امروز در هیاهوی تبلیغاتی غرب مهدویت از چنان اهمیتی برخوردار شده که تمام تلاش خویش را برای از بین بردن فرهنگ ناب مهدوی متمرکز کرده است. گاهی در قالب فیلم، تئاتر، رمان، بازیهای رایانهای و حتی استفاده از ابزار رسانهای، اهداف شوم خویش را دنبال میکنند، بیشک آشنا ساختن مردم با شاخصهای اصیل مهدویت میتواند، تلاش دشمنان منجی امم را ناکام بگذارند.
برای بررسی بیشتر در خصوص آسیبهای مهدویت نشستی را با حضور حجتالاسلام والمسلمین «مجتبی کلباسی» مدیر مرکز تخصصی مهدویت و قائم مقام ستاد اقامه نماز برگزار کردیم که مشروح آن در ادامه میآید:
جهادی بزرگ برای نشر فرهنگ مهدویت، همه وارد میدان شوند
با توجه به اینکه غالباً مشاهده میشود، مهدویت در قالب فیلمهای هالیوودی و یا بازیهای رایانهای مورد هجمه قرار میگیرد، یا شاهد افزایش تعداد فرقهها و مدعیان دروغین در این زمینه هستیم، نقش حوزههای علمیه به خصوص مرکز تخصصی مهدویت برای کنترل اوضاع و نشر فرهنگ مهدوی در ایران و جهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
کارها در خصوص مهدویت باید توسعه مناسب پیدا کند، هر چند که کارهای اساسی و زیربنایی در برخی از بخشها شروع شده است، مثلاً در بازیهای رایانهای بنیاد ملی بازیهای رایانهای کارهایی انجام داده، ولی اینقدر در این مسئله خلا وجود دارد که مانند جرقهای مقابل خورشید است، یعنی انسان تنوع بازیها، فیلمها، فضاهای مختلف را میبیند که علیه مهدویت تهیه شدهاند، آنچه که مهم است، موضوعی که در فضاها تبلیغ میشود، یعنی اینکه فرهنگها را به شدت دچار آسیب میکند، فرهنگ ملی و دینی را مورد هجمه قرار میدهد، این مقابله واقعاً یک جهاد لازم است، این جهاد را به نظر من در کشور هنوز جز افراد معدود ـ از جمله رهبر معظم انقلاب ـ تعداد اندکی حس میکنند که وارد شدن به میدان مهدویت جهاد بزرگی را میطلبد، جهاد بزرگ نه جهاد کوچک.
توجه شود که حوزه علمیه به تنهایی نمیتواند در این خصوص وارد عرصه شود، در نظر بگیرید در سینما، هنر و تولید بازیهای رایانهای آنچنان بودجهای ندارد، که بتواند در این زمینه استفاده کند، فرض کنید اگر الان گفته شود برای فلان کار خیری نیاز به خرید ساختمانی ۱۰ میلیارد تومانی است، عدهای پیشقدم میشوند، اما اگر گفته شود در عرصه مهدویت برای ساخت فیلمی نیاز به ۱۰ میلیارد تومان است، آیا کسی پیشقدم میشود!؟
مرکز مدیریت تخصصی مهدویت میتواند مانند بودجه نیم درصدی قرآن از ارگانهای مختلف، برای ترویج فرهنگ مهدویت و مبارزه با چالشها درخواست تامین بودجه کند؟
تأمین امور مالی حوزههای علمیه از طریق دیگر مثل وقف و خمس انجام میشود و وابسته به دولت نیست، هرچند که در برخی موارد شاهد کمک مالی دولت بودیم، اما گاهی اوقات دیده شده است، با اینکه سال به نیمه رسیده، کمک دولتی واریز نشده است، بنابراین نباید در این عرصه به پشتوانه دولتی چندان متکی بود.
