هفتهنامه پنجره – استراتژيای كه نظام در حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم اتخاذ كرد، مسئلهاي است كه به عنوان عملكرد نظام در مقابل اغتشاشات، همواره ماندگار خواهد ماند و در اين جهت تحليلگران داخلي و خارجي آن را بررسي و تحليل ميكنند. جذب حداكثري و دفع حداقلي، كليدواژه استراتژي است كه نظام اسلامي با در پيش گرفتن آن توانست آشوبهاي پس از انتخابات را مهار كند. بيدارسازي و روشن كردن ملت از واقعيت، مهمترين عاملي است كه مردم ميتوانند با آن ميان حق و باطل تميز قائل شوند و به سمت راستي كشش و جاذبه پيدا كنند. نظام اسلامي با سعه صدري كه از خود نشان داد، توانست هر چه بيشتر مردم را به سمت راستي و شناخت واقعيت رهنمون سازد و به اين وسيله، معترضيني كه در فضاي غبارآلود دچار ترديد شده بودند را به دامان نظام باز گرداند. ما در اين شماره هفتهنامه پنجره بهسراغ حجتالاسلام والمسلمین مهدي طائب استاد حوزه و دانشگاه رفتيم و استراتژي نظام در حوادث پس از انتخابات را بررسي و تحليل كرديم، وي در اين جهت معتقد است كه نظام با بيدارگري خود جذبي حداكثري داشت و با كار خود وضعيت فتنه و آشوب را از حالت تهديد تبديل به فرصت كرده است.
در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بنای نظام در برخورد با معترضین، مدارا بود و در این جهت، استراتژی جذب حداکثری و دفع حداقلی در دستور کار نظام اسلامی قرار داشت. لطفا این استراتژی را تبیین کنید که در حوادث و اتفاقات رخ داده چگونه عملیاتی شد؟
نظام جمهوری اسلامی بهطور طبیعی بهدلیل تبعیت از قوانین الهی بهدنبال هدایت، ارشاد و رساندن همه ملت به راه صلاح و خیر است و این مأموریت نظام اسلامی در جهت رسالت انبیاء و جانشینان آنان است. در آخرت هیچ فردی نمیتواند در برابر خداوند متعال مدعی این حرف باشد که خداوند موجب گمراهی بنده بوده است و مثلا اگر اقدامات تو نبود من راهی بهشت میشدم؛ در آخرت حجت خداوند متعال بر همه تمام است و هر کسی در آخرت متوجه این موضوع میشود که اگر اهل دوزخ شده است، ناشی از اقدامات و نتیجه اعمال خود اوست. نظام جمهوری اسلامی هم در همین مسیر حرکت میکند. جذب حداکثری و دفع حداقلی بیانی است از راه رسولالله و ائمه اطهار و به این معناست که آنها بهدنبال دفع کسی نیستند و اساسا انسانها برای خدای متعال تفاوتی ندارند و خداوند به همه بندگان خود نظر رحمانی دارد و مطلوب هم نظر یکسان رحمانی است. لکن این انسانها هستند که خود را از نظر رحمانی و رحیمی خداوند دور میکنند، درنهایت، ائمه اطهار تلاششان در این مسیر این است که تا میتوانند مردم را به سمت بهشت رهنمون سازند، اما بالاخره عدهای نمیخواهند در این جهت حرکت کنند و اقدامات و اعمالشان مانع آنها میشود.
با این اوصاف، برنامه درازمدت نظام رهنمون کردن افراد به سمت خیر و صلاح است؟
بله، برنامه نظام جمهوری اسلامی از آغاز تا حال حاضر وارد ساختن همه افراد به مسیر خوبی و رستگاری است، ولی دنیاطلبی، کوتاهبینی، حسادت و خودبینی سبب میشود عدهای از قطار خیر و صلاح پیاده شوند و این مسیر طبیعی انسانها از آدم تا خاتم است.
