مسعود رضایی یکی از پژوهشگران دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است.
وی در گفتوگوی مشروح خود با خبرنگار فارس به بازخوانی دخالتهای دولت بریتانیا در امور داخلی کشورمان و جنایات این رژیم در حق ملت ایران پرداخت.
رضایی با بیان استدلالهای غیرقابل خدشه در این گفتوگو تاکید کرد که ملت ما بزرگترین طلبکار از دولت انگلیس به شمار میآید.
مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
– به عنوان اولین سؤال لطفا در خصوص سیر تاریخی دخالتهای دولت بریتانیا در کشور ما کمی توضیح دهید؟
سابقه روابط ایران و انگلیس سرشار از ظلمها و ستمهایی است که دولت انگلیس نسبت به مردم ایران روا داشته است.
از دوران قاجار و از ابتدای این دوران اگر بررسی کنیم میبنیم که انگلیسیها برای حفظ منافع خودشان در هندوستان و نیز منطقه خلیج فارس تلاش داشتند تا ایران را به عنوان یک سپر حفاظتی جهت این مستعمره خود در نظر بگیرند و تمامی قرار دادها و مذاکراتی که انگلیس با دولت قاجار در ایران انجام میداد هدف عمدهاش حفظ این سپر حفاظتی بود و در این چارچوب حتی بارها انگلیسیها آنجایی که لازم میدیدند تعهدات خودشان را با ایران به راحتی زیر پا میگذاشتند.
انگلیس از ایران به عنوان سپر حفاظتی در برابر قوای روسیه استفاده میکرد
– آیا میتوانید در این خصوص مصداقیتر صحبت کنید؟
به عنوان مثال زمانی که ایران با روسیه در حال جنگ بود اگر چه انگلیسیها با ایران قرار دادی داشتند که بر اساس آن باید به ما کمک نظامی و مالی میکردند اما چون منافع خودشان را در این میدیدند که با روسها مواجه نشوند به راحتی این قرار داد را زیر پا میگذاشتند و آن را نقض میکردند؛ در واقع انگلیسیها به دنبال این بودند که از ایران به عنوان یک سپر حفاظتی در برابر قوای روسیه استفاده کنند و ایران را به عنوان یک حائل بین روسیه و انگلستان قرار دهند.
– موضع دولت ایران در آن موقع چه بود؟
متاسفانه در آن دوران به دلیل ضعف بینش سیاسی و نیز به دلیل ضعف بنیه نظامی و اقتصادی، دولتمردان قاجاری نمیتوانستند آن گونه که باید و شاید در برابر انگلیسیها از منافع ایران حمایت کنند و البته وجود برخی اشخاص وابسته به انگلستان که حقوق بگیر بریتانیا بودند نیز باعث میشد که ایران زیر بار قرار دادهای استعماری انگلستان برود.
در چارچوب مسائل اقتصادی هم انگلستان تمام سعیاش بر این بود که بیشترین منافع را از ایران داشته باشد و باز هم باید با کمال تاسف بگوییم که دولتمردان قاجاری و برخی شخصیتهای قاجاری و خود فروخته که در آن دولت بودند با گرفتن رشوه و تامین منافع شخصی خودشان با امضاء این قرار دادها موجب میشدند که منافع ملی ما زیر پا گذاشته شود و سود این منافع به جیب انگلیسیها برود.
– زوایای بیشتری از دخالتها و خیانتهای انگلیس را برای ما بازگو کنید.
یکی از جنایتهای بزرگی که انگلیسیها البته به همراه روسها در ایران انجام دادند توطئه و زمینه چینی برای قتل امیر کبیر که یک مردم مسلمان ملی و آزاد به شمار میآمد، بود.
انگلیس باعث جدایی منطقه هرات از ایران شد
– چرا انگلیس به دنبال قتل امیرکبیر بود؟
چون امیر کبیر در برابر زیاد خواهیهای روس و انگلیس ایستادگی کرد و به همین دلیل انگلیسیها و روسها به همراه خود فروختگان داخلی زمینه حذف و قتل این بزرگ مرد ایرانی را چیدند و ایران را از وجود این شخصیت برجسته محروم کردند.
همچنین در چارچوب عملکردهای استعمارگرانه انگلیس شاهد این هستیم که انگلیسیها به دلیل منافع خودشان در انگلستان باعث شدند گه منطقه هرات از ایران جدا شود و بخشی از خاک کشورمان از مام میهن جدا افتد.
