سه‌شنبه 01 ژوئن 10 | 20:51

جذبي كه تهديد را به فرصت تبديل كرد

فتنه پس از انتخابات، محورش تغییر نظام جمهوری اسلامی بود و در این موضوع نباید تردید داشت که هدف‎شان تغییر و براندازی ساختار نظام اسلامی بوده و بحث اصلاح ساختار در نظام اسلامی مطرح نبوده است. سران فتنه فقط در حال حاضر مقداری اذیت‎کننده هستند؛ به این معنا که حالا بیانیه‎ای صادر می‎کنند و عده‎ای از آن ناراحت می‎شوند که چرا آن‎ها دست از شیطنت برنمی‎دارند، اما بیانیه آ‎ن‎ها در میان توده مردم تأثیری ندارد و وضعیتی برای نظام به‎وجود نمی‎آورد که تهدید محسوب شود.


حجت الاسلام مهدی طائب

هفته‌نامه پنجره – استراتژي‌ای كه نظام در حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم اتخاذ كرد، مسئله‎اي است كه به عنوان عملكرد نظام در مقابل اغتشاشات، همواره ماندگار خواهد ماند و در اين جهت تحليل‎گران داخلي و خارجي آن را بررسي و تحليل مي‎كنند. جذب حداكثري و دفع حداقلي، كليدواژه استراتژي است كه نظام اسلامي با در پيش گرفتن آن توانست آشوب‎هاي پس از انتخابات را مهار كند. بيدار‎سازي و روشن كردن ملت از واقعيت، مهمترين عاملي است كه مردم مي‎توانند با آن ميان حق و باطل تميز قائل شوند و به سمت راستي كشش و جاذبه پيدا كنند. نظام اسلامي با سعه صدري كه از خود نشان داد، توانست هر چه بيشتر مردم را به سمت راستي و شناخت واقعيت رهنمون سازد و به اين وسيله، معترضيني كه در فضاي غبارآلود دچار ترديد شده بودند را به دامان نظام باز گرداند. ما در اين شماره هفته‎نامه پنجره به‎سراغ حجت‎الاسلام والمسلمین مهدي طائب استاد حوزه و دانشگاه رفتيم و استراتژي نظام در حوادث پس از انتخابات را بررسي و تحليل كرديم، وي در اين جهت معتقد است كه نظام با بيدارگري خود جذبي حداكثري داشت و با كار خود وضعيت فتنه و آشوب را از حالت تهديد تبديل به فرصت كرده است.

در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بنای نظام در برخورد با معترضین، مدارا بود و در این جهت، استراتژی جذب حداکثری و دفع حداقلی در دستور کار نظام اسلامی قرار داشت. لطفا این استراتژی را تبیین کنید که در حوادث و اتفاقات رخ داده چگونه عملیاتی شد؟

نظام جمهوری اسلامی به‎طور طبیعی به‎دلیل تبعیت از قوانین الهی به‎دنبال هدایت، ارشاد و رساندن همه ملت به راه صلاح و خیر است و این مأموریت نظام اسلامی در جهت رسالت انبیاء و جانشینان آنان است. در آخرت هیچ فردی نمی‎تواند در برابر خداوند متعال مدعی این حرف باشد که خداوند موجب گمراهی بنده بوده است و مثلا اگر اقدامات تو نبود من راهی بهشت می‎شدم؛ در آخرت حجت خداوند متعال بر همه تمام است و هر کسی در آخرت متوجه این موضوع می‎شود که اگر اهل دوزخ شده است، ناشی از اقدامات و نتیجه اعمال خود اوست. نظام جمهوری اسلامی هم در همین مسیر حرکت می‎کند. جذب حداکثری و دفع حداقلی بیانی است از راه رسول‎الله و ائمه اطهار و به این معناست که آن‎ها به‎دنبال دفع کسی نیستند و اساسا انسان‎ها برای خدای متعال تفاوتی ندارند و خداوند به همه بندگان خود نظر رحمانی دارد و مطلوب هم نظر یکسان رحمانی است. لکن این انسان‎ها هستند که خود را از نظر رحمانی و رحیمی خداوند دور می‎کنند، درنهایت، ائمه اطهار تلاش‎شان در این مسیر این است که تا می‎توانند مردم را به سمت بهشت رهنمون سازند، اما بالاخره عده‎ای نمی‎خواهند در این جهت حرکت کنند و اقدامات و اعمال‎شان مانع آن‎ها می‎شود.

