انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم سبزوار با برگزاری میزگردی با حضور نمایندگان اتحادیههای دانشجویی علل رکود جنبش دانشجویی را بررسی کرد.
برنامه با پخش مستند آذرخش در مورد حادثه تاریخی ۱۶ آذر شروع شد. پس از آن مجری سخنان خود را با آیاتی از قرآن کریم آغاز کرد و سپس از آقایان امیریان دبیر دفتر تحکیم وحدت، جعفری نژاد دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی،کیا دبیر سابق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و توکلیان دبیر سابق جامعه اسلامی دعوت به عمل آورد تا به روی سن بیایند.
کرسی با بیان این سوال که «در مورد شکل گیری تشکل دانشجویی خود توضیح داده و سپس تعریف خود از جنبش دانشجویی را بیان کنید؟» آغاز شد.
آقای امیریان فرمودند بیان تاریخچه دفتر تحکیم وحدت مجال دیگری را می طلبد و سپس پیرامون جنبش دانشجویی در حال حاضر بر این باور بودند که از جریان دانشجویی فاصله گرفته و اصل جنبش را در محیط پرشور و هیجان دهه هفتاد خلاصه می کردند.
سپس آقای جعفری نژاد در مورد شکل گیری جنبش عدالتخواه دانشجویی فرمودند در دوران اصلاحات و دهه ۷۰ برخی از تشکلات دانشجویی مانند دفتر تحکیم وحدت درگیر فضای سیاسی آن دوران شدند و همگام با خواستهای آنها فعالیت می کردند و به نوعی وارد دوایر قدرت شدند و در مقابل بسیج دانشجویی فضا را به سمت پاسخگویی برد به طوری که دعوایی زرگری میانشان رخ داد در این فضا بود که بسیاری از آرمان های امام و انقلاب بر زمین ماند و ضرورت ایجاد جنبش عدالتخواه احساس شد. و در مورد برخی شاخص های جنبش دانشجویی از سخنان رهبری فرمودند «خدانیاورد آن روزی راکه دانشجوی ما مصلحت اندیش شود»،«محافظه کاری قتلگاه انقلاب است»،«دانشجو باید آرمان ها را فریاد بزند»،«خدالعنت کند کسی را که نمی خواهد دانشجوی ما سیاسی باشد.»
آقای مرتضی کیا همچنین سخنان خود را با تسلیت ماه محرم آغاز کردند و صندلی های خالی سالن را علتی برای رکود جنبش دانشجویی نمی دانستند. ایشان علت رکود را صندلی های پر روی سن یعنی خودشان دانستند که نتوانسته اند آنطور که باید صدای خود را به گوش مسئولین برسانند و شرایط را به گونه ای دانستند که تضارب آرایی وجود ندارد. ایشان با اشاره به سخنان رهبری درسال۱۳۸۶درجمع دانشجویان علم وصنعت به عنوان منشورجنبش دانشجویی، آن رامعرف کامل جنبش دانشجویی دانستند و گفتند تشکل دانشجویی حزب نیست بایستی کار سیاسی و تحلیل سیاسی داشته باشیم اما درگیرفضای قدرت و سیاست نشویم و تریبون حزب خاصی قرار نگیریم، با اشاره به نزدیکی انتخابات تذکر این نکته را لازم می دانستند و درپایان گفتند انقلاب اسلامی یک سیرت حقیقی و یک صورت حقوقی دارد، صورت حقوقی آن همان مجلس خبرگان، رهبری، قانون اساسی و …است اما سیرت حقیقی آن عدالت خواهی، آزادی خواهی، ساده زیستی وحمایت از مستضعفان است.
آقای توکلیان سخنان خود را با تسلیت شهادت امام سجاد شروع کردند و ابتدا در مورد تاریخچه جنبش دانشجویی از ۱۶ آذر ۳۲ سخن گفتند و ادامه دادند جنبش دانشجویی رویکردی استکبار ستیز داشت، قبل از انقلاب گرایشات، بیشتر توده ای بود و بعد از انقلاب بود که جنبش دانشجویی درقالبی اسلامی وپیرو نهضت امام در آمدکه از محصولات آن میتوان به تسخیرلانه جاسوسی (انقلاب دوم) اشاره کرداز سال ۷۶ با روی کارآمدن دولت اصلاحات، جنبش دانشجویی درگیر گرایشات سیاسی چپ شد و این آغاز انحرافی عظیم بر بدنه بعضی از تشکل های دانشجویی بود از ۷۶ تا ۸۴ جنبش دانشجویی رفتارهای منتقدانه سیاسی داشت که ریشه درفضای احساسی وتمایلات احزاب داشت و از ۸۴ به بعد است که اساسا می توان جنبش دانشجویی را دید و بعضی که گرایشات ناب اسلامی داشتند و نخواستند در گیر این فضاها شونددر تشکلی به نام جامعه اسلامی گرد هم آمدند.
