مطلب زیر با عنوان مرگ دانشجویی در نشریه ی نبض بسیج دانشکده ی فنی دانشگاه تهران منتشر شده است. در این مطلب به خصوصی شدن خدمات رفاهی و همچنین دانشجوی پولی انتقاد شده است.
چند سالی است که ظرفیت دانشگاه ها بدون توجه به توانایی دانشگاه برای پذیرش دانشجوی جدید از منظر ایجاد فضای آموزشی،پژوهشی و رفاهی افزایش می یابد.با یک نگاه اجمالی به وضع موجود مشخص می شود که با توجه به وضعیت صنعت و اشتغال در کشور بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه شغل مناسبی نمی یابند.آیا با این روند بیکار ماندن تحصیل کردگان دانشگاه عقلانی است که ظرفیت تحصیلات تکمیلی بالا رود و تعداد تحصیل کردگان بیکار بیشتر شود.
شاید بتوان دلیل تحصیل این تعداد دانشجو در دانشگاه را این گونه بیان کرد.با توجه به عدم وجود فرصت شغلی در جامعه می توان تعداد زیادی از جوانان را به تحصیل مشغول کرد و شغل کاذب است که به خاطر وجود فضای رقابتی و اشتیاق زاید الوصف مردم به مدرک در جامعه ایجاد می شود.
و چه ثوابی بالاتر از این که آمار ورودی دانشگاه بالا رود و جوانان به جای بی کار ماندن تحصیل علم کنند؟!؟البته یکی از راه های رسیدن به آمار 2.5 میلیونی اشتغال است.
با پر حجم شدن جامعه ی دانشگاهی کشور توان مدیریت و تامین مالی این تعداد دانشجو برای کشور ممکن نیست. چاره ی این مشکل در جذب سرمایه است و راحت ترین راهی که جلوی پای آقایان بود پذیرش دانشجویانی که قدرت مالی بالایی دارند و برای تحصیل حاضر به پرداخت هزینه سنگین هستند.راه دیگری که اجرای آن هزینه ی چندانی نداشت محدود کردن خدمات رفاهی و گرفتن هزینه این خدمات از دانشجویان بود.چرا هزینه ندارد؟چون چند وقتی است که دانشجویان باید فقط به درسشان بپردازند و به سیاست کاری نداشته باشند!این که برخی از دانشجویان توانایی پرداخت این هزینه ها را ندارند برای آقایان قابل تصور نیست. اتاقی دارند در بلندای آسمان و از بالا به دانشگاه احاطه دارند تا مبادا دانشگاه شلوغ شود که باعث شود کیفیت آموزشی کاهش یابد .حال این رویکرد آقایان با ایجاد فشار روانی هزینه های خوابگاه وغذا و وضعیت نامناسب خوابگاه قابل جمع است؟
گام اول قانونی کردن این ایده جذب سرمایه را دولت برداشت. در لایحه برنامه پنجم توسعه ماده ای گنجانده شده بود که در آن اجازه واگذاری کامل دانشگاه به بخش خصوصی داده شده بود.بعد از بررسی اولیه این طرح در مجلس به اینجا رسیدند که دانشگاه ها می توانند ظرفیت مازاد خود و با ایجاد پردیس جدید در هر شهری دانشجوی پولی بپذیرند.برنامه ریزی این دانشجویان با هیئت امناء است و برای پذیرش نیاز به آزمون نیست و در مدرک هم چیز اضافه ای درج نمی شود و مدرک معادل دانشجویان معمولی داده می شود. بعد از اعتراضات دانشجویان به این ماده مجلس دست به تغییراتی زد . بعد از تصویب البته در مدرک دانشجوی پولی ذکر می شود و نحوه ی گزینش را وزارت علوم باید تعیین کند ولی در کنار آن مشکلات اساسی مثل واگذاری کل خدمات رفاهی تا 5 سال به بخش خصوصی دیده می شود.
متاسفانه اجرای این قانون از ابتدای امسال شروع شده است . گران شدن غذا که باعث نگرانی جدی دانشجویان شده است و بار شدید روانی به دانشجویان شهرستانی وارد کرده از یک طرف و خبر پذیرش دانشجوی دکتری با 45 تا 55 میلیون تومان از گام های اولیه این موضوع است. در گام های بعدی این طرح واگذاری امور تغذیه به بخش خصوصی و گران تر شدن غذا ،واگذاری مدیریت خوابگاه به بخش خصوصی و همچنین گرفتن دانشجوی پولی در همه ی مقاطع پیش بینی شده است.
