فریدالدین حدادعادل – نكاتي در باب آماده سازي اذهان عمومي جهت ورود به يك روند سياسي اجتماعي
تجربه انتخابات سال ۸۸ نشان میدهد که در فضای رقابت سیاسی کشور، بعضی از فعالان و بازیگران ظرفیت و تحمل کافی برای چنین بازی پیچیدهای را ندارند. سیاستورزان کمبنیه برای گریز از عوارض شکست سیاسی، آماده برهم زدن امنیت کشور و فضای آرام سیاسی هستند. اگر دسیسه بیگانگان و طمع دشمنان داخلی را هم بخواهیم نادیده بگیریم، لزوم هوشیاری نسبت به بیقراری بازندگان سیاسی و آفتهای آن، همه ما را به هوشیاری بیشتر وا میدارد. علیالخصوص که ممکن است بعضی از گروهها از پیش برای کم کردن تبعات باخت محتمل خویش، سناریوهایی جهت کمرنگ کردن شکست خود یا تلخ کردن طعم پیروزی حریف، طراحی کرده باشند.
در سال ۸۷، ریاست صدا و سیما در جلسهای توجه جمع را نسبت به تأثیرگذاری قابلتوجه پیامکها در فضای غیررسمی جلب کرده بودند. در زمستان همان سال شاهد تشدید پیامکها، کاریکاتورها، ایمیلها و سپس کلیپها بر ضد رییسجمهوری کشورمان، جناب آقای احمدینژاد، بودیم. تا جاییکه حتی خارجیان هم در سایتها و مجلات خود پا به این عرصه گذاشتند. چیزیکه خیلی از مخاطبان آن را صرفا شوخی یا اهانتهایی خفیف ارزیابی کردند که ارزش واکنش نشان دادن نداشت.
دو بند پیشین میتواند حکم مقدمه را داشته باشد برای طرح موضوع این نوشتار.
تصمیمسازان سیاسی بهمنظور جلبتوجه اقشارمختلف مردم، فضاسازی، تقریب اذهان به منویات خویش و یا درگیر کردن فکر جامعه با یک موضوع، نیازمند پیدا کردن نقطهای آغازین برای شروع فعالیت خود هستند. مسأله یا موضوعی که گاهی باید به اندازه یک نقطه کوچک و کمارزش بهنظر برسد تا حساسیت طرف مقابل را جلب نکند و در عینحال بتواند آغازی بر یک عملیات روانی و فضاسازی تبلیغی باشد.
مسیر آمادهسازی جامعه برای ورود به عرصهای جدید که حساسیتهای سیاسی، مردمی و اجتماعی بالایی دارد، روند پیچیدهایست. مهمترین دلیل پیچیدگی آن نیز در موارد زیر قابلمشاهده است.
۱- تبعات سیاسی طراحی چنین پروژههای روانی، اجتماعی و سیاسی، گاهی جبرانناپذیر است.
۲- طرف مقابل ممکن است بتواند خود را برای مقابله آماده کند و در نتیجه عملیات ناموفق بماند.
۳- مردم اگر بدانند که در پس اتفاقی که به ظاهر کمارزش بهنظر میرسد، طراحی گسترده و پیچیدهای قرار دارد، نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهند و کار نتیجه عکس خواهد داد. یعنی اگر مردم بفهمند موج شایعات پیدرپی که درباره یک شخص منتشر میشود و یا جوکهای (از بهکار بردن لفظ لطیفه عمدا اجتناب کردهام) مربوط به او که هرکدام بهنحوی با تمسخر او به خنده افراد منتهی میشود، با هدفی سیاسی و روانی طراحی شده است، حتی اگر از پذیرش آنها اجتناب نکنند؛ آنها را با تحلیل و بینش دریافت میکنند.
قدم اول برای آمادهسازی اذهان عمومی جهت ورود به یک روند سیاسی و اجتماعی، درگیرسازی ذهن مخاطبان با بخشی از موضوع است. از همینجا جهتگیری نیز به آرامی شروع میشود. مخاطبان دستهبندی میشوند و به فراخور سطح سواد، فرهنگ و بینش آنها خوراکهای ذهنی متنوعی تولید میشود. مطالب تحلیلی در کتابها و مجلات درج میشوند. ماهواره و اینترنت به انتشار هدفمند اخبار میپردازند و در سطحی فراگیر و عمومی و البته بسیار مؤثر، جوکها و شایعات لایههای عامیانه و نازل اجتماع را پوشش میدهند.
کاربری جوک و شایعه در این است که حتی نخبگان و فرهیختگان و سیاسیون نیز در ساعات و لحظات شخصی و غیرجدی خود به آن میپردازند و به آن مبتلا هستند. شایعه و جوک در جامعه ما معمولا در کنار هم مطرح میشوند، جوکها ابتدا پایههای احترام و منزلت و جایگاه سوژهای خود را سست میکند و سپس شایعه به تخریب مشروعیت و مقبولیت و نفوذ کلام و رأی سوژه میپردازد. حال این عملیات ضد هرکس که میخواهد باشد. جامعه ایرانی تجربه این اتفاق را در مورد اقوام مختلف خود، اقشار گوناگون اجتماعی و شخصیتهای متعدد انقلابی داراست.
