سه‌شنبه 15 نوامبر 11 | 18:00
پیام‌های بازرگانی و مناسبت‌های مذهبی

وقتی که دین ابزار فروش بیش‌تر می‌شود

عاطفه صادقی

حتی اگر به صراحت نگوییم که یک لیبرال به خاطر منافعش حاضر است مادر خود را بفروشد، در بهترین حالت توجه پیام های بازرگانی تلویزیون به اعیاد مذهبی‌مان را صرفا در راستای رضایت مخاطب، ارزیابی می‌کنیم و مگر تکیه بر مذهب به دلیل رضایت دیگران آسیب کمی است؟


 تریبون مستضعفین – عاطفه صادقی

اکنون که این سطور قلمی می‌شود، عید باسعادت یو‌م‌التبسم، یوم‌البرهان و یوم‌الغدیر است. و «تلویزیون» – که همانند دانشگاه، فضای فرهنگی و حتی آشپزخانه و پستوهای زندگی ما هنوز درگیر جدال سنت و مدرنیسم است – گاهی با پخش آهنگ‌های خیلی شاد دست و کمرمان را به تحرک و جنباندنی وا می‌دارد و گاهی با پخش مولودی مادحین معروف اهل بیت (علیهم السلام) فضا را معنوی می‌سازد و ما را به ایوان نجف می‌برد.

حتی به تازگی با تقلید ادای سیاسیون و چهره‌ها و حتی‌تر موقعیت‌های ویژه مثل قضیه فرنود و شادی پس از فوتبال و … بساط خنده بازار نیز به راه است و فیلم‌های تلویزیونی 90 دقیقه ای و خب، فردوسی‌پور نیز سرقفلی شبکه سه را امشب که دوشنبه شب است در تصرف دارد و عید حتی به پارک ملت هم آمده.

ما عادت کرده‌ایم که اعیادمان را چنین بگذرانیم البته سخنانی کلیشه ای از چند روحانی آن هم ترجیحا دم صبح یا آخر شب و مصاحبه با بازیگرهای رنگ و وارنگ آن هم در پر مخاطب‌ترین ساعات که مردم هنردوستمان بی‌بهره نمانند از علم به جدیدترین مد لباس و رنگ مو و مدل مو و ریش …

تا اینجای قصه هیچ اتفاق عجیبی رخ نداده است. اصولا اتفاقی رخ نداده است چون هیچ کدام از این‌ها امور غیر عادی‌ای محسوب نمی‌شود و در کل اصولا مهندس تلویزیون ما مگر غیر از این هم بلد است در تلویزیون اعیاد را طی کند؟!!

اتفاق غیر عادی دقیقا میانه همین اتفاق‌های عادی رخ می‌دهد. یعنی در هنگام پخش پیام‌های بازرگانی.

حالا دیگر تبلیغات بازرگانی بخشی از سازمان صدا و سیما، روزنامه‌ها، سایت‌های خبری یا خیابان‌های ما نیست بلکه جزیی جدایی ناپذیر از زندگی ماست تا برایمان نیاز تولید کند و ما هم برای آن‌ها پول بسازیم و باز آن‌ها نیاز تولید کنند و ما برایشان پول بسازیم… تا چرخ توسعه اقتصادی به سلامتی و میمنت بچرخد و بچرخد.

وقتی بحث فرهنگی است، نباید اقتصادی شود چون ممکن است به جنبش وال استریت بکشد و سیاسی شود!! پس برویم سر اصل قضیه، یعنی سر همان اتفاق غیر عادی؛

این همان اتفاق عجیب است

حالا دیگر تبلیغات بازرگانی اعیاد مذهبی ما را، تبریک و ایام سوگواری ما را تسلیت می گویند!!
به عبارت ساده تر، اکنون تبلیغات بازرگانی ما نیز دینی شده‌اند.
و این همان اتفاق عجیب است.

دنیای تبلیغات بخشی مهمی از اقتصاد آزاد لیبرالی است حتی اگر مانند مارکس به صراحت نگوییم که یک لیبرال به خاطر منافعش حاضر است مادر خود را بفروشد، در بهترین حالت توجه پیام های بازرگانی تلویزیون به اعیاد مذهبی‌مان را صرفا در راستای رضایت مخاطب، ارزیابی می‌کنیم و مگر تکیه بر مذهب به دلیل رضایت دیگران آسیب کمی است؟!

اگر در برابر تبلیغات نستله ( همان شرکت اسرائیلی) برای حلول ماه صیام و سایر شرکت های تولید کننده مواد غذایی و هم چنین شرکت‌های تولید کننده لوازم صوتی و تصویری در اعیاد مذهبی مسلمانان، زنگ خطر را می‌شنیدیدم، اکنون نگاه سودجویانه به دین، سر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی مخالف سکولاریسم در نمی‌آورد.

به عنوان نمونه یکی از تبلیغات بازرگانی رسانه ملی ما به مناسبت عید غدیر چنین است:
پیرمردی با کلاهی سبز بر سر، شالی سبز بر دوش و چهره ایی معنوی، به همراه چند نفر دیگر در صندلی جلوی مینی بوس نشسته است. راننده درب مینی‌بوس را بازکرده و از پیرمرد می‌پرسد: حرکت کنیم؟

پیرمرد با لبخندجواب می‌دهد: نه. به کسانی که جلوتر هستند پیغام دهید برگردند و صبر کنید تا بازمانده ها به ما ملحق شوند( این عبارت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبل از قرائت خطبه غدیر نیست؟!)

راننده نگران می‌پرسد: دیر می‌رسیم، راه را گم می‌کنیم، پیرمرد هم با همان لبخند، نگاهی به جوانی با ظاهری مذهبی و یقه‌ای آخوندی می‌اندازد و می‌گوید: آقا سید همراه ماست او راه بلد است. گم نمی‌شویم.

و بعد تصویر مراسم جشن و چراغانی در یک روستا و در نهایت تبریک عید غدیر توسط بانک س. به من و شمای مخاطب.

تبلیغات بانک ک. در شب عید غدیر نیز فیلم کوتاه ناشیانه‌ای است به تقلید از قصه پوریای ولی و تأکید بر الگوگیری از جوانمردی امیرمومنان علیه السلام و باز هم تبریک به من و شمای مخاطب.

اینکه استفاده از کلام پیامبر ختمی مرتب صلی الله علیه و آله و تشبه به ایشان و امیر مومنان علیه السلام چقدر متناسب شأن و منزلت این بزرگواران است و این‌که آیا چنین تصویرسازی‌هایی توهین تلقی نمی‌شود موضوع مورد بحث نیست.

اتفاق غیرعادی، عادی شدن دستمایه قرار گرفتن تعلقات و باورهای دینی ما توسط ساختار نظام تبلیغات و بازرگانی است.
اتفاق غیر عادی این است که کم کم داریم به نگاه سودجویانه نسبت به مناسبت‌های مذهبی یمان عادت می‌کنیم.
و نتیجه غیر عادی این نحوه مواجهه با مناسبت های دینی، در نهایت عرفی شدن دین است و ابزاری شدن دین به نفع نظام سرمایه‌داری.

نتیجه غیر عادی این است که وقتی نظام تبلیغات رسانه ملی دین را بازیچه می‌کند، انتظار داریم با کتاب‌های دینی ایام مدرسه، دروس معارف دانشگاه، سریال‌های مناسبتی و برنامه سمت خدا دین‌دان و دین‌دار شویم!!

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.