عزم ملی برای برطرف کردن آسیبهای مهدویت، دست به دست هم دهیم
با توجه به اینکه سه ده از انقلاب اسلامی میگذرد و هر روز شاهد تولید آثار ضد مهدویت چه در عرصه داخلی و در شکل وسیعتر در خارج کشور هستیم، فکر نمیکنید کارهای انجام شده از سوی حوزه علمیه یا دیگر ارگانهای مرتبط برای ترویج فرهنگ مهدویت از مدارس، دانشگاه، مساجد و رسانهها بسیار کم بوده است؟ اگر چه برقراری دروس خارج مهدویت در مرکز تخصصی مهدویت از امسال با حضور آیات طبسی، گرامی و لنکرانی چشمانداز خوبی را برای آینده رقم میزند، اما گاهی لازم است که پاسخ به شبهات همان موقع داده شود، نه اینکه امید داشته باشید در ۱۰ سال آینده بازخورد فعالیتها را شاهد باشیم.
اینکه فعالیتها و امکانات جوابگو نیست، فرمایش درست است، اما این تفکر که انتظار داشته باشید، اینکه انتظار از وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، حوزه علمیه یا انتظار از ارگان دیگر داشته باشید که آنها کار را حل کند، این انتظار این غلط است، ترویج فرهنگ ناب مهدویت و نشر آن برای تمام اقشار به ویژه کودکان و نوجوانان، یک قضیه ملی است، عزم ملی هم میخواهد، مثلاً اکنون کم آبی در کشورمان یک مسئله ملی است و ایجاد سدها عزم ملی را میطلبد.
بعضیها رسالتی در خصوص فرهنگ مهدوی حس نمیکنند، این وظیفه کل دستگاههای تبلیغی کشور است، آیا از کشاورزی که گندم تولید میکند، انتظار داریم که او گندم را در نانوایی ببرد! مگر امکانات حوزه چه میزان است که ما انتظار داریم که هم فکر تولید کند، هم شبهه را جواب دهد و بقیه کارها را انجام دهد، این برداشت، برداشت صحیحی نیست.
مانند این هست که این باغبان میوه را تولید کند، بعد میوه را در میدان بیاورد و تحویل مشتری دهد! این باغبان خیلی هنر کند، باغش را نگه دارد، توجه داشته باشیم که دستهای دیگری فراوان باید به کار بیفتد تا این محصول برسد تا یکی میوه را کمپوت کند یا آبش را بگیرد و به سیستم عرضه کند.
حوزه علمیه در میدان فکری سکاندار فرهنگ مهدویت است
از دید مردم باغبان، حوزه است، اوست که در گسترش فرهنگ مهدوی منشا اصلی است.
بله! باغبان حوزه است، آیا سیستم توزیع هم حوزه است، مثلاً انتظار دارید، حوزه هم فکر کند و هم تولید فیلم؟ نمیشود، چنین چیزی با عقل جور در نمیآید! در هیچ جای دنیا این طور نیست، این گونه نیست که مثلاً مفسرین در میدان حضور پیدا کنند، چرا اگر به میدان بروند، دیگر فکری تولید نمیشود، لذا یکی باید فکر تولید کند و یکی هم باید تبلیغ کند.
ترس وهابیت از ولی فقیه در راستای وحشت آنان از حضرت مهدی (عج) است
«علی الحذیفی» خطیب جمعه مسجد النبی (ص) در اظهاراتی توهینآمیز ـ که منجر به برکناری وی شد ـ شیعیان را رافضی خواند و آنان را کافر و خارج شده از دین خدا دانست و در سخنان توهین آمیز گفت: «آنها اگر به دنبال ولایت ابن الحسن العسکری هستند یا همان «اباصالح ادعا شده» پس به سوی او بروند و بدانید که اهل بیت [ع] و صحابه از عقاید شیعیان بری هستند.»
وی با بیان اینکه «ولایت فقیه» شری برگرفته از اعتقاد به «اباصالح» است، مدعی شد: شیعیان اقدامات و شورشهای خود را به نام «اباصالح» انجام میدهند، در صورتی که او اصلاً به دنیا نیامده است! نظر شما در این باره چیست؟
اینها حرفهای تازهای نیست که میزنند، همیشه میگفتند، حالا با ترس بیشتری میگویند، آنها گرفتار همین موضوع بیداری هستند که به شدت خواب شب را از آنها گرفته است، یکبار در مسجدالنبی با یکی از علمای وهابی سر موضوع مهدویت صحبت میکردیم، آنها اصل مهدویت را قبول دارند، حتی در فتواهای «بنباز» مشاهده میشود که گفته بود «من کذب بالمهدی فقد کفر»؛ منکر مهدی کافر است!