با توجه به مطالبی که درخصوص حرکت انسانها به سمت خیر و صلاح فرمودید، بفرمایید که حضرت علی(ع) چه روش و استراتژیای در برخورد با فتنهها داشتند؟
همان مسیری که انبیاء از آدم تا خاتم طی کردند، حضرت علی(ع) هم همان را در پیش گرفته بود و اساسا فتنهها به این معناست که افراد را از جریان حق و واقع دور کند و آنها را در یک سرابی از حق قرار دهد تا بتواند باطل را حفظ و حق را از بین ببرد. بالاترین کار انبیاء و ائمه در برابر حوادث فتنهآمیز این بود که مردم را بیدار کنند؛ به این معنا که حق را بشناسانند. ویژگی فتنه ناپیدا بودن آن است و وقتی میآید، شناخته نمیشود و زمانیکه از بین میرود و خساراتی از خود بهجای میگذارد، تازه مردم پی به آسیبهای فتنه میبرند و آتش فتنه اگر در ابتدای کار مورد شناسایی قرار گیرد، این قابلیت را دارد که تبدیل به فرصت شود و اگر فتنه شناسایی نشود، تهدید است. حضرت علی(ع) تمام تلاششان این بود که فتنههای زمان خود را با بیدارسازی مردم تبدیل به فرصت کنند و این موضوع به قابلیتها و ظرفیتهای مردم بازمیگردد و توانمندی بیدارسازی مردم در امام علی(ع) بسیار زیاد بود ولی دیگر قابلیت آن در مردم وجود نداشت.
امام علی برای بیدارسازی مردم چه نوع استراتژی را در جامعه پیادهسازی کردند؟
استراتژی امام علی(ع) در گام اول، روشنسازی مردم بود و در گام بعدی در پی این بودند که افرادی را که در آتش فتنه میدمیدند، به این معنا که موجب ازدیاد جهل مردم میشدند را افشاء کنند و به مردم بفهمانند که آنها حق نیستند و سراب و ارائه باطل به شکل حق هستند.
اساسا در زمان فتنه حذف فیزیکی هم صورت میگیرد؟
در زمان فتنه حذف فیزیکی آخرین مرحله است و زمانی میسور است که ابعاد فتنه روشن شده باشد والا در زمان فتنه، موفق کسی است که چهره فتنه و باطل را بتواند روشن کند؛ زیرا وقتی چهره آنها روشن شود، شاید اصلا نیازی هم به حذف فیزیکی نباشد.
آیا نمونه تاریخی در این رابطه وجود دارد؟
بله، حضرت موسی(ص) در برابر سامری، نه وی را به قتل رساند و نه زندانی کرد؛ فقط سامری را راند و گفت طوری باید زندگی کنی که کسی با تو ارتباط برقرار نکند؛ یعنی تو مانع فهم مردم بودهای. در حال حاضر که همه متوجه این موضوع شدهاند؛ دیگر به مانع فهم اجازه ورود به فهم خود را نمیدهند و وی منزوی میشود و این بدترین مجازاتی است که برای فتنهگر ممکن است و وقتی هم باقی بماند، عبرت برای سایرین میشود؛ بهدلیل اینکه همه میگویند این فتنهگر نقطه کورکننده بوده و باید مراقب باشیم دچار عاقبتش نشویم.
