تریبون مستضعفین- سعید حسنپور
نمایش «کلید» به کارگردانی محمدرضا مداحیان و تهیهکنندگی حمید نیلی کاری از گروه فرهنگی هنری تراب این شبها در تالار وحدت به روی سن میرود. بازیگر نقش اول این نمایش قاسم زارع است که در هیئت پدر شهیدی که به همهی گذشتهاش بدبین است به روی صحنه میرود و درگذر از همهی تاریخ و سنتی که در پشت سر دارد بر سر دوراهی یک انتخاب قرار دارد.
کلید و چمدان روایتی است برای بازگشت به اصل انسانی که سرتاسر تاریخ هابیلش را در خاک کرده و با قابیلش در زمین به دنبال گوی حقیقت است.
نقش اول نمایش مالک نام دارد که گویا در برزخی وجود دارد و راه حق و باطل را گم کرده و از خدا مدد میجوید. در این راه مالک تنها نیست؛ دو نفر او را در این راه همراهی میکنند. نمایشنامه روند داستان را به جبهه میکشاند و در آنجا نوای همرزمان مالک و همچنین فرزندی را که خود لباس رزم بر تنش کرده و جا مانده از میدان است، به تصویر میکشد. این نمایش صحنهی شهادت حضرت عباس را تداعی میکند که از نقطههای اوج نمایش است و تماشاگران را بسیار تحت تأثیر خود قرار میدهد. در نمایش سبک زیبایی از شعر و موسیقی و حرکات با هم آمیخته شدهاست که تماشاگران را مجذوب خود کرده و در جایجای نمایش به چشم میخورد. در صحنهای که لشکر باطل قرآن بر سر نیزه میکنند و قرآن ناطق را فراموش کردهاند، حضرت عمار یاسر در جنگ صفین به تبیین ولایت حضرت علی(ع) میپردازد و جاهلیت این قوم را اثبات میکند.
در ادامه صحنهای است که شریح قاضی بر زنده بودن هانیابن عروه شهادت میدهد و با نفس خود درگیر است و حضور مالک در همهی این صحنهها به چشم میخورد که درصدد پیدا کردن راه درست است و در آخر یکی از دو چمدان که چمدان سعادت است را بر میگزیند و فردی که صاحب چمدان باطل است، با فریاد که «مالک من میروم و تو اشتباه کردی و مالکهای دیگر را از دست نخواهم داد»، از صحنه خارج میشود و مالک میماند و چمدان سعادت …
در صحنهای که پسر مالک با چمدان سعادت نزد مالک میآید، از پس آن خیمهای نمایان میشود که و در آخر پدر، لباس رزم را برتن پسر میکند تشبیه واقعه کربلا درصحنه دیده می شود و فریاد برمیآورد که «ای وای بر من! که پسرم را نشناختم.»
و در نهایت نمایش با حرکات گروهی و موسیقی به پایان میرسد.
این نمایش در مجموع درانتخاب موسیقی و نور و بازیگر موفق بود، اما بعضاً دیالوگهای پیچیده و نامفهومی داشت. میزان سن را بازیگران به خوبی رعایت و اجرا کردند ولی حرکات دسته جمعی، نمایش را از اوج به سطح می کشاند و مخاطب را از حال و هوایی که دارد دور میکند. از نقطههای قوت نمایش به تصویر کشیدن لحظهی به میدان رفتن و شهادت حضرت عباس بود که حرکات تمام افراد به طور منظم و زیبایی چیدمان و کار شده بود. درضمن از تصاویر صحنههای جنگ نیز نمیتوان غافل بود که در همه جا دکور و نور، چهرهی زیبایی را در پس صحنه به خوبی به نمایش میگذارد …
Sorry. No data so far.