– این واقعه چه زمان اتفاق افتاد؟
این مسئله در زمان محمد شاه قاجار به وقوع پیوست و البته ابتدای این مسئله در زمان محمد شاه بود و در نهایت در زمان ناصر الدین شاه تحرک نظامی انگلیس در سواحل خلیج فارس و لشکرکشی آنها به برخی از مناطق جنوبی کشورمان سبب شد که سپاه ایران که توانسته بود در هرات حاکمیت ایران را دوباره تقویت کند و زمینه استقرار کامل حاکمیت ایران را در آنجا فراهم آورد تحت فشار نظامی انگلیسیها مجبور به عقب نشینی شد و در نهایت با عهدنامه پاریس دولت قاجاری ناگزیر میشود که از حاکمیت خودش بر هرات چشم بپوشد. مداخله انگلیسیها در مسئله فروش تنباکو هم که منجر به قرار داد رژی با انگلیس میشود یکی دیگر از نقاط برجسته روابط اقتصادی میان ایران و انگلیس است.
دخالت انگلیس موجب انحراف نهضت مشروطه شد
– در مورد این قرار داد بیشتر توضیح دهید.
اگر توجه داشته باشیم در آن زمان تجارت تنباکو در اقتصاد ما چه جایگاهی را داشت آن وقت متوجه این ماجرا میشویم که انگلیسیها به دنبال چه منافع عظیمی در داخل کشور ما بودند که البته با صدور حکم میرزای شیرازی ناگزیر هم دولت انگلیس و هم دولت قاجار مجبور میشوند که این قرار داد را ملغی اعلام کنند.
بحث دیگر موضوع دوران مشروطه است، مشروطه و ریشههای این نهضت به حرکت عدالتخواهانه ملت مسلمان ایران بر میگشت که با رهبری روحانیت شروع شد و حرکت عظیم مردمی برای استیفای حقوق خودش شکل گرفت ولی انگلیسیها با دخالت در این زمینه موجبات انحراف این نهضت عظیم اسلامی را به وجود آوردند و متاسفانه مشروطه به جای اینکه از حقوق ملت ایران دفاع و آن را تامین کند به سبب انحرافی که پیدا کرده بود سرانجام به سمت حکومت رضاخان کشیده شد که این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که در روی کار آمدن این فرد دیکتاتور و مستبد و عامل دست انگلیسیها دولت انگلیس و سیاستمداران و نظامیان انگلیسی نقش برجستهای را داشتند و موجب شدند که سلسلهای در ایران روی کار بیاید که حدود 57 سال به عنوان عامل بیگانه در ایران فعالیت میکرد و منافع متعدد ایران را به جیب انگلیسیها و بعدا به جیب آمریکاییها ریخت.
ساخت پالایشگاه آبادان برای تامین منافع انگلیس بود
– دخالت انگلیسیها به همین موارد محدود میشود؟
نکته بسیار مهم دیگری که از حوادث انگلیس و دخالتهای این کشور در ایران باید به آن اشاره کرد عقد قرار داد دارسی است.
– این قرار داد مربوط به چه دورهای است؟ کمی در مورد آن توضیح دهید.
قرار داد دارسی در دوران مظفرالدین شاه بسته میشود؛ یعنی در سال 1901 این قرار داد منعقد میشود و بر اساس این قرار داد انگلیسیها بر منابع نفتی ایران سلطه پیدا میکنند و به خصوص در دوران جنگ جهان اول باید این نکته را بگوییم نفت ایران نقش بسیار مهمی را در پیروزی قوای انگلیس در این منطقه داشت و اگر چه معمولا گفته میشود که راه آهن ایران نقش موثر و مهمی را ایفا کرد ولی در کنار آن باید به مسئله نفت ایران هم توجه کرد و آن را مورد اشاره قرار داد.
در آن زمان انگلیسیها به چاهها و منابع نفت ایران دست پیدا کرده بودند و البته از دوران قبل از جنگ جهانی شروع به استخراج بسیار گسترده از این سامانه نفتی کرده بودند؛ پالایشگاه آبادان را هم البته آنها در ایران ساختند اما باید این را بدانیم که این مسئله فقط و فقط برای منافع خودشان بود.
چرا که چیزی از این پالایشگاه و فرآوردههای نفتی آن عائد مردم ایران نمیشد و خوب است که در اینجا به این نکته اشاره کنیم در همان زمان که انگلیسیها منافع هنگفتی را از ملت ایران عائد خودشان میکردند یعنی در حوالی سالهای 1293 و 1294 و بعد از آن مردم ایران مواجه با یک قحطی شدند که گفته میشود چیزی حدود یک میلیون نفر از مردم ایران به واسطه این قحطی بزرگ کشته شدند و از بین رفتند و این جمعیت چیزی معادل حدود یک پانزدهم تا یک بیستم جمعیت ایران در آن زمان بود و شما میتوانید تصور کنید که چه نسل کشی بزرگی در کشور ما صورت گرفت.