و در پایان این طرح است که پای بسیاری از دانشجویان مستعد شهرستانی از دانشگاه های معتبر کشور به خاطر عدم امکان پرداخت هزینه تحصیلی کوتاه می شود و و این اصالت دادن به سرمایه و مخالف صریح با اصل عدالت اجتماعی است.
مسئولان تبعات اجرا را در آینده خواهند دید و شکاف طبقاتی که ایجاد خواهد شد را چگونه از بین خواهند برد؟
بر اساس قانون اساسی فراهم کردن موجبات تحصیل رایگان در آموزش عالی تا سرحد خودکفایی بر عهده دولت است عدم تفسیر جمله “سرحد خودکفایی” توسط قانون گذار باعث شده است که از یک طرف تعداد دانشجویانی که وارد دانشگاه می شوند افزایش یافت و از طرف دیگر با آزاد کردن خدمات رفاهی دیگر در کشور تحصیل رایگان به معنای واقعی وجود نداشته باشد.
بعد از خصوصی سازی خوابگاه ها و قالب شدن نگاه سود محور بخش خصوصی در خوابگاه آیا می توان انتظار داشت که خوابگاه محیطی شاداب و فعال برای انجام فعالیت های علمی و فرهنگی باشد.؟مطمئنا مدیر خوابگاه برای بدست آوردن سود بیشتر همه کار می کند و البته پایین آمدن شآن دانشجو و خرد شدن کرامت دانشجویان در این شرایط قابل پیش بینی است
دانشجویی که باید تنها دغدغه اش خودسازی و فراگیری دانش باشد حال باید به فکر پیدا کردن خوابگاه درست کردن و یا خریدن غذا از بیرون برای خودش باشد و این مهم زمانی امکان پذیر است که دانشجو از تمکن مالی لازم جهت انجام این امور برخوردار باشد دانشجویانی که تا دیروز تنها دغدغه شان درس بود امروز باید کار کنند تا هزینه ی تحصیل خود را بپردازند و در این آشفته بازار طعمه های خوبی برای شبکه های هرمی و … می باشند سرقت و سایر مفاسد اقتصادی در اطراف دانشگاه ها زیاد خواهد شد تا شاید بتوانند امکان ادامه تحصیل خود را فراهم آورند.
از طرف دیگر کشورهایی که خود را داعیه دار اقتصاد بازار آزاد می دانند نیز به چنین کار احمقانه ای دست نزده اند آنها نیز نیک می دانند موتور محرکه هر کشوری در دل دانشگاه هاست و به هیچ وجه حاضر به پذیرفتن چنین خطر بزرگی نیستند. بخش خصوصی در کشور ما کمتر از یک دهه تجربه دارد و از طرفی در این یک دهه بخش نظارتی در دولت تجربه حضور بخش خصوصی در عرصه اقتصادی را داشته است اما اگر نگاه کوتاهی به این یک دهه بیاندازیم بخش نظارتی به هیچ وجه نتوانسته وظایف خود را به خوبی انجام دهد با این سابقه و چگونه می توان به بخش خصوصی اعتماد کرد و اصلی ترین و حیاتی ترین شاهرگ کشور را به بخش خصوصی بسپاریم؟
آقایان بسیجی شما هم که کاری نمی کنید فقط حرف می زنید.
ما که دانشگاه امیر کبیر درس می خوانیم از بسیجی هایمان جز حرف چیزی ندیدیم بسیج اصلا دنبال مطالبات دانشجو نیست ، اصلا برای بسیج مهم نیست که مشکلات دانشجوها چیست . صرفا یک تجمعی جلوی یک وزارت خانه انجام بدهند یا اینکه رهبری یک حرفی بزنند و آنها به صورتی نمادین و -خیلی عذر می خواهم -الکی از خود جنب جوشی موقتی وزود گذر نشان دهند آقا جان امام خمینی گفتند هرکجا که هستید همانجا را اصلاح کنید شما هم که بسیج دانشگاه هستیدبیایید و دانشگاه را اصلاح کنید