حاجآقا با توجه به اینکه فرمودید امام علی(ع) در زمان آشوب و فتنه تهدیدها را با بیدارسازی تبدیل به فرصت میکرد؛ آیا در حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم، نظام توانست تهدیدها را تبدیل به فرصت کند؛ لطفا در این رابطه توضیح دهید؟
بله، فتنهای که پس از انتخابات ریاستجمهوری رخ داد، بهدلیل ظرفیتهای ملت ایران یکی از بهترین فرصتها شد؛ اولا ما باید بررسی کنیم که این فتنه و آشوب چه خرابیها و خساراتی بهجای گذاشت و در وهله دوم مزایا و آبادانیهایی که از خود باقی گذاشت تا چه حد بوده است. فتنه پس از انتخابات، محورش تغییر نظام جمهوری اسلامی بود و در این موضوع نباید تردید داشت که هدفشان تغییر و براندازی ساختار نظام اسلامی بوده و بحث اصلاح ساختار در نظام اسلامی مطرح نبوده است. آنها درصدد بر هم ریختن همه چهارچوبهای کشور و حذف ولایت فقیه و برداشتن کلمه اسلامی از کنار جمهوری بودند، ولی درنهایت نتیجه این قضیه استحکام نظام جمهوری اسلامی در اذهان مردم ما و در سطح بینالملل بود؛ به این معنا که اگر تا قبل از آن استکبار ادعا میکرد که ما نوعی دوگانگی در نظام داریم و کسانی که در رأس حکومت هستند جمهوری اسلامی میخواهند و تودههای مردم بهدنبال جمهوری اسلامی نیستند، لذا استکبار طی 30 سال گذشته این موضوع را تبلیغ میکرد که ما بهدنبال منفعترسانی به مردم از راه تغییر حاکمیت در ایران هستیم. البته این مسئله قابلمشاهده است که بعد از فتنه بهطور کلی موضعگیری آنها تغییر کرد و اظهار داشتند که ما ایران را از طریق بمب اتم و شیمیایی مورد حمله قرار میدهیم. این موضعگیری نشان میدهد دیگر آنها حکام را هدف قرار ندادهاند، بلکه تودههای مردم را هدفگیری کردهاند؛ زیرا به این موضوع دست یافتند که اصلا در کشور دوگانگی وجود ندارد و در ایران همه توده مردم حاکم و یک حکومت جریان دارد و حکومت مردم بهطور مطلق است و این مسئله از آثار و برکات فتنه اخیر بود که دست دشمن را برای ملت ایران آشکار کرد و مردم خواست اصلی خود یعنی تا پای جان از نظام اسلامی دفاع میکنند را به گوش جهانیان رساندند.
با وجود این، شما معتقدید که در فتنه اخیر تمامی ملت ایران دچار آگاهی بودند؟
خیر، در یکی دو هفته اول عدهای از توده مردم بهدلیل عدم شناخت از رؤسای فتنه گمانشان بر این بود که شاید واقعا در انتخابات تقلبی رخ داده است، ولی وقتی فهمیدند سران فتنه در باب تقلب به آنها دروغ گفتهاند، آن واقعیت را به خود سران فتنه نمایان کردند که بازی با مردم عاقبت خوبی در پی ندارد. لذا امروز سران فتنه مانند سامری هستند منتها حاکمیت دیگر به آنها نگفته است که بروید، بلکه در حال حاضر این جمله را مردم به آنها گفتهاند و در محافل عمومی مشاهده میشود که هریک از آنها حضور پیدا میکنند با شعارهای تند مردم روبهرو و برخی از آنها حتی با خشونت مواجه میشوند. این نشان میدهد که مردم ما بازی سامریها را نخوردهاند، امروز بحرانی که از آن سخن میگویند ساختگی است و در واقعیت اجتماع خبری از آن نیست و مردم ما خیلی زیبا چشم فتنه را کور کردند.
با وجود استراتژی نظام اسلامی یعنی جذب حداکثری و دفع حداقلی، در حوادث بعد از انتخابات شاهدیم که هنوز عدهای اصرار بر مشی خود دارند. بهنظر شما چه برخوردی با این دست از افراد باید صورت بگیرد؟
بنده درصدد تعیین تکلیف برای دستگاه قضایی نیستم؛ زیرا درون آنها نبوده و اطلاعاتی از برنامه آنها ندارم، ولی بهعنوان فردی که در میان مردم حضور دارم، میتوانم بگویم که چه نظام قضایی با اینگونه افراد برخورد کند و چه برخورد نکند، دیگر آنها تهدید نیستند، زیرا آنها در زمانیکه اوج قدرت بودند نتوانستند کاری انجام دهند؛ چه رسد زمان حاضر که ماهیت آنها روشن شده است. سران فتنه فقط در حال حاضر مقداری اذیتکننده هستند؛ به این معنا که حالا بیانیهای صادر میکنند و عدهای از آن ناراحت میشوند که چرا آنها دست از شیطنت برنمیدارند، اما بیانیه آنها در میان توده مردم تأثیری ندارد و وضعیتی برای نظام بهوجود نمیآورد که تهدید محسوب شود. آنها قبل از افشاء وارد میدان شدند و قدرتشان را نظاره کردیم و اکنون که افشاء شدهاند، دیگر دارای قدرتی نیستند.
