یادداشتی از دكتر مسعود درخشان، عضو هیأت علمی دانشكدهی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
واژهی «جهاد» به معنی جنگیدن و دفاع از دین خدا است. دین خدا ابعاد مختلفی دارد؛ از جمله فرهنگی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. پس جهاد اقتصادی به معنی دفاع از نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در مقابل هرگونه تعرض و حمله است.
درستی نكات و قضایایی كه در این نوشته به آن میپردازم، برای بنده به اثبات رسیده است و هرچند كه در اینجا در مقام اثبات آن نیستم، اما صاحبنظرانی كه شبهاتی دارند، میتوانند این قضایا را صرفاً به عنوان فرضیاتی در نظر بگیرند و در مقام ارزیابی و آزمون آنها بكوشند. البته از دانشگاهیان و اصحاب نظر جز این هم انتظاری نیست.
مقدمتاً دو سؤال را مطرح میكنم: آیا حملهی اقتصادی دشمن حقیقی است یا مجازی؟ اگر این حمله حقیقی است، ریشه و علت این تعرض چیست؟ سوم اینكه دشمن متجاوز كیست؟ در پاسخ میگوییم كه اگر تعارض بین ایمان و كفر، غیب و شهود، دینداری و بیدینی حقیقی است، پس این تعرضات و دشمنیها نیز حقیقی است.
ادیان الهی پیامآور شیوهی زندگی فردی و اجتماعی برای رستگاری انسانها در همهی شئونات و ابعاد زندگی از جمله فعالیتهای اقتصادی هستند. بنابراین نظامهای اقتصادی میتوانند ویژگیهای الهی یا غیر الهی و به معنی دقیقتر، اسلامی یا غیر اسلامی داشته باشند. نظامهای اقتصادی در واقع همان شیوههای مختلف زندگی اقتصادی در جوامع انسانی است و نظر به اینكه ادیان الهی ناظر بر كلیهی روابط انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی است، پس روابط اقتصادی موجود در نظامهای اقتصادی، خارج از این قاعدهی كلی نیست. روابط اقتصادی و الگوهای تنظیم این روابط مبانی و اهدافی دارند. مبانی و اهداف در دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری نهتنها متفاوت، كه حتی متعارض است.
دفاع مقدس اقتصادی
مبنای روابط و تنظیم امور اقتصادی در نظام اقتصاد اسلامی همانا «احكام و موازین و اخلاق اسلامی» است. هدف این نظام نیز «تولید كالا و خدمات و تأمین معیشت مردم جامعه برای ارتقای معنویت و رستگاری دنیوی و اخروی آنها» است. در حالی كه «سود» و «تراكم سرمایه» مبنای تنظیم اقتصاد نظام سرمایهداری است و «حداكثرسازی تمتع از حیات دنیوی در فرایندی از حرص و ولع شتابان»، هدف آن است. همهی نهادها و سیاستگذاریهای اقتصادی در نظام سرمایهداری نیز بر همین مبنا و برای تحقق همین هدف تعریف میشوند.
خاطرنشان میكنیم كه كسب سود و تراكم سرمایه در اقتصاد اسلامی نیز وجود دارد، اما نمیتواند مبنای تنظیم روابط اقتصادی اشخاص و بنگاهها و مدیریت نظام اقتصادی در سطوح خرد و كلان باشد. در حالی كه حداكثرسازی تمتع از مظاهر حیات دنیوی1 خط هادی پویایی نظام اقتصاد سرمایهداری و معیار اصلی در تنظیم روابط اقتصادی به شمار میرود و نقش كلیدی در تعیین جایگاه و عملكرد نهادهای اقتصادی ایفا میكند و متكفل تنظیم امور اقتصادی و سیاستگذاریهای خرد و كلان اقتصادی است. پس این هدف نمیتواند مبنای برنامهریزی و سیاستگذاری در نظام اقتصاد اسلامی باشد، زیرا سود و سرمایه نه هدف، بلكه ابزاری است كه نهایتاً باید زمینههای مادی حركت جامعه به سمت سطوح بالاتری از تزكیه و تقوی را فراهم كند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه به دلیل تعارض مبنایی دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری، جنگ و نزاع این دو نظام با یكدیگر همیشگی بوده و بهویژه در عصر حاضر بسیار شدید و پیچیده شده است. اقتصاد سرمایهداری با ویژگی جهانی شدن، تبدیل به نظام اقتصاد سلطه شده است و از این رو تقویت بنیهی اقتصادی مسلمین با نیت «دفاع مقدس اقتصادی» امری كاملاً ضروری است.