با این اوصاف، برنامه درازمدت نظام رهنمون کردن افراد به سمت خیر و صلاح است؟

بله، برنامه نظام جمهوری اسلامی از آغاز تا حال حاضر وارد ساختن همه افراد به مسیر خوبی و رستگاری است، ولی دنیاطلبی، کوتاه‎بینی، حسادت و خودبینی سبب می‎شود عده‎ای از قطار خیر و صلاح پیاده شوند و این مسیر طبیعی انسان‎ها از آدم تا خاتم است.

با توجه به مطالبی که درخصوص حرکت انسان‎ها به سمت خیر و صلاح فرمودید، بفرمایید که حضرت علی(ع) چه روش و استراتژی‎ای در برخورد با فتنه‎ها داشتند؟

همان مسیری که انبیاء از آدم تا خاتم طی کردند، حضرت علی(ع) هم همان را در پیش گرفته بود و اساسا فتنه‎ها به این معناست که افراد را از جریان حق و واقع دور کند و آن‎ها را در یک سرابی از حق قرار دهد تا بتواند باطل را حفظ و حق را از بین ببرد. بالاترین کار انبیاء و ائمه در برابر حوادث فتنه‎آمیز این بود که مردم را بیدار کنند؛ به این معنا که حق را بشناسانند. ویژگی فتنه ناپیدا بودن آن است و وقتی می‎آید، شناخته نمی‎شود و زمانی‎که از بین می‎رود و خساراتی از خود به‎جای می‎گذارد، تازه مردم پی به آسیب‎های فتنه می‎برند و آتش فتنه اگر در ابتدای کار مورد شناسایی قرار گیرد، این قابلیت را دارد که تبدیل به فرصت شود و اگر فتنه شناسایی نشود، تهدید است. حضرت علی(ع) تمام تلاش‎شان این بود که فتنه‎های زمان خود را با بیدارسازی مردم تبدیل به فرصت کنند و این موضوع به قابلیت‎ها و ظرفیت‎های مردم بازمی‎گردد و توانمندی بیدارسازی مردم در امام علی(ع) بسیار زیاد بود ولی دیگر قابلیت آن در مردم وجود نداشت.

امام علی برای بیدارسازی مردم چه نوع استراتژی را در جامعه پیاده‎سازی کردند؟

استراتژی امام علی(ع) در گام اول، روشن‎سازی مردم بود و در گام بعدی در پی این بودند که افرادی را که در آتش فتنه می‎دمیدند، به این معنا که موجب ازدیاد جهل مردم می‎شدند را افشاء کنند و به مردم بفهمانند که آن‎ها حق نیستند و سراب و ارائه باطل به شکل حق هستند.

اساسا در زمان فتنه حذف فیزیکی هم صورت می‎گیرد؟

در زمان فتنه حذف فیزیکی آخرین مرحله است و زمانی میسور است که ابعاد فتنه روشن شده باشد والا در زمان فتنه، موفق کسی است که چهره فتنه و باطل را بتواند روشن کند؛ زیرا وقتی چهره آن‎ها روشن شود، شاید اصلا نیازی هم به حذف فیزیکی نباشد.

آیا نمونه تاریخی در این رابطه وجود دارد؟

بله، حضرت موسی(ص) در برابر سامری، نه وی را به قتل رساند و نه زندانی کرد؛ فقط سامری را راند و گفت طوری باید زندگی کنی که کسی با تو ارتباط برقرار نکند؛ یعنی تو مانع فهم مردم بوده‎ای. در حال حاضر که همه متوجه این موضوع شده‎اند؛ دیگر به مانع فهم اجازه ورود به فهم خود را نمی‎دهند و وی منزوی می‎شود و این بدترین مجازاتی است که برای فتنه‎گر ممکن است و وقتی هم باقی بماند، عبرت برای سایرین می‎شود؛ به‎دلیل این‎که همه می‎گویند این فتنه‎گر نقطه کورکننده بوده و باید مراقب باشیم دچار عاقبتش نشویم.

حاج‎آقا با توجه به این‎که فرمودید امام علی(ع) در زمان آشوب و فتنه تهدیدها را با بیدارسازی تبدیل به فرصت می‎کرد؛ آیا در حوادث پس از انتخابات ریاست‎جمهوری دهم، نظام توانست تهدیدها را تبدیل به فرصت کند؛ لطفا در این رابطه توضیح دهید؟