اگر در همان زمان انگلیسیها به صورت عادلانه سهم ملت ایران از نفت خودش میدادند مردم ایران هرگز دچار چنین گرسنگی و قحطی بزرگی نمیشدند و این یکی از بزرگترین جنایتهای انگلیس در حق مردم ایران بود.
انگلیسیها همیشه در حال غارتگری بودند
– در مورد قرارداد دارسی بگویید.
در مورد قرار داد دارسی خوب است به این نکته هم اشاره کنیم که در سال 1312 و در هنگامی که رضاخان در اوج قدرت خود بود انگلیسیها که مترصد این بودند که نفت ایران را تا مدت زمان طولانی در دست خودشان داشته باشند اقدام به تجدید قرار داد دارسی میکنند و در همین سال 1312 طبق قرار داد جدیدی که با رضاشاه منعقد میکنند اختیار بر نفت ایران و سلطه خودشان بر آن را تا سال 1370 شمسی تضمین میکنند. یعنی چیزی حدود 30 به انتهای قرار داد دارسی اضافه میکنند. بنابراین اگر چه قرار داد دارسی بنا بود تا سال 1340 باشد اما چیز حدود 30 سال دیگر به این مدت اضافه میشود و این قرار داد تا حدود سال 1370 به تمدید در میآید.
– یعنی انگلیسیها همیشه در حال غارتگری بودند و کار دیگری نداشتند که انجام دهند.
همانطور که مشاهد شد ما در طول این دورانی که با انگلیسیها ارتباط داریم جز ظلم، ستم، غارتگری و چپاولگری از آنها چیزی ندیدیم؛ حتی در دورانی که به اصطلاح انگلیسیها به ما کمکهای فنی و نظامی هم میکردند ظاهر قضیه این بود که آنها به ما کمک میکنند اما آنچه که آنها به ما میدادند چیزی جز صنعت مونتاژ و ابزار و ادوات نظامی که در نهایت به دلیل وابسته بودن رژیم پهلوی در کار خدمت رسانی به خود آنها از این ادوات استفاده میشد نبود. یعنی اگر انگلیسیها به ما هواپیما، تانک و یا سایر تجهیزات نظامی را میدادند چون رژیم پهلوی یک رژیم وابسته به انگلیس و آمریکا بود آنها پول این ادوات و ابزار را از ما میگرفتند و رژیم پهلوی همین ادوات و ابزار را در جهت استمرار سلطه غرب بر منطقه مورد استفاده قرار میداد و در این میان چیزی عائد ملت ایران نمیشد.
فریزر به دولت پهلوی گفت که باید از روی جسد من رد شوید تا به حسابوکتاب شرکت نفت دست یابید
– مسائلی که تاکنون مطرح شد بازخوانی کلی از دخالتهای انگلیس در امور کشورمان بود که شاید قبلا هم به آن اشاره شده باشد؛ آیا نکته جدیدی در این رابطه برای بازگو مزدن به نظرتان میآید؟
در مورد تاریخ روابط ایران و انگلیس به خصوص در دوران بعد از انقلاب تا حدی کار شده و مسائل و قضایا تا حد زیادی بیان شده است؛ اما اگر من بخواهم به یک مورد اشاره کنم همان مسئلهای بود که در چارچوب قرار داد نفتی میان ایران و انگلیس به وقوع پیوست. طبق قرار دادی که ایران و انگلیس با هم داشتند بنا بر این بود انگلیسیها به ازای صدور نفت ایران منافع و درصدی را که معادل 16 درصد است به ایران بدهند. یعنی آنها نفت را صادر کنند و 16 درصد از منافع نفتی را به ما بدهند که البته در سال 1312 با توجه به اینکه قرار داد تمدید شد و مهلت این قرار داد که در واقع تا سال 1370 بود تمدید شد قرار شد که انگلیسیها مقداری بیشتر از 16 درصد را به ما منفعت دهند. ولی در اینجا مسئله اصلی این بود که انگلیسیها چند بشکه نفت از ایران صادر میکنند که میخواهند مثلا 20 درصد از آن را به ما بدهند. طبیعتا در این زمینه لازم بود که ما یک نظارت دقیقی بر میزان صادرات نفت داشته باشیم، تا بعد بتواند آن درصد سهم خودمان را یعنی حق امتیاز کشور را به صورت دقیقی بگیریم.
اگر ما ندانیم که انگلیس یک میلیون بشکه نفت صادر کرده یا دو میلیون یا 3 میلیون نمیتوانیم تشخیص دهیم مبلغی که به عنوان حق امتیاز به ایران میدهد دقیقا همان چیزی باشد که حق ما است.
اگر به خاطرات هوشنگ ابتهاج مراجع کنیم میبینیم که وی در خاطراتشان به یک نکته بسیار مهم اشاره میکند البته آقای هوشنگ ابتهاج فردی است که کاملا طرفدار رژیم پهلوی است و جزء کارگزاران و مدیران بالارتبه این رژیم به حساب میآید.
