به گزارش تریبون مستضعفین، نقطهی ضعفی که در هنر انقلاب اسلامی دیده میشود و باعث شده تا زمینه برای رقیبان فراهم شود این است که ما میدان را خالی کردهایم و با توجه به نیازها و تقاضاهای فرهنگی جامعه، تولید کننده و عرضه کنندهی انقلابی- مذهبی نداریم و این چنین میشود که در خلاء فعالیتهایی که امروزه واجب کفایی به نظر میآید، متقاضی کالای فرهنگی جذب گروههای مخالفی میشوند که منتظر کوچکترین نقطۀ ضعف از ما برای جدا کردن افراد از انقلاب اسلامی هستند. اما نباید تصور کرد که دیگر کار تمام شده و ورود به این عرصهها چارهساز نیست. به قول مقام معظم رهبری نباید جوری حرف زد که ناامیدی را به جامعه تزریق کند. قطعاً راه امیدی برای کنار گذاشتن این شرایط نامطلوب وجود دارد و میتوان در قالب یک «جهاد فرهنگی» گفتمان فرهنگی- هنری موجود کشور را عوض کرد و آنرا به آرمانهای انقلاب اسلامی نزدیک ساخت. سیدعباس میرهاشمی کارشناس عکاسی از دانشگاه هنر است. او تجربه حضور در هیأت مؤسس «انجمن فارغ التحصیلان عکاسی» و «انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس» را دارد، به علاوه مدیر عاملی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس را نیز بر عهده داشت و مدتی ریاست بنیاد روایت فتح را عهده دار بود. او این روزها دغدغههای خود را در باب عکاسان انقلاب و دفاع مقدس را دنبال میکند.گفتگوی ما با این هنرمند انقلابی حول و حوش همان نقاط ضعف هنر انقلاب است که در حاشیه داوری «جشنواره سراسری عکس رضوی» انجام گرفت.
هنر انقلاب می توانست جلوتر از این باشد
هنر در انقلاب خودش را پیدا کرد و بعد از آن دوره جهش داشت. دفاع مقدس برای به زبان هنر سخن گفتن فرصتی شد. به صراحت اگر بخواهیم وضعیت هنر انقلاب را بگوییم، به مراتب خیلی جلوتر از این میتوانستیم باشیم که الان هستیم. هنر در دفاع مقدس دین خودش را ادا کرد. در آن دوره عمده فضای فکری هنرمندان ما فرهنگ بود و به مقولات دیگر نمیپرداختند، چرا که هنوز اقتصاد به اندازه فرهنگ اهمیت نداشت، یعنی عمده فعالیت هنرمندان در دهه اول انقلاب فرهنگ بود و طبیعی است که وقتی فضا، فضای فرهنگی است ؛ زمینه فعالیت نیز فراهم است. بعدها عدهای آمدند که با فرهنگ خودمان تریبت شده بودند، نقاشهای دهه اول انقلاب را نگاه کنید، اینها با فرهنگ شیعه اسلامی و دارای پایگاه و جایگاه تربیت شدهاند. هنرمندان انقلابی که در فراز و نشیب انقلاب رشد کردند. نوع نگاهشان، تربیتشان این را ایجاد کرده بود که قلم بردارند و آن تصاویر دهه اول انقلاب را خلق کنند.
انقلاب از هنر و فرهنگ مطالبات زیادی دارد
استعدادیابی در تریبت را جدی نگرفتهایم. با چه مکتوباتی رشته هنر را ایجاد کردهایم. از کدام فرهنگ میآمد. آن زمان فضای دینی، آدمها را تربیت کرد. اما امروز آموزشها کلاسیک است و ما تنها فنون مکانیکی را آموزش میدهیم. این خطا بود. در رشتههای هنری بازنگری نداشتیم. سیاست و اقتصاد جلو آمده است و فرهنگ از موضع خودش عقب نشیی کرده است و به همین دلیل فرهنگ دیگر کمتر دیده میشود. خیلیها داد فرهنگ میدهند اما بیایید ببینیم ما چقدر آدم فرهنگی در سر جای خود قرار گرفته است. مجموعههای فرهنگی ما خیلیهایشان بسته شده است. اینها باعث میشود که بگوییم انقلاب از هنر و فرهنگ مطالبات بسیار زیادی دارد که میتوانست بیشتر از این باشد.