وابستگی خطرناك به اقتصاد سرمایهداری
متأسفانه وابستگی اقتصاد ملی به اقتصاد سرمایهداری جهانی كه از چندین دهه پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده بود، با تزریق میلیاردها دلار درآمد نفتی به اقتصاد ملی بسیار گستردهتر و عمیقتر شده است. به همین دلیل تشخیص جبهههای جنگ اقتصادی در داخل كشور كه ناشی از رویارویی نهادهای وابسته به اقتصاد سرمایهداری با مبانی اقتصاد اسلامی است، حتی برای بسیاری از كارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی كشور نیز مشكل شده است. از این منظر میتوان گفت كه دشمن اقتصادی در داخل بسیار خطرناكتر از دشمن خارجی است، زیرا ویژگیها و مختصات دشمن داخلی چندان شناخته شده و آشكار نیست. پس یكی از وظایف اصلی دانشگاهها تشخیص و تبیین همین ویژگیها است.
دائمی بودن تعرضات و دشمنیهای ذاتی نظام سرمایهداری با اقتصاد اسلامی كه ریشه در غیر الهی بودن نظام سلطهی جهانی دارد ایجاب میكند كه جهاد اقتصادی -كه دفاع مقدس اقتصادی یكی از مظاهر آن است- امری دائمی در برنامهریزیهای اقتصادی نظام اسلامی باشد. با این وجود به نظر میرسد كه نامگذاری سال جاری به نام جهاد اقتصادی از سوی رهبر معظم انقلاب، تذكر و هشداری به اقتصاددانان دانشگاهی و سیاستگذاران اقتصادی كشور است. این هشدار از تهدید دائمی استكبار جهانی خبر میدهد؛ تهدیدی كه هماكنون در اَشكال جدید اما پیچیدهتری ظاهر شده است.
تبیین سازوكار این نزاع آشتیناپذیر یكی از وظایف اصلی دانشگاهیان و اندیشمندان این عرصه است. سؤال این است كه درك این حقیقت چه مسئولیت جدیدی را بر عهدهی دانشگاهیان و پژوهشگران قرار میدهد؟ در پاسخ به این سؤال باید مسائل متعددی را در نظر بگیریم. برخی از این مسائل به قرار زیر است:
نكتهی اول «ترویج تفكر جهادی» در تحلیل مسائل و سیاستگذاریهای اقتصادی در دانشگاهها و مراكز پژوهشی است. ضروری است كه دشمنی آشتیناپذیر اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایهداری به لحاظ تعارض مبانی این دو نظام با یكدیگر برای دانشجویان و پژوهشگران بهوضوح روشن شود. جهاد اقتصادی و برنامهریزیهای جهادی در اقتصاد مستلزم درك و شناخت صحیح از ماهیت و ویژگیهای این تعارض اقتصادی است. بدون اتفاق نظر در وجود تعرض و دشمنی، جهاد اقتصادی شعاری بیش نخواهد بود.
وجه مشخصهی تفكر جهادی، استقلال فكری و عدم تعلق خاطر به تئوریهای اقتصادی غیر الهی و بهویژه نظریات اقتصادی نظام سرمایهداری است. ارتقای سطح علمی كتابها و مقالات اقتصادی، گام نخست در تحقق این هدف است. ضروری است تا كاستیهای نظریات اقتصادی غرب در دانشگاهها و مراكز پژوهشی بهدقت بررسی و مطالعه شود و ثمرات این كاستیها در عملكرد نظام اقتصادی كشورهای سرمایهداری و بهویژه در ظهور بحرانهای ادواری در این نظام تبیین گردد.
خوشبختانه پس از بحران مالی و اقتصادی سال 2008 میلادی، شواهد و قرائن بسیار زیادی از خطاهای جدی دستگاه نظریهپردازی غرب آشكار شده است؛ خطاهایی كه ریشه در انحرافات موجود در مبانی آن نظام دارد. با اینكه نظریات موجود اقتصادی نوعاً نویدبخش تعادلهای اقتصادی و رشد و توسعهی مستمر در اقتصاد سرمایهداری هستند، عدم تعادلها و ركود اقتصادی و رشد اقتصادی شكننده و ناپایدار، وجه مشخصهی بیشتر كشورهای پیشرفتهی صنعتی شده است.