وی میگوید که در سال 1328 به آقای فریزر که مدیر عامل شرکت نفت ایران و انگلیس بود گفتم که شما اجازه دهید تا ما طبق آن چیزی که در قرار داد نوشته شده یک ناظر قرار دهیم برای میزان صدور تا حساب و کتابهای شرکت را هم بررسی کنند و البته این موضوعی بود که در قرار داد ذکر شده بود.
آقای ابتهاج میگوید فریزر به من نگاه کرد و گفت هرگز چنین اجازهای را نخواهیم داد مگر از جنازه من رد شوید که بتوانید به این دفاتر دسترسی پیدا کنید.
یعنی انگلیسیها در حالی که نفت را میبردند و منافع زیادی هم عائد آنها میشد حتی به رژیم پهلوی اجازه نمی دادند که یک ناظر در شرکت نفت داشته باشند تا ببیند که چقدر نفت از ایران صادر شده است و چقدر این شرکت سود برده است که حالا بتواند آن درصدی که حق ما است را به طور دقیق بگیرند.
این مسئله هم نشان میدهد که انگلیسیها چقدر خود خواه بودند و در حق ملت ما ستم میکردند و از سوی دیگر البته ضعف و وابستگی رژیم پهلوی هم در این قضایا مشهود است که چگونه منافع ملت ایران را به پای اینها میریختند.
ملت ما بزرگترین طلبکار از دولت انگلیس به شمار میآید
– اخیرا انگلیس در قضیه تسخیر سفارتش در ایران از سوی برخی از دانشجویان درخواست غرامت کرده است. نظرتان در این خصوص چیست؟
ما به لحاظ تاریخی طلبکاری بسیار زیادی را از انگلیس داریم؛ اگر فقط و فقط موضوع نفت را در نظر بگیریم باید بگوییم که ملت ما بزرگترین طلب کار از دولت انگلیس به شمار میآید و از زمانی که قرار داد دارسی بسته میشود تا زمانی که در سال 1329 نفت ملی میشود و البته در ادامه تنها 2 سال است که در زمان دولت مصدق نفت ملی میماند و بعد از آن هم اگر چه کودتای 28 مرداد رخ میدهد و اگر چه به ظاهر نفت ما ملی است اما با تشکیل کنسرسیوم مجددا با عقد قرار دادی که وزارت دارایی دولت کودتای زاهدی با کنسرسیوم میبندد باز هم نفت ما در اختیار دولتهای غربی و عمدتا آمریکا و انگلیس گذاشته میشود.
– در همین قرارداد بود که نفت ما 40 به 40 بین آمریکا و انگلیس تقسیم شد؟
بله؛ در این قرار داد نفت ما 40 درصد به آمریکا 40 درصد به انگلیس 16 درصد به فرانسه و 4 درصد هم به یک شرکت هلندی اختصاص داده شد و بعد از آن هم تا زمان انقلاب همین گونه نفت ما در اختیار آنها قرار داشت. اگر به صورت دقیقتر بخواهیم این مسئله را بررسی کنیم باید بگوییم که از زمانی که قرار داد دارسی بسته میشود تا زمانی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز میشود انگلیسیها نفت ما را که متعلق به ملت بود به یغما بردند و بزرگترین بدهکار به کشور ما در این زمینه محسوب میشوند؛ البته بحث غرامت سفارت با این مسئله قابل قیاس نیست چرا که مسئله سفارت در قالب مقررات و معهدات خاص خود قرار دارد و مسئله نفت ما هم به عنوان یک مسئله بزرگ تاریخی در جای خودش است که باید به لحاظ حقوقی به هر دو این مسئله در جایش رسیدگی شود.
– در پایان اگر نکتهای باقی مانده لطفا بفرمایید.
رفتار ملت ما با دولت انگلیس مبتنی بر یک سابقه تاریخی بسیار منفی است که از انگلیس در ذهن ملت ما باقی مانده است.
انگلیسیها در تمام دوران تاریخ شانه به شان آمریکاییها با ما دشمنی کردند و اگر نگوییم جلوتر از آنها بودهاند باید بگویم حرکت آنها شانه به شانه بوده است و همپای آنها جلو میآمدند و همواره با آمریکاییها همراهی میکردند و در بعضی جاها نیز حالت پیشرو و تحریک کننده داشتند که این مسئله نشان میدهد بعد از انقلاب هم آنها از دشمنی خودشان با ملت به هیچ وجه کم نکردند و همچنان طبق رویه گذشته در جهت مخالفت و دشمنی با ملت ایران قدم برداشتند.
Sorry. No data so far.