هنر در دوره انقلاب عینی شد
عدهای معقدند که هنر را نمیشود دستهبندی کرد. وقتی عکس میگیریم دستهبندی نمیکنیم که این انقلابی است این نیست اما باید بگوییم که هنر حسی است و منکر آن نیستیم ولی هنر پایگاه علمی دارد. هر چقدر معرفت ما از فضایی که در آن هستیم بالاتر برود تاثیر آن فضا در آثارمان بیشتر خواهد بود و در نوع نگاهمان تاثیر دارد. هر چیزی که یاد میگیریم تاثیر دارد در زایش آن هنر. روزی که انقلاب میشود، نوع شناختمان به دین و به پویایی متفاوت میشود نوع کاری که تا دیروز میکردیم امروز فرق خواهد داشت. گرافیک گرفیک است، اما در دوره انقلاب . عینی است. پنجهای که خونی بود و بر دیوار میزدند گرافیک بود. نمیشود گفت که فضای قالب انقلاب در خلق آن پنجه ی خونی تاثیر نداشت. و اگر آن پنجه را قاب میگرفتید میشد یک اثر هنر ماندگار، این یک اثر فاخر انقلاب است و امروزه هم دارد اثر خودش را میگذارد. این برگرفته از وضعیت اجتماعی جامعه است و برگرفته از این که شهید زنده است و خون شهید هدر نمی رود و جریان ساز و جاری و ساری است.
خیلیها میگویند اگر حوزه اقتصاد را جاری و ساری کنیم، منجر به تولید فرهنگ میشود و خیلی از آثار هنری تولید میشوند که جایشان خالی است. این حرف درستی است. ما حتی اگر در بخش بینالملل تلاش نکنیم، عقب میافتیم با این حال در داخل کشور زمینهها و پلهها را ایجاد نکردهایم که که بتوانیم با آن قلهها را فتح کنیم. می خواهم بگوییم که اقتصاد اهمیت و اولویت پیدا کرد.
سياستزدگي باعث ميشود به خيلي چيزها توجه نشود
جنگ تمام شده اما عوارض آن هنوز ادامه دارد . كسي كه در جنگ شيميايي شده ، این عارضه تنها برای او نیست احتمال دچار شدن فرزندش نیز هست. هنوز کسانی در مناطق جنگی روی مینهای باقیمانده میروند. در بعد مسائل فرهنگی خيلي تلخه كه جوان مملكت ما در كردستان روي يقهاش پرچم كردستان مستقل را بزند و توجهش به تبلیغات ماهوارهها باشد اینها نگران كننده است.
ما یک وظيفهمون عيان كردن اين بحثهاست.گاهی سياستزدگي باعث ميشود به خيلي چيزها توجه نشود. اگر دنبال پيشگيري نباشيم، فردا درمانش هزينه خيلي گزافي را برای ما تحميل ميكند. وقتي دوستان از خرمشهر عكاسي ميكنند اصرار داريم كه توي مجلس به نمايش گذاشته شود. گاهی موضوعاتي مطرح ميشود كه خيلي هم اساسي و حياتي نيست ولي يک جاهايي موضوعات اساسي و حياتي هست كه به زندگي مردم مربوطه و اینها ناديده گرفته ميشود. بارها و بارها با دوستان مطرح كردم چشم سوم مسئولين و چشم سوم قانونگذارها و سياستمدارها و مسئولان بايد باشند كه ببينند چه اتفاقاتي دارد ميافتد.خب اينها را كي بايد مشخص كند طبيعتاً كسانی كه احساس دلسوزي دارند احساس همراهي دارند . كسي كه رفته است جوانش را گذاشته كف دستش و عكاسي جنگ كرده مگر غير از اين است که دلسوزي داشته؟
عکسهای خرمشهر گزنده است شايد خيليها توي زندگي مردم نرفته باشند. عكاس رفته توي زندگي مردم . بايد اينها رو بيان كنند. بايد عيان كنند. اينها بحثهايي است كه بايد بهش پرداخت و منعکس کرد تا براش راهكار فکر شود.
Sorry. No data so far.