سه‌شنبه 31 ژانویه 12 | 12:18
پیرامون بحران بازار ارز و سکه و نسبت دادن آن به تعمد دولت

شعب ابی‌طالب، بهمنی و بحران ارز و سکه

بهمنی: در حال حاضر مشکل ما نقل و انتقال پول است. نمی‌توانیم ال‌سی باز کنیم و باید از طریق صرافی‌ها و بانک‌ها پول حواله کنیم. پول نفت را همانند قبل نمی‌توانیم وصول کنیم اما به‌رغم همه این شرایط زمینه را به‌گونه‌ای فراهم کرده‌ایم که واردات به شکل مطلوبی انجام شود. بارها گفته‌ام ما خود را برای دوران بدتر از شعب ابی‌طالب آماده کرده‌ایم و به لطف دوراندیشی‌هایی که در گذشته داشته‌ایم و تدابیر مقابله با تهدیدها از این پیچ سخت نیز به سلامت عبور خواهیم کرد


تریبون مستضعفین- در چند هفته اخیر و بخصوص اواخر هفته گذشته، تحلیل های بسیار عجیب و تامل برانگیزی در مورد چرایی بوجود آمدن بحران ارز و سکه در کشور در محافل رسانه ای و از طرف سیاسیون مطرح می شد، یکی از مهم ترین اینها تحلیلی بود که حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان روز چهارشنبه 5 بهمن با عنوان «چه کسانی تحریم را بزک می کنند؟!» مطرح کرده بود. در بخش های از این مقاله آمده بود:

«شاید با اولین نگاه به یادداشت پیش روی، کیهان را به «بدبینی»! متهم کنید ولی شواهد و قرائن موجود تردیدی باقی نمی گذارد – و یا، دستکم این احتمال را قوت می بخشد- که افزایش بی رویه و جهشی قیمت سکه و دلار طی چند هفته و مخصوصاً چند روز اخیر پروژه ای هماهنگ با تحریم نفتی ایران از سوی اتحادیه اروپا بوده است و جریانی همسو با اصحاب فتنه که چندان هم ناشناخته نیست با افزایش مصنوعی بهای سکه و دلار و نهایتاً افزایش پرشتاب قیمت سایر کالاها، در تلاش بوده است تا آثار تحریم نفتی جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا و سپس اتحادیه اروپا را سنگین و پرآسیب جلوه دهد!»

«اکنون به سوالی که در یادداشت 14/10/90 بی پاسخ گذاشته بودیم پاسخ می دهیم که برخی از ساده انگاران در پی توهم پراکنی شماری از اطرافیان خویش، شرایط کنونی کشور را با دوران «شعب ابیطالب» مقایسه کرده و راه برون رفت از آن را، گشودن باب مذاکره با آمریکا دانسته بودند! بی آن که بدانند و قادر به درک این نکته بدیهی باشند که درگیری جمهوری اسلامی ایران با آمریکا یک درگیری ماهوی است و از ماهیت طرفین درگیر ریشه می گیرد.»

«آیا تنها راه پیش روی آمریکا و متحدانش برای موثرنشان دادن تحریم ها، این نیست که در داخل کشور به ایجاد یک «فضای کاذب» از افزایش قیمت ها دست بزنند و سپس ادعا کنند این افزایش جهشی قیمت ها پی آمد تحریم هاست؟! دقیقا و در مقیاسی بزرگتر از همان ماجرای انفجار بمب در نمازجمعه تهران؟!

آیا افزایش غیرطبیعی و پرشتاب بهای سکه و دلار که افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات را از چند هفته قبل و مخصوصا طی چند روز گذشته در پی داشته است، همان ماموریت نیست؟ اگر هست – که هست- این ماموریت را چه کسانی و یا کدام جریانات برعهده گرفته و عملیاتی کرده اند؟! پاسخ این سوال چندان دشوار نیست. چه کسانی شرایط کنونی کشور را با دوران شعب ابیطالب مقایسه می کردند؟ و راه برون رفت را در گشودن باب مذاکره با آمریکا می دانستند؟! که با خروش مقتدرانه حضرت آقا روبرو شدند. چه کسانی از یکسو به افزایش مصنوعی قیمت سکه و دلار دامن می زدند و از سوی دیگر به گونه ای حسابشده، این افزایش قیمت را به حساب ایستادگی مردم و نظام در مقابل زورگویی ها و باج خواهی های آمریکا و متحدانش معرفی می کردند و مثلا اینکه اگر سپاه از بستن تنگه هرمز سخن به میان نیاورده بود یا اگر دانشجویان انقلابی خشم مقدس خود را علیه آمریکا و انگلیس مهار کرده بودند و یا… قیمت سکه و دلار افزایش نمی یافت؟!»