فرصتی تاریخی برای شناخت مبانی فساد در اقتصاد سرمایهداری
بحران مالی اخیر آمریكا نشان داد كه سردمدار و پیشقراول نظام سرمایهداری كه بدهكارترین كشور در جهان نیز هست، نهتنها هیچگاه قادر نخواهد بود بدهیهای خود را تسویه كند، بلكه كشورهای دنبالهرو آمریكا این حقیقت را پذیرفتهاند كه بدهیهای این كشور كه در پی صدور بحران اقتصادی به دیگر كشورها ایجاد شده است، همچنان رو به افزایش خواهد بود. این امر وجه مشخصهی تمامعیار استعمار جدید است.
بنابراین یك فرصت تاریخی برای دانشگاهها و مراكز پژوهشی كشورمان فراهم آمده تا با بررسی دقیق تعارضات موجود بین نظریات اقتصادی از یك سو و عملكرد اقتصادی كشورهای صنعتی از سوی دیگر، مبانی فساد در سازوكار این نظامهای اقتصادی را بهدرستی بشناسند. تعارض مبانی و اهداف آن نظام را با مبانی و اهداف نظام اقتصادی اسلام درك كنند و به دشمنی ذاتی این دو نظام با یكدیگر پی ببرند كه مصداق بارزی از دشمنی كفر و ایمان است.
دانشگاهها و دانشگاهیان میتوانند با مجهز شدن به تفكر جهادی واجد شرایط لازم برای برنامهریزی و سیاستگذاریهای جهاد اقتصادی باشند. تفكر جهادی شرط لازم برای ساختن الگوهای كاربردی در جهاد اقتصادی است؛ الگوهایی كه بتواند عملكرد اقتصاد ملی را كه ضرورتاً باید مبتنی بر احكام و موازین شرعی و اخلاق اسلامی باشد، در بستر تحولات اقتصاد جهانی -كه متأسفانه مبتنی بر مبانی مادی است- بهدرستی تحلیل كند. مهمتر آنكه این الگوها باید بتواند ثمرات تضاد در مبانی این دو نظام را در روبناهای اقتصادی مانند عملكرد نهادهای موجود در بازارهای پول و سرمایه، بانكها، بورسها و شركتهای سرمایهگذاری و نظایر آن بهخوبی توضیح دهد. برای این منظور باید دهها طرح پژوهشی تعریف كرد و از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی بهرهها برد و مشوق ایشان در ارتقای سطح تحقیقات و ذخیرهی دانش بود تا این حقایق انشاءالله روشنتر شود.
سلاح ما چیست؟
نكتهی دوم «ساختن الگوهای جهاد اقتصادی» است. سلاح ما اقتصاددانان دانشگاهی در این جهاد اقتصادی الگوسازی و نظریهپردازی مبتنی بر موازین اسلامی، قسط و اصول عدالت اقتصادی است. برای این منظور باید اقدامات زیر را صورت داد:
اولاً اینكه با آخرین تحولات و دستاوردهای علمی در دانش اقتصاد متعارف آشنا شویم تا بتوانیم نقاط قوت و ضعف این نظریات را با توجه به مبانی و روشهای بهكاررفته در الگوهای نظریهپردازی بهدرستی درك كنیم. به عبارت دیگر ضروری است تا به مرزهای دانش در اقتصاد متعارف برسیم.
ثانیاً با شناخت كاستیها و تناقضات موجود در دستگاه نظریهپردازی اقتصادی غرب كه از یك سو ناشی از خطاهای جدی در مبانی آنها و از سوی دیگر از سادهنگری در فرضها نشأت میگیرد كه ناشی از روشهای باطل انتزاع از واقعیات اقتصادی است، مرزهای دانش را توسعه دهیم و نوآوریهای علمی خویش را در حوزهی كاستیها و انحرافات ساختاری در نظریات اقتصاد سرمایهداری به مراكز علمی دنیا معرفی كنیم. همچنین تأثیرات سوء نظریات اقتصاد سرمایهداری و سازوكار تولید این نظریات بر دستگاه نظریهپردازی اقتصاد اسلامی را با دقتهای كارشناسی تبیین نماییم.
