اين افراد بايد علاوه بر نخبه بودن (از لحاظ هوشي) خصوصيات ديگري نيز داشته باشند تا بتوانند ماموريت خود را كه شكستن اين حصار ميباشد به درستي انجام دهند كه از جملهي اين خصوصيات ميتوان به دارا بودن EQ (يا همان هوش هيجاني) و داشتن درك بالايي از جامعه اشاره كرد.
4- نخبگان و صنعت خصوصي: در حال حاضر بين صنعت و استعدادهاي ما فاصله وجود دارد. كه چون قسمت پربازده صنعت دست بخش خصوصي ميباشد، اين فاصله به راحتي قابل از بين بردن نيست. دليل اين امر اين است كه استعداد برتر به راحتي جذب صنعت نميشود و صنعت خصوصی نيز سودي در جذب آن نميبيند.
بنابراين بايد سياستهاي حمايتي در اين راستا تدوين شود تا از صنعتكاراني كه نخبگان را مي-پذيرند، حمايت شود. همچنين با اين كار، نخبگان بيشتر محيط صنعت را ميپذيرند و به اين ترتيب اين فاصله كمتر خواهد شد.
5- مقالات دانشگاهي: امروزه مقالهها و Patentها براي دانشگاههاي ما سود محسوب نميشود و بايد دانشگاههاي ما به سمت رفع نياز جامعه حركت كنند.
به طور مثال ميتوان براي نزديك سازي صنعت و دانشگاه، معيارها را در دانشگاهها (از جمله معيار انتخاب اساتيد، ارتقاي اساتيد و …) از داشتن مقالات زياد به داشتن ارتباط با صنعت تبديل كرد؛ كه البته براي اندازهگيري داشتن ارتباط با صنعت بايد معياري ارائه شود.
لازم به ذكر است كه فرهنگسازي براي اين موضوع بايد توسط نخبگان صورت گيرد.
6- شركتهاي دانش بنيان: دو راهكار براي نخبگان جهت ايجاد شركت هاي دانش بنيان وجود دارد: 1. رفتن به داخل بدنهي بنياد 2. آوردن ايده سودده در راستاي رفع نيازمندي هاي كشور
ر صورتي كه نخبگان، بعد از ايدهپردازي بخواهند وارد توليد ايدهي خود بشوند، به سختي دو سال ميتوانند دوام بياورند. بعد از اين مدت محصول اين شركتها بايد خريداري شوند. خريدار عمدهي كشور ما دولت است. دولت نيز به خاطر بازخواستهاي درست يا نادرست، جرات خريداري از شركت-هاي نوپاي خصوصي را ندارد. در نتيجه، اين شركتها با مشكل مواجه ميشوند.
همچنين از مشكلات ديگر شركتهاي دانش بنيان، ميتوان گفت كه عليرغم اينكه در قانون براي تاسيس اين شركتها وثيقهاي نمي خواهند، در عمل اينگونه نيست. همچنين در عمل وامي به اين شركتها داده نميشود.
عالی بود استاد