دور دوم گفتگوها با این سوال از سوی آقای امیریان آغاز شد که چرا انتظار می رود که دغدغه مندی یک دانشجو بیشتر و پررنگ تر از سایرین باشد و ایشان ادامه دادند انسان هرچه بی دردتر باشد از ذات خود دورتر می شود و اینکه همیشه آگاهان و عالمان جامعه مسئول ترند. و ادامه دادند از راست ترین ها تا چپ ترین ها می گویند آرمان خواه باشید، خط امام را پیروی کنید که اینها بسیار جذاب و متین است ولی در عمل چنین افکاری را نمی بینیم و شاید اینکه اعتبار وتاثیر گذاری جریان دانشجویی و نه جنبش دانشجویی (ایشان اساسا معتقدند چیزی به نام جنبش دانشجویی وجود ندارد) از بین رفته، عدم تحرک و پویایی است و اینکه سعی نکنیم برای اثبات خودمان، دیگران را نفی کنیم بلکه اگر سالهای دهه ۷۰ را نقد می کنیم بایستی فضای امروز را هم نقد کنیم وسخنان خود را بااین حرف که صحبت های آقای توکلیان را مبنی برعدم وجود جنبش قبل از سالهای ۸۴ قبول ندارند افزودند جریان دانشجویی سال ۷۶ کاملا دانشجویی بود چون در دور اول انتخابات ۲۰ میلیون رای به آقای خاتمی داده شد در حالیکه انهایی که آقای احمدی نژاد را منتصب به جریان دانشجویی می دانند فقط ۴میلیون رای در سال۸۴ داشتندو البته این طبیعی بود که بعد از دوران سخت سازندگی دانشجویان دیگر خواهان فردی مانند رفسنجانی نباشند و به آقای خاتمی گرایش پیدا کنند و اینکه حریت آزادی واستقلال و شور دانشجویی در سال ۷۶ وجود داشت امروز سراسر دانشگاههای مارا بی دردی فراگرفته و دانشجوی امروز حس نمی کند چند صدایی وجوددارد و ترس کاذب و عدم احساس امنیت برای مخالفان باعث این بی تحرکی فضای دانشگاها شده است و هم اکنون میشود گفت که بیش از۳ درصد معاند نداریم که با این تنگ نظری هاو کج فهمی هاممکن است به معاندین نظام تبدیل شوند.
آقای جعفری نژاد سخنان خود را با انتقاد تند از آقای امیریان شروع کرد و ادامه داد که نهایت حریت و آزادی تحکیم وحدت عکس های منتشر شده از ایشان در سال های بعد با عوامل ضد نظام در خارج از کشور بود
ما چند صدایی را قبول داریم و عقیده مان این است که دیکتاتوری فرهنگی بر همه ی دانشگاه های ما حاکم است و در بخش جنبش دانشجویی انفعال است .باید نشاط سیاسی وجود داشته باشد و احساسی بودن و سطحی گرایی نباشد که در سال ۷۶ بود. چرا جنبش دانشجویی همیشه باید در تقابل با اشخاص خاص در راس حکومت باشد .سپس قسمتی از سخنان رهبری را قرائت کردند و گفتند امروزه ما با این سخنان بیگانه ایم و درگیر فضای لفاظی های جناحی شده ایم. بعد از آن با اشاره به قضیه ی ۳۰ هزار میلیارد دلار گفتند: مبانی دهه ی ۶۰ را رها کرده ایم و مبانی و تحلیل ندلریم .علت پیشروی جنبش دانشجویی درد مردم را داشتن و دغدغه ی مردم را داشتن به عنوان حامیان اصلی انقلاب بود که از آن فاصله گرفته ایم. الآن پازل را فقط مسئولین و صاحبان قدرت تعریف میکنند و ما در آن بازی می کنیم.
