شهید عبد الحسین دستغیب، سیر و سلوک عرفانی را در محضر آیت الله سید علی قاضی، گذرانده بود اما عرفان او هرگز به گوشه نشینی و عزلت نمی انجامید؛ در دوران کشف حجاب از فعالین معترض بود و از سال ۴۱ با شروع شدن حرکت احیاگرانه امام خمینی(ره) ، همه آبرو و اعتبار خود را در حمایت و همکاری با نهضت امام خمینی(ره) می دید.
شهید دستغیب نمونهای کامل از ولایتپذیری بود و علاقه عجیبی به حضرت امام رحمتالله علیه داشت. جمله معروف «بیعشق خمینی نتوان عاشق مهدی (ع) شد» از سخنان این شهید عزیز میباشد. در سخنان خود، عارفانه میفرمود: «مَنْ اَطاعَ الخُمینی فَقَدْ أطاعَ اللّه؛ هر کس از خمینی رحمهالله پیروی کند، از خدا پیروی کرده است.» همسرشان میگوید: «هرگاه حاج آقا با امام امت دیدار داشتند، در بازگشت بیش از حد خوشحال و شاداب بودند و همواره خود را موظف میدانستند که سخنان ایشان را از صدا و سیما بشنوند و یادداشت کنند و در سخنرانیهای خود، محور سخن قراردهند. درباره دیدار با امام رحمهالله میفرمودند: «من در محضر امام، یارای سخن گفتن ندارم»ایشان به یکی از نمایندگان شیراز فرموده بود: «پسرجان! باید باورت شود که حضرت امام، نایب امام زمان علیهالسلام است، احترام به امام، احترام به امام زمان علیهالسلام است. میخواهی عزت پیدا کنی، عزت در پیروی از امام است» همان گونه که نسبت به امام و رهبری تولی داشت، از هر عنصر مخالف امام نیز به شدت تبری میجست. هم چنانکه میفرمود: «هنگامی که در مجلس خبرگان قانون اساسی دیدم بنی صدر در رابطه با ولایت فقیه که اساس نظام جمهوری اسلامی است، آن هتاکیها را کرد، بر خود واجب دانستم به دفاع از ولایت فقیه برخیزم و مطالبی را از تریبون مجلس بیان دارم…»
یکی از بزرگترین خوش سعادتی های امام خمینی(ره) وجود چنین یاران و همراهانی بود که آگاهانه از منطق انقلاب دفاع می کردند و هرکدام در منطقه ای از کشور محور حرکات انقلابی بودند.شهدای محراب آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله مدنی،آیت الله اشرفی اصفهانی، آیت الله دستغیب و آیت الله صدوقی، هریک خود پیر مراد جوانان انقلابی جویای معرفت و جوانان طالب تلاش مجاهدانه بودند که البته همگی این شهدا در مقابل رهبری پیر جماران، اهل «منم» و «انا رجل» نبودند و سرتا پا، «سمعا و طاعتا» بودند شاید پشتوانه محکم علمی آنها و یا شاید مشرب عرفانی آنها این قدرت عظیم روحی را به آنها داده بود که در فوران آرزوها و شعارها و آرمان ها انقلابی، طلایه دار جوانان بودند و زمینه ساز پایه گذاری نهاد های اسلامی شدند. نماز جمعه های سال های اولیه انقلاب، به برکت همین پیرمرد های عالم و زمان شناس مهم ترین محفل معرفتی – سیاسی هر منطقه بود و با هنرمندی آنان، روزشمار جوانان انقلابی برای حضور با اشتیاق در سنگر نماز جمعه، برای جوانان به نشاط می گذشت.
شور و حال و انگیزه و انرژی و صداقت و صفا و ساده زیستی این «جوانمردان عالم»، «پیران عارف» و «شهیدان محراب»، قبله حرکت جوانانی بود که قلب های رنجیده خاطر و خموده شان، از سخنان «پیر»، «برنا» می شد. وقتی صحبت از شهدای محراب می شود بی اختیار به یاد «جوانمردان» شهدای اصحاب کهف می افتیم آنها که در دوران احاطه کفر و ظلم، پروای منصب و نسب خود را نداشتند چه شباهت غریبی به شهدای محراب دارند که در دوران فتنه های سخت قبل و پس از انقلاب ، پروای نام و نشان خود نداشتند و خداوند چه زیبا وصف این شهدا را می نماید:
(إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً).«آنها جوانانى(جوانمردانی) بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم»
شهید عبدالحسین دستغیب با آثار متنوع و کتابهای اخلاقی و عرفانی متعدد خود که سرشار از داستان ها و روایت ها و آموزه های عبرت انگیز بود سالها غِنی بخش فکر روح جوانان بسیجی این کشور بود و خدمات فرهنگی وی همچون باقیات الصالحاتی هنوز در فضای علمی کشور جاری و ساری است. رحمه الله علیه
Sorry. No data so far.