تریبون مستضعفین- رضا روزگار
واکنشهای صورت گرفته در پی تجمع اعتراض آمیز جمعی از دانشجویان و حمله به سفارت انگلستان، تا حدودی قابل پیش بینی بود. اظهارات و بیانیهها و مقالات و نقدهایی که در فضای حقیقی و مجازی منتشر شده و میشوند، حاکی از آنند که اینبار نیز در تحلیل معاندین و مخالفان نظام و جمعی از دوستان پرادعا و کم عمل، نباید منتظر چیزی بیشتر از «استاندارد دوگانه» بود.
آنچه در اکثر واکنشهای منفی به این اتفاقات، مکررا مشاهده میشود، استفاده از عباراتی نظیر «عرف دیپلماتیک»، «حقوق بین الملل»، «کنوانسیون وین» و امثالهم است. در حقیقیت تمامی این عبارات، طبق معمول تبدیل به ابزاری جهت بازتعریف یک استاندارد دوگانه جدید و اعمال نگاه تبعیض آمیز به یک رخداد با اهمیت میشوند.
این درحالی است که حمله به سفارت یا نمایندگی یک کشور، قبل از آنکه با معیارهای حقوقی سنجیده شود، با وجدان بیدار جامعه و مجموعهای از احساسات ملی یک کشور سنجیده میشود. بدین منظور وقتی مردم لبنان در جریان جنگ ۳۳ روزه به دفتر سازمان ملل در بیروت حمله میکنند و شیشهها را شکسته و به اموال آن آسیب میزنند، کمتر کسی است که چماق «حقوق بین الملل» را بر سر مردم خشمگین و جنگ زده لبنان فرود آورد و عصبانیت مردم در بیتفاوتی مهمترین سازمان بین المللی نسبت به وقوع یک جنگ نابرابر را نادیده انگارد. واکنش مردم مصر در مقابل سفارت اسرائیل، بعد از سقوط فرعون نیز بهمین صورت تحلیل میشود. وجدان عادل و آگاه بشری به جوان لبنانی و مصری حق میدهد که از تبعیض و تحقیر گریزان باشند و هنگامی که «قانون» را ابزار دست ظلم و ظالم میبینند، اینگونه خشم خود را ابراز کنند.
در چنین شرایطی، زمانی که یک کشور در اعمال سیاستهای خصمانه علیه یک ملت، دارای اشتهار تاریخی است و ذرهای دست از دشمنی و ماجراجویی علیه کشور بر نمیدارد، چگونه میتوان نسبت به اینهمه عداوت بیتفاوت بود؟ چه تفاوتی وجود دارد میان سازمان مللی که در قبال جنگ نابرابر ۳۳ روزه در ردای حمایت از متجاوز در میآید یا رژیم اشغالگری که از استثمار و تحقیر ملت مصر سوء استفاده میکند، با کارگزاران دربار ملکه جنایتکار که حاضر نیستند سرنخ دشمنی با ملت ایران را برای لحظهای زمین بگذارند؟
کسانی که با استفاده از مفاهیمی نظیر «عرف دیپلماتیک»، دانشجویان معترض را شماتت میکنند، برای مقابله با دشمنی آشکار و بیشرمانه روباه پیر با ملت ایران، چه اقدامی انجام دادهاند؟ زمانی که رئیس سرویس جاسوسی ملکه جنایتکار، آشکارا از تشبث به اقدامات خرابکارانه علیه ملت ایران دفاع نمود و تنها چند هفته بعد از آن، یکی از بهترین دانشمندان کشور ترور شد، عاشقان سینه چاک دربار ملکه چه فریاد اعتراض آمیزی سر دادند؟ مدافعین بیچون و چرای غرب، در کدام تریبون و جلسه به پیشقراولان نظام سلطه، بخاطر تهدیدها و اقدامات غیرقانونیشان خرده گرفتهاند؟ اپوزوسیون هفت رنگ نظام که در مقابل فشارهای غیرمنصفانه به ملت ایران، اینچنین سکوت اختیار میکنند و ابایی از آشکار شدن کوس رسوایی همکاری ننگینشان با دشمنان ملت ندارند، با چه رویی حرف از «عرف دیپلماتیک» میزنند؟
نکته دیگر مورد اشاره منتقدین، اشاره به کنوانسیونهای بین المللی و الزامات دولت میزبان در ایجاد آرامش فیزیکی و روانی برای دیپلماتها است. در این شرایط نیز، اتخاذ استاندارد دوگانه توسط معاندین و مخالفین آشکارا به چشم میخورد.