آقای کیا در نقد به سخنان آقای امیریان گفتند که آیا هو کردن آقای خاتمی در دانشگاه تهران از سوی دوستان شما نشانه ی حریت است؟ ما افتخارمان این است که در آن روز از آقای خاتمی دفاع کردیم و امنیت ایشان را تامین کردیم. هرج ومرج در مجموعه ی تحکیم وحدت وجود داشت. ما نه هرج و مرج و آزادی به هر قیمتی را قبول داریم و نه فضای دیکتاتوری فرهنگی امروز را. مشکل اصلی مقامات رده ی میانی جامعه هستند که قدرت تحلیل ندارند و پست های مدیریتی را دریافت کرده اند. سرخ و سفید نشویم و رگ گردنمان بیرون نزند لااقل قدرت تحلیل و دفاع از رهبری را داشته باشیم تا نگران حرف های انتقادآمیز دیگران نباشیم (اشاره به سخنرانی آقای علی مطهری در جمع دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه … در چند روز پیش). الآن بحث سر دعوای بسیج و انجمن اسلامی نیست که نهایت دغدغه ی مذهبی ها حجاب خانم ها شده است و نهایت دغدغه ی انجمن اسلامی ها جامعه ی مدنی که خودشان هم نمی دانند چیست شده و ما درگیر فضای تقویمی در فعالیت های تشکل ها شده ایم.
آقای توکلیان در جواب به مجری که از سال ۸۴ به بعد چه بر سر جنبش دانشجویی آمد جوابی ارائه نکردند و در انتقاد به سخنان آقای امیریان گفتند: شور بدون شعور نمی خواهیم. آخر انتظارمان آن نباشد که رئیس دانشگاه عوض کنیم چون موافق ما نیست. در دهه ی ۷۰ جنبش دانشجویی بازیکن بود و گاهی توپ جمع کن و گاهی نیز برای همراهی کامل با آن ها سهمی در کرسی های مهم واگذار می کردند و در انتقاد به آقای جعفرنزاد گفتند که ماهیت اصلی نظام و سیرت آن را به خاطر سوءاستفاده ی بعضی زیر سوال نبریم. جنبش دانشجویی صرف موضوع عدالتخواهی را دنبال نکند. دوستان می گویند ما درگیر این شده ایم که« چه کسی چه کار کرد». جزئی از کار ما روشنگری است. بعضی از مشکلات ما ناشی از سابقه ی بد جنبش دانشجویی است. بعضی بازیچه ی احزاب می شوند و نگرانی هایی را برای ورود به این عرصه در دل دانشجویان و خانواده ها به وجود می آورند. درگیر فضای علم زدگی شده ایم و شاید دلیل بسیاری از مشکلات ما این است که ما به عنوان اعضای تشکل های دانشجویی برنامه ی خاصی برای دانشجویان نداریم. بعضی خود دارای فضای ذهنی پخته تری هستند و بسیاری عوام هستند که باید برایشان برنامه ریزی شود و در آخر گفتند: جنبش دانشجویی که در آن نخبه پروری نباشد جنبش نیست.
در دور سوم گفتگو آقای امیریان در جواب انتقادهای دیگران گفتند: چگونه عدالت اقتصادی داشته باشیم وقتی عدالت سیاسی نداریم که ناعدالتی اقتصادی ناشی از ناعدالتی سیاسی است. چند صدایی و آزادی عقیده وجود ندارد بنابراین دولت احساس نمی کند که زیر ذره بین است.بعضی مشکلات ناشی از عوامل بیرونی است وفقط نباید بگویم در خط امام و رهبری و مستضعفین .اول باید عدالت سیاسی داشته باشیم. ما قبول داریم که بعضی از اعضای تحکیم وحدت مثل طیف علامه از خط قرمزهایی چون قانون، اسلام، نظام و رهبری عبور کردند و ما نیز منتقد این گروه هستیم. بعضی از دوستان آقای کیا در بسیج دانشجویی دقیقا همان افکاری را دارند که ایشان با آن افکار مخالفند. یکی از رسالت های ما در جنبش دانشجویی حل مشکلات خودمان است که یکی از مصادیقش عوض کردن رئیس دانشگاه است.