بله، فتنه‎ای که پس از انتخابات ریاست‎جمهوری رخ داد، به‎دلیل ظرفیت‎های ملت ایران یکی از بهترین فرصت‎ها شد؛ اولا ما باید بررسی کنیم که این فتنه و آشوب چه خرابی‎ها و خساراتی به‎جای گذاشت و در وهله دوم مزایا و آبادانی‎هایی که از خود باقی گذاشت تا چه حد بوده است. فتنه پس از انتخابات، محورش تغییر نظام جمهوری اسلامی بود و در این موضوع نباید تردید داشت که هدف‎شان تغییر و براندازی ساختار نظام اسلامی بوده و بحث اصلاح ساختار در نظام اسلامی مطرح نبوده است. آن‎ها درصدد بر هم ریختن همه چهارچوب‎های کشور و حذف ولایت فقیه و برداشتن کلمه اسلامی از کنار جمهوری بودند، ولی درنهایت نتیجه این قضیه استحکام نظام جمهوری اسلامی در اذهان مردم ما و در سطح بین‎الملل بود؛ به این معنا که اگر تا قبل از آن استکبار ادعا می‎کرد که ما نوعی دوگانگی در نظام داریم و کسانی که در رأس حکومت هستند جمهوری اسلامی می‎خواهند و توده‎های مردم به‎دنبال جمهوری اسلامی نیستند، لذا استکبار طی 30 سال گذشته این موضوع را تبلیغ می‎کرد که ما به‎دنبال منفعت‎رسانی به مردم از راه تغییر حاکمیت در ایران هستیم. البته این مسئله قابل‎مشاهده است که بعد از فتنه به‎طور کلی موضع‎گیری آن‎ها تغییر کرد و اظهار داشتند که ما ایران را از طریق بمب اتم و شیمیایی مورد حمله قرار می‎دهیم. این موضع‎گیری نشان می‎دهد دیگر آن‎ها حکام را هدف قرار نداده‎اند، بلکه توده‎های مردم را هدف‎گیری کرده‎اند؛ زیرا به این موضوع دست یافتند که اصلا در کشور دوگانگی وجود ندارد و در ایران همه توده مردم حاکم و یک حکومت جریان دارد و حکومت مردم به‎طور مطلق است و این مسئله از آثار و برکات فتنه اخیر بود که دست دشمن را برای ملت ایران آشکار کرد و مردم خواست اصلی خود یعنی تا پای جان از نظام اسلامی دفاع می‎کنند را به گوش جهانیان رساندند.

با وجود این، شما معتقدید که در فتنه اخیر تمامی ملت ایران دچار آگاهی بودند؟

خیر، در یکی دو هفته اول عده‎ای از توده مردم به‎دلیل عدم شناخت از رؤسای فتنه گمان‎شان بر این بود که شاید واقعا در انتخابات تقلبی رخ داده است، ولی وقتی فهمیدند سران فتنه در باب تقلب به آن‎ها دروغ گفته‎اند، آن واقعیت را به خود سران فتنه نمایان کردند که بازی با مردم عاقبت خوبی در پی ندارد. لذا امروز سران فتنه مانند سامری هستند منتها حاکمیت دیگر به آن‎ها نگفته است که بروید، بلکه در حال حاضر این جمله را مردم به آن‎ها گفته‎اند و در محافل عمومی مشاهده می‎شود که هریک از آن‎ها حضور پیدا می‎کنند با شعارهای تند مردم روبه‎رو و برخی از آن‎ها حتی با خشونت مواجه می‎شوند. این نشان می‎دهد که مردم ما بازی سامری‎ها را نخورده‎اند، امروز بحرانی که از آن سخن می‎گویند ساختگی است و در واقعیت اجتماع خبری از آن نیست و مردم ما خیلی زیبا چشم فتنه را کور کردند.

با وجود استراتژی نظام اسلامی یعنی جذب حداکثری و دفع حداقلی، در حوادث بعد از انتخابات شاهدیم که هنوز عده‎ای اصرار بر مشی خود دارند. به‎نظر شما چه برخوردی با این دست از افراد باید صورت بگیرد؟

بنده درصدد تعیین تکلیف برای دستگاه قضایی نیستم؛ زیرا درون آن‎ها نبوده و اطلاعاتی از برنامه آن‎ها ندارم، ولی به‎عنوان فردی که در میان مردم حضور دارم، می‎توانم بگویم که چه نظام قضایی با این‎گونه افراد برخورد کند و چه برخورد نکند، دیگر آن‎ها تهدید نیستند، زیرا آن‎ها در زمانی‎که اوج قدرت بودند نتوانستند کاری انجام دهند؛ چه رسد زمان حاضر که ماهیت آن‎ها روشن شده‎ است. سران فتنه فقط در حال حاضر مقداری اذیت‎کننده هستند؛ به این معنا که حالا بیانیه‎ای صادر می‎کنند و عده‎ای از آن ناراحت می‎شوند که چرا آن‎ها دست از شیطنت برنمی‎دارند، اما بیانیه آ‎ن‎ها در میان توده مردم تأثیری ندارد و وضعیتی برای نظام به‎وجود نمی‎آورد که تهدید محسوب شود. آن‎ها قبل از افشاء وارد میدان شدند و قدرت‎شان را نظاره کردیم و اکنون که افشاء شده‎اند، دیگر دارای قدرتی نیستند.