جوکها در جامعه ما – شاید در کشورهای دیگر هم همینطور باشد – شایع هستند. یونسکو فارسیزبانان را شوخترین مردم دنیا معرفی کرده است که دارای انواع و سطوح فراوان شوخی هستند و جالب اینکه از حیث میزان و تنوع ناسزا نیز پس از فرانسویان در رده دوم قرار میگیریم. با این اوصاف مردم نسبت به اقسام جوک واکنش منفی نشان نمیدهند. و در نتیجه جوکها دهان به دهان، گوش به گوش و ایمیل (پست الکترونیکی) به ایمیل منتشر میشوند. افراد حتی اگر مضمون جوک را هم نپسندند، به آن میخندند.
اما این پدیده جذاب عمومی اجتماعی وقتی فراوانی پیدا کند یا بهطور مشهود به موضوعی خاص متوجه باشد، درخور توجه و ریزبینی است. خصوصا که این اتفاق در آستانه یک مرحله مهم سیاسی جامعه رخ دهد.
موضوع این نوشتار – بهطور مشخص و دقیق – پرداختن به حجم قابلملاحظه جوکهایی است که در مورد آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، اینروزها منتشر شده است. چرا یکباره طی چند ماه گذشته ایشان اینطور آماج جوکها قرار گرفتهاند؟ آیا میخواهند سوابق علمی، مبارزاتی و سیاسی ایشان را آهسته آهسته و بیسر و صدا کمرنگ کنند. پس از یک عمر همراهی با امام و رهبری و خدمت به جامعه، حالا ایشان به سوژه جوکها تبدیل شده است. طراحان این فضای عجیب بهدنبال چه هستند که پیرمرد زاهد و هوشیار عرصه سیاست را به موضوع جوک تبدیل کردهاند؟
اگرهیچ نیتی نیست و صرفا خندیدن مهم است(؟!) چرا در آستانه انتخابات و در جاییکه همه رقبا و رفقا چشم به عملکرد شورای نگهبان دوختهاند این فضاسازی صورت میگیرد؟ به خود اجازه نمیدهم به تحلیل جزییات و محتوای این حجم از جوکها بپردازم. ما به هیچوجه اجازه و وظیفه نداریم حتی برای تحلیل، هر چیزی را در فضای عمومی جامعه منتشر کنیم. اما ماجرا برای چندمینبار در حال تکرار شدن است.
اینبار احتمالا براي آیتالله جنتی پروژهاي تخريب را طراحي كردهاند. فعلا در مرحله آمادهسازی اذهان هستند. طراحان این موج تبلیغی میخواهند به نگاه مردم نسبت به ایشان طعم و جهت بدهند، بهطوریکه هر وقت صحبت از شورای نگهبان و دبیر آن شد؛ چیزی غیر از جدیت و دقت و امانتداری و تیزبینی به اذهان متبادر شود. مراحل بعدی هم ممکن است در پیش باشد. سطح بعدی، سطح شایعات است. احتمالا این یار قدیمی انقلاب را آماج تهمتهای مختلف هم قرار خواهند داد و به سمت تحریک اذهان عمومی علیه شورای نگهبان حرکت خواهند کرد. چه میدانیم، شاید اینبار فتنه قبل از وقوع انتخابات رخ دهد؛ شاید بازیگران جدیدی نقش فتنهگران را بر عهده بگیرند. شاید همانها از امروز مانع اصلی خود را آیتالله جنتی تشخیص دادهاند و در حال پیاده کردن طرحی برای تخریب جایگاه شورای نگهبان هستند. اگرچه شاید این گمانهزنیها بدبینانه بهنظر برسد، ولی بهواسطه جفایی که افرادی نظیر آقایان کروبی، موسوی و خاتمی در حق جمهوری اسلامی کردند، دیگر نمیتوان از کنار اینگونه امور به آسانی گذشت.
چهکسی باور میکرد کمیته صیانت از آرا و آن تجمعها و تشکلهای اجتماعی و سیاسی متعدد، در مرحله ادعای تقلب و نفی صداقت نظام به ابزار اصحاب فتنه بدل شود. آنموقع که نماهنگهای مخالف در سطح جامعه پخش میشد، نمیدانستیم که گامهای بعدی چیست و چه اتفاقهایی رخ خواهد داد. اگرچه امروز هم نمیدانیم فردا چه پیش خواهد آمد، ولی قطعا میدانیم که باید مراقبت خود را بیشتر کنیم. این جوکها بیدلیل بهسوی این مرد بزرگ سرازیر نشدهاند پس باید بدانیم آنها از آیتالله جنتی چه میخواهند؟!
Sorry. No data so far.