دكتر فلاحت پيشه – بي شك بنده وديگر مسافرين در جلسه جمع بندي مصوبات سفر استاني مقام معظم رهبري وهيئت دولت به كرمانشاه، خاطرات وشرايط خاص اين رويداد را فراموش نخواهيم كرد. بعد از گزارش آقاي رحيمي معاون اول رئيس جمهور، رهبر معظم انقلاب سخنراني جدي اي را ايراد فرمودند كه بخش عمده آن توام با بغض بود.
روز قبل ايشان «كرمانشاه» را سينه ستبر ايران زمين خوانده بودند كه متواضعانه محروميت ها را تحمل كرده است. اما جانانه مقاومت كرده و هنوز وفادار مانده است. اين پهلوان نه تنها نميميرد، بلكه با خروش خود در استقبال از رهبر بزرگ خون ايرانيان را به جوش آورد و بر ياس دشمنان افزود و با افزودن برگ ديگري به تاريخ پايداري خود، روحيه پهلواني را در فرهنگ سياسي كشور جان تازه اي بخشيد. صفت نيكي كه بدون استثناء در همه سخنراني ها و بيانات رهبر انقلاب تكرار گرديد.
بغض هاي روز آخر، ناشي از روحيه قدر شناسي ايشان بود. مي گفت: ما مديون آن شير زني هستيم كه گفت؛ با ديدن رهبرم، احساس ميكنم كه دو فرزندم شهيد نشده اند، فرمود: اگر در حق اين مردم كوتاهي كنيم فرداي قيامت نمي توانيم پاسخگو باشيم. فرياد زد كه بدنم به لرزه افتاد وقتي فهميدم كه در خانواده اي شش جوان بيكار زندگي مي كنند. و گلايه كرد كه شما حق نداريد كه با اختلافات و ضعف هاي خود مانع خدمت شايسته به مردم شويد و تاكيد فرمود به جاي راه رفتن در ميدان، بايد دويد، چون با فعاليت روزمره و معمولي، نمي توان عقب ماندگي هاي استان را جبران كرد و سرانجام اينكه در چند فراز از بيانات خود همه را با اين سئوال خطاب كرد كه آيا مي توانيم از طرف شما به مردم قول دهيم؟ آيا از همين فردا كار را بطور جدي شروع خواهيد كرد؟ و در مرحله حرف متوقف نخواهيد شد؟و…(نقل به مضمون)
زماني كه در تدارك انجام وظيفه در ميزباني سفر مقام معظم رهبري بوديم، از طرف مجمع نمايندگان استان مامور شدم كه متن تشكر از ايشان و دعوت مردم به استقبال را تدوين نمايم. در انتهاي آن متن برخي از مشكلات و مطالبات مردم را نيز آورده بودم. متاسفانه هنگام قرائت متن از شبكه استاني فهميدم آن قسمت را برداشته اند. زماني كه جويا شدم گفتند كه در اين سفر نبايد اين موارد مطرح شود. اما در پايان سفر آنچه براي من و ديگر مردم استان مشهود بود اين بود كه حضرت آقا بيش از همه ما مسئولان مياني مشغله مطالبات و مشكلات مردم و طرح آن را دارند.
پس از جلسه با آقايان دكتر صالحي، حسيني، نجار،غضنفري، دانشجو و خليليان وزراي امور خارجه، اقتصاد، كشور ،صنايع و بازرگاني ،علوم وكشاورزي و همچنين رحيمي،عزيزي و مير تاج الديني معاونين رئيس جمهور و چند تن ديگر از اعضاي دولت مذاكراتي داشتم. بالاتفاق مي فرمودند كه تا كنون اينگونه آقا را در حالت بغض و تاكيد توأمان نديده بوديم. آنها كه روز قبل از تهران آمده بودند، مي گفتند البته اين امر بي تأثير از رابطه دروني چند روز ميهماني ايشان در جمع كرمانشاهي ها نيست. صحنه هايي كه حتي مردم ومسئولان پايتخت را نيز به هيجان واداشته است.
در استان كرمانشاه تنوع بي بديلي از شرايط اقليمي وجمعيت شناختي وجود دارد. چهار شرايط آب وهوايي و جغرافيايي متفاوت همراه با همزيستي مسالمت آميز مردمان شيعه، سني و اهل حق و تعدد ايلي وزباني، اين استان را به منطقه اي منحصر به فرد تبديل كرده است. از ابتداي انقلاب وبا توطئههاي تجزيه طلبي تا ديروز قبل از سفر، با اقدامات ايذايي وتروريستي، دشمنان تلاش مي كردند كه سياست هاي مشغله سازي خود را عليه كشور در چنين شرايط اقليمي وجمعيت شناختي سامان دهند، اما اين سفر، حضور وخاصه نطق هاي راهبردي ودقيق مقام معظم رهبري، هر آنچه را دشمنان براي ايران ضعف مي دانستند، به نقاط قوتي پايدار تبديل كرد.