اما بالاخره اجرای قوانین برای جلوگیری از تخلف چه می‎شود؟

این‎که ما نسبت به اجرای حدود الهی چقدر موظف هستیم، وقتی خدای متعال حدی را تعیین کرده، صرف‎نظر از این‎که آن‎ها تهدید باشند یا خیر؛ دزد وقتی دزدی‎اش ثابت و شرایط حد وجود داشت، باید دست او را قطع کرد؛ حالا چه این دزد تهدید باشد چه نه، ما در این‎جا بحثی قضایی و اجرای حدود داریم که قوه قضاییه باید پیگیری کند. اما از آن‎جا که بحث ما سیره‎شناسی است از این نظر آن‎ها تهدیدی برای نظام نیستند.

حاج آقا پس معتقدید که استراتژی نظام (جذب حداکثری دفع حداقلی) تهدیدها را تبدیل به فرصت کرده است؟

بله، آن‎ها وقتی بحث تقلب را مطرح کردند، تعدادی از مردم تهران مثلا به میرحسین موسوی رأی دادند؛ اما مردم به موسوی برانداز رأی ندادند، این جماعت به میرحسین رأی دادند که هشت سال در دوران دفاع مقدس نخست‎وزیر بوده و به مردم گفته شده خدمات و توانمندی‎هایی داشته است و به مردم گفته رأی شما را حساب نکرده‎اند و در این جهت مردم ما زیر بار زور نمی‎روند برای همین در ابتدا معترض شدند و اگر در این شرایط نظام شیوه جذب نداشت و دفع می‎کرد، دیگر نمی‎شد راه روشنگری را به جلو برد، نظام آن‎قدر با تحمل و بردباری عمل کرد که همه برگشتند و روز نهم دی‎ماه 1388 جمعات اهل رأی بودند و طبق محاسبات حداقل 3 میلیون نفر آمدند در حالی که رأی احمدی‎نژاد در تهران یک میلیون و 800 هزار نفر بود و در این‎جا جذب حداکثری روشن می‎شود.
امام علی(ع) ریشه‎های فتنه‎ها و آشوب‎ها را در زمان خود هوی و هوس می‎داند. حالا طی یک مقایسه لطفا بفرمایید ریشه آشوب‎ها و فتنه‎های پس از انتخابات چه بود؟
برای یافتن ریشه این موضوعات باید بازگشت به اولین قتلی که در تاریخ رخ داد و ریشه آن هوی و هوس بود. وقتی برای یک فرد مشخص می‎شود که تقلبی در کار نبوده و می‎داند که چنین موضوعی صحت ندارد، ولی در عین‎حال قبل از شمارش آراء اطلاعیه می‎دهد و پیروزی خود را اعلام می‎کند، واضح است که هوی و هوس در کار است.

مقام معظم رهبری بعد از نهم دی فرمودند که یک‎سری افراد از کشتی نظام پیاده شده‎اند؛ این به چه معناست؟

آقا که این جمله را بیان کردند به این معنا بود که بعد از نهم دی پیاده نشدند بعد از نهم دی اعلام کردند که عده‎ای از کشتی نظام پیاده شدند و به این معنا نیست که کسی در مسیر حق حرکت می‎کند تا آخر آن را ادامه دهد، بلکه شیطان او را تهدید می‎کند. این انتخابات عده‎ای را از کشتی نظام پیاده کرد؛ به این معنا که از روی آگاهی در کنار باطل ایستادند و هوی و هوس هم آن‎ها را برداشته بود.

فتنه پس از انتخابات، محورش تغییر نظام جمهوری اسلامی بود و در این موضوع نباید تردید داشت که هدف‎شان تغییر و براندازی ساختار نظام اسلامی بوده و بحث اصلاح ساختار در نظام اسلامی مطرح نبوده است. سران فتنه فقط در حال حاضر مقداری اذیت‎کننده هستند؛ به این معنا که حالا بیانیه‎ای صادر می‎کنند و عده‎ای از آن ناراحت می‎شوند که چرا آن‎ها دست از شیطنت برنمی‎دارند، اما بیانیه آ‎ن‎ها در میان توده مردم تأثیری ندارد و وضعیتی برای نظام به‎وجود نمی‎آورد که تهدید محسوب شود

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.