ثالثاً با تجربیات دیگر كشورها در سیاستگذاریهای اقتصادی در تاریخ معاصر آشنا شویم تا به دلایل و علل شكستها و توفیقات نسبی آنها در تحقق اهداف اقتصادی پی ببریم. در عین حال به تأثیرات سوئی توجه كنیم كه این سیاستگذاریها میتواند بر تحولات آیندهی اقتصاد كشورهای در حال توسعه و بهویژه بر نظام جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
شاید بتوان ادعا كرد كه به شرط رعایت سه شرط فوق میتوان بصیرت كافی برای الگوسازی و سیاستگذاری جهاد اقتصادی مبتنی بر موازین قسط و اصول عدالت را به دست آورد.
ملاحظه میكنیم كه تفكر جهادی برای ساختن الگوهای جهاد اقتصادی از یكسو پای در مرزهای دانش اقتصاد متعارف و تجربیات مرتبط با سیاستگذاریهای اقتصادی كشورهای مختلف به عنوان بستر حركت و پویایی نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دارد و از سوی دیگر بر مبانی و اخلاق اسلامی تكیه دارد تا حتیالمقدور مصون از خطاهای محتمل باشد. از این رو شاید اصطلاح «جهاد اقتصادی دانشبنیان» بهتر بتواند نقش دانشگاهها را در این فرایند نشان دهد.
ویژگیهای سیاستگذاریهای جهادی
نكتهی سوم «سیاستگذاریهای جهادی» در تنظیم امور اقتصادی است. ویژگی جهادی بودن اقتضا میكند كه این سیاستگذاریها دارای دو ویژگی استراتژیكی و آیندهنگری باشد، زیرا تعارض مبنایی نظام اقتصاد سرمایهداری با اقتصاد اسلامی و خصومت سیاستگذاران نظام استكبار جهانی با مدافعان انقلاب اسلامی نهتنها قابل رفع نیست، استمرار بلندمدت نیز دارد. بنابراین سیاستگذاریهای جهادی پدیدهای چندوجهی و حساس و پیچیده است و مطالعات بسیار گسترده و عمیقی را میطلبد. در این مجال به یكی از وجوه مهم این سیاستگذاریها میپردازیم.
كیفیت سیاستگذاریهای استراتژیك همواره تابعی از درجهی صحت آمارها و شاخصهای مربوط به تغییر و تحول در حوزههای استراتژیك است. متأسفانه تولید اینگونه آمارها و اطلاعات در انحصار كشورهای سلطهگر است كه میكوشند با تولید آمارهای غیر واقعی، چنان تصویر باطلی از تحولات آینده در حوزههای استراتژیك ترسیم كنند كه مسئولان ارشد و سیاستگذاران بخشهای كلان استراتژیك در كشورهای در حال توسعه را به نفع خود به بیراهه بكشانند.
این مسئله بهویژه در حوزهی انرژی و تحولات آیندهی بازارهای نفت و گاز كاملاً مشهود است. منابع اصلی سیاستگذاران بخش انرژی در كشورهای درحال توسعهی نفتی نوعاً ساخته و پرداختهی آن دسته از سازمانهای تولیدكنندهی آمار است كه صرفاً در جهت منافع شركتهای بزرگ نفتی و كشورهای بزرگ مصرفكنندهی انرژی آمارسازی میكنند. این سازمانها با تحلیلهای نادرست از این آمارها ذهنیت اكثر متولیان بخش انرژی در كشورهای صاحب ذخایر عظیم نفت و گاز را در راستای اهداف استعماری خود شكل میدهند. این حقیقتی است كه ما با مطالعهی 18 نهاد تولیدكنندهی آمار و پیشبینیكنندهی تحولات آیندهی بازارهای جهانی نفت و گاز به آن رسیدهایم.
پینوشت:
1. اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ / سورهی مباركهی حدید، آیهی 20
بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر و فزونجويى در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رُستنى آن [باران] به شگفتى اندازد، سپس [آن كشت] خشك شود و آن را زرد بينى، آنگاه خاشاك شود. و در آخرت [دنياپرستان را] عذابى سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.
* وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ / سورهی مباركهی انعام، آیهی 32
و زندگى دنيا جز بازيچه و سرگرمى نيست، و قطعاً سراى آخرت براى كسانى كه پرهيزكار ىكنند بهتر است، پس آيا نمىانديشيد؟
* انَّمَا الحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِن تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ / سورهی مباركهی محمد، آیهی 36
زندگى دنيا جز بازيچه و بيهودگى نيست، و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد [خدا] پاداش شما را مىدهد و اموالتان را [بهعوض] نمىخواهد.
Sorry. No data so far.