آقای جعفری نژاد هم در این دور گفتگو با این جمله شروع کردند که ما ماهیت نظام را قبول داریم و بحثمان فقط حوزه ی اقتصادی نیست بلکه فضای فرهنگی از همه مهم تر است. حرف ما این است که چرا دانشجویان ما مطالبه گری ندارند. در فضای بیداری اسلامی، دانشجوی پولی،خصوصی سازی و … چه واکنشی نشان داده ایم؟ جنبش دانشجویی حرف برای گفتن دارد و نیاز به خاتمی و احمدی نژِِاد نداریم تا در پازل آن ها بازی کنیم. ما قدرت خاتمی سازی و احمدی نژاد سازی داریم. سخنان امام را به عنوان اصول تحلیل کنیم و بر اساس آن فعالیت کنیم. ما برای دنیا حرف داریم و نباید فقط دنبال انتقاد این و آن باشیم.با هر مسلک و تفکری که هستیم سخنان امام را پیگیری کنیم.
آقای کیا در ادامه گفتند: آزادی و عدالت دو شعار اصلی هستند که متروک و مغفولند. آزادی را بد معنا نکنیم و روشنفکری به هر قیمتی نباشد. حریم خصوصی افراد را رعایت کنیم و در مقابل محکم پای عدالت بایستیم. به حداقل ها و کشف مساله ی اختلاس راضی نباشیم( انتقاد به آقای توکلیان) دنبال کشف ریشه ها باشیم و به زالو های اقتصادی میدان ندهیم. سر دانشجویان را با موضوعاتی مثل فراماسونری و شیطان پرستی و شعار های آنان گرم نکنیم. نفوذ فراماسونری در تفکر و تحلیل ها هم بیشتر است و هم خطرناک تر. مشکل دیگر این است که سازمانی شده ایم و درگیر پست ها. جنبش دانشجویی نباید درگیر فضاهای نظام مند شود.
آقای توکلیان سخنان خود را با انتقاد نسبت به سخنان آقای جعفری نژاد شروع کردند و گفتند جا نزدیم و رفتار را متناسب با شرایط می سنجیم. اعتراض و فریاد زدن تنها راه انتقاد نیست. موضع گیری در قبال دانشجوی پولی داشتیم ولی تجمع نکردیم، ولی در هر نشستی که داشتیم در مورد آن بحث کردیم. حرف من این است که نظام را زیر سوال نبریم. ما مساله ی اختلاس را کشف کردیم و آقا فرمودند این یک پیروزی بزرگ برای ما است این نشانه ی سلامت نظام است و به عنوان آخرین نکته گفتند بهترین مساله ی جنبش دانشجویی پیوند با توده ی مردم است و مشکل این جا است که التزام عملی به گفته های آقا نداریم و آن ها را ارشادی می پنداریم. مساله ی کرسی های آزاد اندیشی را جدی نمی گیریم.
آقای کیا درجواب آقای توکلیان مبنی بر اینکه اختلاس یک پیروزی برای ماست گفتند:درواقع این اختلاس یک بدبختی بزرگ برای ماست ما در مقام یک دانشجو و آرمانخواه هستیم نه یک مسئول محافظه کار!
بعد از پایان یافتن دور سوم گفتگو تعدادی از سوالات کتبی دانشجویان به دست مجری برنامه رسید که به دلیل کمبود وقت پرسیده نشد و یکی از دانشجویان سوال شفاهی خود را در جمع مدعوین پرسید.
– شما می گویید دیکتاتوری فرهنگی یکی از علل رکود جنبش دانشجویی است اما در جریان انقلاب که شاه حکومت داشت دیکتاتوری از امروز بیشتر بوده است و ما اینقدر رکود که الان داریم نداشتیم بلکه خیلی فعال تر از اکنون عمل می کردند؟
آقای جعفری نژاد به تبیین دیکتاتوری فرهنگی پرداختند و افزودند دیکتاتوری فرهنگی یعنی اینکه تنها انتظاری که از دانشگاه در قبال این همه امکانات دارند ا ن چیزی است که خودشان می خواهند نه آن چیزی که دانشجو می خواهند .می خواهند دانشجو فقط در سر کلاس بنشیند و همانند یک ریکوردر عمل کند. و به مجوز ندادن برای پخش بیانیه ای در خصوص خصوصی سازی خوابگاه ها در سطح دانشگاه اشاره کرد.
Sorry. No data so far.