اما بالاخره اجرای قوانین برای جلوگیری از تخلف چه میشود؟
اینکه ما نسبت به اجرای حدود الهی چقدر موظف هستیم، وقتی خدای متعال حدی را تعیین کرده، صرفنظر از اینکه آنها تهدید باشند یا خیر؛ دزد وقتی دزدیاش ثابت و شرایط حد وجود داشت، باید دست او را قطع کرد؛ حالا چه این دزد تهدید باشد چه نه، ما در اینجا بحثی قضایی و اجرای حدود داریم که قوه قضاییه باید پیگیری کند. اما از آنجا که بحث ما سیرهشناسی است از این نظر آنها تهدیدی برای نظام نیستند.
حاج آقا پس معتقدید که استراتژی نظام (جذب حداکثری دفع حداقلی) تهدیدها را تبدیل به فرصت کرده است؟
بله، آنها وقتی بحث تقلب را مطرح کردند، تعدادی از مردم تهران مثلا به میرحسین موسوی رأی دادند؛ اما مردم به موسوی برانداز رأی ندادند، این جماعت به میرحسین رأی دادند که هشت سال در دوران دفاع مقدس نخستوزیر بوده و به مردم گفته شده خدمات و توانمندیهایی داشته است و به مردم گفته رأی شما را حساب نکردهاند و در این جهت مردم ما زیر بار زور نمیروند برای همین در ابتدا معترض شدند و اگر در این شرایط نظام شیوه جذب نداشت و دفع میکرد، دیگر نمیشد راه روشنگری را به جلو برد، نظام آنقدر با تحمل و بردباری عمل کرد که همه برگشتند و روز نهم دیماه 1388 جمعات اهل رأی بودند و طبق محاسبات حداقل 3 میلیون نفر آمدند در حالی که رأی احمدینژاد در تهران یک میلیون و 800 هزار نفر بود و در اینجا جذب حداکثری روشن میشود.
امام علی(ع) ریشههای فتنهها و آشوبها را در زمان خود هوی و هوس میداند. حالا طی یک مقایسه لطفا بفرمایید ریشه آشوبها و فتنههای پس از انتخابات چه بود؟
برای یافتن ریشه این موضوعات باید بازگشت به اولین قتلی که در تاریخ رخ داد و ریشه آن هوی و هوس بود. وقتی برای یک فرد مشخص میشود که تقلبی در کار نبوده و میداند که چنین موضوعی صحت ندارد، ولی در عینحال قبل از شمارش آراء اطلاعیه میدهد و پیروزی خود را اعلام میکند، واضح است که هوی و هوس در کار است.
مقام معظم رهبری بعد از نهم دی فرمودند که یکسری افراد از کشتی نظام پیاده شدهاند؛ این به چه معناست؟
آقا که این جمله را بیان کردند به این معنا بود که بعد از نهم دی پیاده نشدند بعد از نهم دی اعلام کردند که عدهای از کشتی نظام پیاده شدند و به این معنا نیست که کسی در مسیر حق حرکت میکند تا آخر آن را ادامه دهد، بلکه شیطان او را تهدید میکند. این انتخابات عدهای را از کشتی نظام پیاده کرد؛ به این معنا که از روی آگاهی در کنار باطل ایستادند و هوی و هوس هم آنها را برداشته بود.
فتنه پس از انتخابات، محورش تغییر نظام جمهوری اسلامی بود و در این موضوع نباید تردید داشت که هدفشان تغییر و براندازی ساختار نظام اسلامی بوده و بحث اصلاح ساختار در نظام اسلامی مطرح نبوده است. سران فتنه فقط در حال حاضر مقداری اذیتکننده هستند؛ به این معنا که حالا بیانیهای صادر میکنند و عدهای از آن ناراحت میشوند که چرا آنها دست از شیطنت برنمیدارند، اما بیانیه آنها در میان توده مردم تأثیری ندارد و وضعیتی برای نظام بهوجود نمیآورد که تهدید محسوب شود
Sorry. No data so far.