منتها آنها میگویند حضرت بعدا به دنیا میآید. من از آن شخص پرسیدم: این بعد کی هست؟ گفت: هنوز به دنیا نیامده است، گفتم: مگر بچه وقتی به دنیا میآید، همه را خبر میکند؟! مثلا چه تضمینی هست که ۱۰ سال پیش به دنیا نیامده باشد؟ آن شخص جوابی نداشت بدهد. بعد گفت: این ظهور حضرت است که همه را خبر میکند.
چرا وهابیت از مهدویت وحشت دارد، در عین حال که از نظر اعتقادی، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجهالشریف را قبول دارد؟
در مهدویت خلاف میل آنها، بحث حکومت اهل بیت علیهمالسلام است، یعنی اینها باید چیزی را ترویج کنند که دقیقاً مخالف آن هستند، آنها میگویند: مهدی (عج) فرزند پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم، فرزند امیرالمؤمنین علیهالسلام و فرزند فاطمه زهرا علیهاالسلام است، پس در نتیجه حکومت، حکومت اهل بیت علیهماسلام است، مسلماً حکومت اهل بیت با آنها سازگار نیست، لذا خیلی از موضوع مهدویت گریزانند و بیشتر از هر چیز، از مسئله ولایت فقیه که در حقیقت جانشینی معصوم به شدت هراس دارند.
در حالی که حیات شیعه در بحث تقلید و مرجعیت است یا به تعبیر علمیتر «ولایت فقیه» است، مرجعیت شیعه را نگه داشته است، وهابیت میگوید چون امام زمان متولد نشده است، پس نمیتواند نائب داشته باشد. آنها فکر کردند این نیابت ولی فقیه از امام زمان ارواحناه فداه است، در حالی که ولی فقیه نیابت از همه ائمه معصومین علیهمالسلام است.
«توریسم اسلامی» از گنجهای دست نخورده در گسترش فرهنگ دینی است
با توجه به اینکه شما قائم مقام ستاد اقامه کشور هستید، پرداختن به موضوع «مسجد و گردشگری» چه مقدار میتواند در گسترش فرهنگ دینی و اسلامی مؤثر باشد، در خارج دیده میشود که توریسمها را به بازدید کلیساها میبرند، شاید که در کنار بازدید به طور مثال از هر ۲۰ هزار نفر، یکی ـ دو نفر به مسیحیت متمایل شوند. با توجه به وجود مساجد بیشمار در کشور و معماری جذاب آن، چگونه میتوانیم از این ظرفیتها استفاده کنیم؟
چند وقت پیش سفری تبلیغی به هند داشتم، در آنجا ساختمان «تاج محل» را مشاهده کردم که به دستور «شاه جهان»، پنجمین امپراتور گورکانی هند بنا شد که در آن آثار اسلامی مزین به آیات قرآن و اشعار فارسی دیده میشود، هندیها در مقابل این همه آثار اسلامی، در دهلی یک بنا در طول ۵۰ سال ساختهاند که چهار ـ پنج سالی است که افتتاح شده. این بنا یک بتکده است؛ یعنی چند تا بت در آن است که کارهای معماری کردند، در کنار این معبد یک نمایشگاه عظیمی را برپا کردهاند که عقایدشان را با دید هنری با نمایش فیلم و با کمک روباتها افکار آئین خود را ترویج میدهند.
وقتی آنجا را دیدم، واقعاً تأسف خوردم، که با وجود امکانات عظیم در کشور، بهرهبرداری لازم از آنها صورت نمیگیرد، مثلاً وقتی به مسجد جامع اصفهان میروید، کسی نیست که از سابقه تاریخی و اسلامی آن سخن بگوید، مساجد دیگر هم به همین منوال، واقعاً مساجد سرمایههای عظیم بنای فرهنگی هستند، بسیار قابل بهرهبرداری که به شدت مورد غفلت واقع شدهاند.
کشورمان میتواند با دایر کردن «توریسم اسلامی» همان فرهنگ دینی و فرهنگ اسلامی را با همین بهانهها گسترش دهد که هم در آمد اقتصادی دارد و هم تبلیغ فرهنگی میشود، لذا توریسم اسلامی از سرمایهها و گنجهای دست نخورده است.
Sorry. No data so far.