مردمان شيعه و اهل سنت با شعار هاي وحدت گرا همه جا حضور داشتند و در ميان مردمان اهل حق نيز اين تكليف زمزمه شد كه زن ومرد و كودك نبايد كسي در خانه بماند وانصافاً حتي تا مرزي ترين روستا هاي استان كسي در خانه نماند چه آنهايي كه افتخار ميزباني شخص مقام عظماي ولايت را داشتند و چه كساني كه پذيراي نمايندگان ويژه ايشان بودند. لذا بركات سفر ايشان به استان كرمانشاه محدود نشد. در شرايطي كه افول مشروعيت سرمايهداري در غرب، سياستمداران آن ديار را مجبور كرده بود براي مقابله با موج جديد شورش ها به شرايط فوق العاده روي آورند آنچه در كرمانشاه گذشت، مولفههاي امنيتي وسياسي ايران را دردنيا و منطقه تقويت نمود.
حتي كشورهايي كه به روال گذشته در توطئه هاي سازمان سيا براي انحراف تحولات خاورميانه سهيم شده بودند، در اوج زوال مشروعيت نظام سياسي خود جلوه هايي ديگر از نظام مردمسالاري ديني ايرانيان را مشاهده كردند. اين چند روز به عنوان سنجه اي از شاخص هاي ثبات سياسي، حتي تحليلگران مغرض مخالف جمهوري اسلامي را به اعترافات تازه اي وا داشت.
در زمينه توسعه وعمران نيز، صد ها ميليارد تومان در قالب 140مصوبه ، اعتبار تسهيلات جهت توسعه زير ساخت هاي استان مورد تصويب قرار گرفت. قرار شد با 600 ميليارد تومان تزريق اعتبار خواست هميشگي مردم در اتصال راه آهن ايران به عراق از مسير كرمانشاه، اسلام آبادغرب -خسروي تحقق يابد و عنايت ويژه اي به گسترش مبادلات مرزي با عراق صورت گيرد. يك رديف ويژه 300ميلياردي براي جبران عقب ماندگي هاي استان در بودجه گنجانده شده و هزار ميليارد تومان نيز جهت جذب سرمايه گذاري و اشتغال هزينه شود.
از اين محل 28 واحد صنعتي بزرگ در استان تعريف خواهد شد. گازرساني به روستاها، عمران شهر ها وروستاهاي مناطق جنگي وبهسازي ديگر شهر ها و روستاها ، طرح هاي آموزشي و بهداشتي و فرهنگي و مساجد و خاصه كشاورزي از جمله مواردي بود كه طبق دستور مقام معظم رهبري بايد با جهش در توسعه مواجه شوند. قرار شد كارگروه ويژه اي از معاونت اول تا وزراي موثر در امور عمران واشتغال مصوبات سفر را اجرايي نمايند. اين گروه حتماً مي دانند كه با عنايت خاص رهبري ، بايد بطور مستمر به ايشان گزارش دهند.
رهبر معظم انقلاب همچنين در ديدار با نمايندگان استان تاكيد كردند كه در پيگيري اجراي مصوبات جدي باشيد. واقعيت اين است كه در خلال اين سفر به مواردي برخورديم كه حتي مبين مظلوميت ايشان نيز بود. در يكي از موارد زماني كه اينجانب موضوع دوم اجراي مصوبه سفر استاني دولت در انتقال كارخانه قند اسلام آبادغرب به منطقه ويژه وافزايش 7 برابري ظرفيت آن را مطرح كردم، فهميدم كه آقايان حتي حاضر نشده اند مصوبه را خدمت ايشان تقديم كنند و تنها به ما پاسخ مي دادند كه اين كار نيازمند موافقت مقام معظم رهبري به عنوان فرماندهي كل قوا است، چون كارخانه متعلق به اتكا وزير مجموعه وزارت دفاع است. ايشان در جلسه هيئت دولت خطاب به وزير دفاع فرمودند كه طرح انجام اين كار بايد دو سه ماهه آماده شود.
اوج بغض ميهمان عزيز ما در جلسه دولت زماني بود كه فرمود «آقايان من از ناحيه مردم اين استان نگران نيستم بلكه نگراني من از وظيفه است. ديديد كه آنها چه كردند آنها تا چه حد استقبال و ميهماننوازي كردند. اگر شما به وظيفه خود عمل نكنيد بايد در قيامت پاسخگو باشيد. البته انتظار ايشان هم در حد مقدورات و مردم كرمانشاه نيز چيزي فراتر از مقدورات نمي خواهند.
اكنون كه سفر پايان يافته است به عنوان احدي از نمايندگان مردم شريف استان كرمانشاه گواهي مي دهم كه هم رهبر عزيزمان وهم مردمان استان مقاوم كرمانشاه در اين رويداد تاريخي به وظيفه خود عمل كردند و آنچه ماند وظيفه ما مديران ومسئولان مياني است كه بايد بكوشيم تا شرمنده آن مردم واين رهبر نشويم.
ايشان باحضور خود بار ديگر تاريخ حماسه پهلوانان غرب كشور را تذكر دادند ومردم نيز انتظاري فراتر از مقدورات ندارند وبعد از سنگ تمام رهبرشان براي حل مشكلات آنها، اكنون توپ را در زمين مسئولان مي بينند. نبايد از آنهايي باشيم كه به نام رهبري توقع ايجادنماييم و خود در برآورده سازي توقعات سهل انگاري كنيم. وصف شادي مردم از اين روز ميهماني را بايد از ايثارگران وجانبازان وخانواده هاي شهيدي شنيد كه گفتند:
گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم
چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايي
Sorry. No data so far.