رجوع به آرشیو اخبار سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران در ۳۳ سال گذشته چندان دشوار نیست. وضعیتی که کشورهای غربی و کشورهایی نظیر استرالیا در طی این سالها برای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در این کشورها رقم زدهاند مملو از نقاط تاریکی نظیر تجمعات غیر قانونی، برهم زدن آرامش فکری کارکنان سفارت، تهدید و ایجاد محدودیت برای دیپلماتها و حتی حمله و تعرض فیزیکی به سفارتخانهها میباشد. زمان زیادی از حمله اوباش به سفارت کشورمان در شهر استکهلم نگذشته است؛ حملهای که طی آن به اموال سفارت آسیب جدی وارد شد و متجاوزان در کمال آرامش «عرف دیپلماتیک» را زیر پا گذاشتند! آنهم در شرایطی که پلیس رسمی استکهلم، صرفا نظاره گر اتفاقات تلخ تجاوز صورت گرفته به سفارت جمهوری اسلامی ایران است و این بیتفاوتی آشکار، در ویدئوهایی که از این اقدام ناقض «عرف دیپلماتیک» گرفته شده و در اینترنت نیز قابل دسترسی است، بوضوح دیده میشود!
استناد به «عرف دیپلماتیک» برای اپوزیسیونی که از هر فرصتی برای ابراز وجود و مخالفت با نظام استفاده میکند چندان غیر قابل پیش بینی نیست. حقیقت ماجرا آن است که «عرف دیپلماتیک» نیز مانند بسیاری از ژستهای قانونگرایانه مخالفین نظام، چیزی بیشتر از تمسک به یک حربه نخ نما شده نیست و وجدان آگاه ملل جهان هوشیارتر از آنست که نشانههای آشکار این استاندارد دوگانه را نبیند.
جمع کنيد بساطتون رو!
يه عده جو گير اداي جووناي انقلابي رو تو 13 آبان رو مي خوان درارن.
برادراي من يه دو دو تا چهارتا کنيد و آثار اين خريت رو در اين شرايط حساس نظام بسنجيد.
الحق که يه عده احمق توي اين بسيج تربيت شدن.
دوستان تريبوني لطفا طي يك تحليل جامع منافع و مضرات قطع روابط با انگليس و بستن سفارت خانه آنها و پس گرفتن باغ قلهك را مورد بررسي قرار دهيد. از همه نظر؛ (عرف ديپلماتيك، حقوقي و قضائي، ديپلماسي عمومي و تأثير آن بر ساير دولتها، اقدام متقابل انگليس، و حتي محدوديت هاي ديپلماتيكي كه اتباع ايراني پس از آن در انگليس با آن مواجه خواهند بود و …..)
یه سوال:
این کار در ایجاد تردید برای غرب در مورد تعرض نظامی به ایران یا حتی سوریه تاثیری داشت؟
باید ما هم به مردمان خودمان حق بدهیم که مانند مردمان دیگر کشورها از دخالت در کشورشان عصبانی شوند
آن وقت به مردمان حق خواهیم داد که مانند بقیه اعتراض کنند و مانند بقیه شیشیه سفارت ماخله گر را خورد کنند و در رویه عرف دیپلماتیک بازی قرار بگیرند. آن وقت دیگران هم به ما حق می دهند.
مقاله خوبی بود موفق باشید
دستتون درد نکنه … واقعیت رو گفتید.
هر چقدر هم که انگلیس در حق ما بدی کرده باشه نمیشه با فرستادن یه عده بسیجی ساده لوح و تسخیر سفارت تلافی کرد. عدم توانایی کنترل هم احمقانس چون قبلا 3 میلیون نفر تو تهران سرکوب شده بودن که 100 نفر عددی نیست.
این کار مثه اینه که بچه همسایه رو خونت بیاری وچون زورت به باباش نمیرسه بچهت رو بفرستی که بچشو بزنه….