عبدالله گنجی – گزارش ديرهنگام كميسيون اصل ۹۰ مجلس در خصوص فتنه ۱۳۸۸ در اكثر محورهاي اعلام شده نكته تازهاي نداشت، اما تأكيد بر وقايع و رفتارها و اتفاقات توسط مجلس از جهت ثبت آن در تاريخ قابل توجه است. گزارش مذكور به دليل همانگويي حوادث و بازخواني آنچه قبلاً گفته شده و يا به نوشته و كتاب تبديل شده مطلب تازهاي نداشت، اما چند نكته ناگفته نيز در آن وجود داشت كه در بين مطالب تكراري اين گزارش گم شده از جمله اين نكات ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد.
۱- اهداف سفرهاي بينالمللي خاتمي:
در گزارش مذكور آمده است كه سفرهاي خاتمي به تونس، استراليا و… در راستاي متقاعد كردن طرفهاي خارجي مبتني بر اعتماد به موسوي بوده است. به تعبير ديگر، خاتمي تلاش ميكرده است تا شخصيت ناشناخته موسوي را معرفي و مخالفان نظام را متقاعد كند كه آنچه مدنظر است در پروسه تغييرات مد نظر موسوي جاي ميگيرد. اگر مطالب فوق را حمل بر صحت بگذاريم به اين نتيجه ميرسيم كه نجيبترين فرد اصلاحات نيز درصدد فشارهاي خاص بر نظام بوده و در طراحي فتنه نقش محوري بر عهده داشته است.
مازيار بهاري خبرنگار نيوز و يك مدعي است كه وقتي با موسوي و خاتمي صحبت كردم متوجه شدم كه آنان حتي قادر نيستند انقلاب رنگي را بومي نمايند و با همان شكل و شمايل اجرا شده در جاهاي ديگر، به پيش ميبرند.
بنابراين اكنون ميتوان قضاوت كرد كه خروج خاتمي از گردونه انتخابات در اسفند ۱۳۸۷ به اين دليل بوده است كه جسارت موسوي در تقابل با نظام اسلامي را برتر از جسارت خود ميدانسته است و اين جابهجايي يك عمل تصادفي نبوده است. پذيرش نظرات مشاركتيها و مجاهدين توسط موسوي و پرداخت هزينه توسط اين دو حزب براي موسوي صرفاً يك همراهي عاطفي نبوده است. آنان به موسوي اميد بسته بودند.
۲- الگوی مؤسسهسازی:
در گزارش مجلس به ايجاد چند مؤسسه به ظاهر علمي- پژوهشي توسط اصلاحطلبان اشاره ميشود كه غير از «جمعيت توحيد و تعاون» مابقي آن قبلاً به افكار عمومي معرفي نشده است. مؤسسه «توسعه دانش و پژوهش ايران»، «تحقيقات و توسعه علوم انساني»، «مطالعات فرهنگي و تمدن ايران زمين»،«دين و اقتصاد» و «مؤسسه گفتمان جهاني مسلمان» نيز مؤسساتي بودهاند كه پيشتوانه فكري و تئوريك و مشاورهاي جريان فتنه را به عهده داشتهاند.
به نظر ميرسد مؤسسات مذكور با كپيبرداري از دهها مؤسسهاي كه در غرب فرآيند مدرنيزاسيون در ايران را دنبال ميكنند، ايجاد شده باشد. به تعبير ديگر مؤسسات مذكور ميتواند بومي شده «خانه آزادي» ،«مؤسسه بروكينگز»، «صندوق اعانه ملي دموكراسي N.E.D» و «بنياد سوروس يا جامعه باز» باشد.
۳- تهيه مانيفستهای راهبردی:
يكي از نكات قابل توجه فتنه ۱۳۸۸ كه در گزارش كميسيون اصل ۹۰ نيز بدان اشاره شده است تبيين و تهيه راهبردهاي اصلاحطلبان در قالب «جزوات راهبردي است. اين جزوات كه در دو پروسه جدا از هم تهيه شده است عبارتند از «سند تاملات راهبردي پنج ساله» حزب مشاركت و ديگري «مانيفست زيست مسلماني» كه توسط جمعيت «توحيد و تعاون» تهيه شده است. وجه مشترك هر دو جزوه گردش براي ايجاد «مردم سالاري فزاينده» است.
هر دو جزوه بر جنبشهاي اجتماعي و شبكههاي اجتماعي و سياسي كردن همه صنوف تأكيد دارند. ريشه هر دو جزوه در انديشههاي مكتب انتقادي هابرماس است. «زيست مسلماني» همان «زيستجهان» هابرماس است كه در جزوه زيست مسلماني به شكل غير حرفهاي بوميسازي شده است.
بنابراين اكنون ميتوان فتنهگران را داراي طرحي جامع دانست كه در سه بعد به صورت همزمان فعال بوده است:
۱- ارتباط با مراجع بينالمللي و معرفي موسوي به عنوان چنجر
۲- تهيه مانيفست تئوريك
۳- ايجاد جنبشهاي اجتماعي براي عملياتي كردن ايدهها.
به نظر ميرسد عمق فتنه هنوز قابل بازيابي و بازخواني است طراحي عميق غرب و اصحاب فتنه هنوز بخشهاي غير هويدايي دارد كه نوع مواجهه آنان با انتخابات امسال نيز بخشي از آن پازل است.
Sorry. No data so far.