این مقاله فقط پاسخ به این سوال است که چه کسانی دوران شعب ابی طالب را در فضای سیاسی کشور مطرح کرده اند و آیا مدیرمسئول روزنامه کیهان و دیگر تحلیل گران هم نظر با ایشان قضاوت درستی از این گفته ها و منظور گوینده آن داشته اند یا خیر؟

پیش از این نیز بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در بین مردم قم (19 دی 1390) که در آن به این مسئله (مقایسه دوران کنونی کشور با شعب ابی طالب) به صراحت و به طور ویژه ای اشاره شده بود، این مسئله به شدت مورد توجه رسانه ها قرار گرفت، بخشی از بیانات معظم له در این دیدار:

«يك روز در صدر اسلام، دشمنان به نظرشان رسيد كه با شِعب ابى‌طالب و محاصره‌ى اقتصادى مسلمانها، آنها را از پا بيندازند؛ اما نتوانستند. اين روسياه‌هاى بدمحاسبه‌گر خيال ميكنند ما امروز در شرائط شِعب ابى‌طالبيم. اينجور نيست. ما امروز در شرائط شِعب ابى‌طالب نيستيم؛ ما در شرائط بدر و خيبريم. ما در شرائطى هستيم كه ملت ما نشانه‌هاى پيروزى را به چشم ديده است؛ به آنها نزديك شده است؛ به بسيارى از مراحل پيروزى، با سرافرازى دست پيدا كرده است. امروز مردم ما را از محاصره‌ى اقتصادى ميترسانند؟ با اين حرفها، با اين ترفندها ميخواهند مردم را از صحنه بيرون كنند؟ مگر چنين چيزى ممكن است؟ امروز ميخواهند در اراده‌ى مسئولين اختلال ايجاد كنند؟ «قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتّبعنى»؛اين راهى است كه با بصيرت انتخاب شده است، اين راهى است كه با مجاهدت باز شده است، اين راهى است كه با خون عزيزترينها هموار شده است. ما از اين راه رفتيم، به قله‌هائى هم دست پيدا كرديم. ما متوقف نميشويم، ان‌شاءالله پيش ميرويم؛ ولى تا امروز هم به قله‌هاى بسيارى دست پيدا كرده‌ايم. جمهورى اسلامى، امروز كجا، بيست سال و سى سال قبل كجا؟ دشمنان جمهورى اسلامى، هيمنه و باد و بروتِ آن روزشان كجا، ضعف و انكسار امروزشان كجا؟ اينها نشانه‌هائى است كه ملت ايران را تشويق ميكند. نخير، در ادامه‌ى راه اسلام – كه راه خداست، راه دين است، راه سعادت دنيا و آخرت است – اراده‌ى مسئولين همچنان مستحكم خواهد ماند؛ مردم هم امروز و در آينده، پاى ثابت اين حركت عظيم خواهند بود.»

فردای این بیانات (20 دی)، ابتدا سروش نیوز در خبری با عنوان «چه کسی شعب ابی طالب را در اقتصاد ایران مطرح کرد؟» عنوان کرد که مطرح کننده این موضوع محمود بهمنی (رئیس کل بانک مرکزی) می باشد، در متن این خبر که به شدت مورد استقبال رسانه های مخالف دولت (الف، جهان نیوز، سروش‌نیوز و …) قرار گرفته و پوشش رسانه ای وسیعی یافت، آمده بود:

«رهبر معظم انقلاب در بیانات دیروز خود در جمع مردم قم وضعیت اقتصادی کشور را در شرایط شعب ابی طالب ندانستند و اعلام فرمودند ما در شرایط بدر و خیبریم. اما جالب اینجاست که این موضع گیری شفاف و ژرف بین رهبر معظم انقلاب در شرایطی صورت می گیرد که محمود بهمنی مدیرعامل بانک مرکزی در تاریخ 20 آذر سال جاری حدودا یک ماه پیش در مصاحبه ای اعلام کرد که شرایط اقتصادی ما در شرایط شعب ابی طالب است.

به گزارش سروش نیوز بهمنی در این موضوع گیری خیلی صریح این جمله را می گوید: هر چند ما اعتقادی به این تحریم‌ها نداریم و آنها را غیراصولی می‌دانیم؛ اما اگر بانک مرکزی را تحریم کنند، به مثابه این است که ما چند سال در شعب ابیطالب ماندگار شده‌ایم. در این حالت باید با سیاست‌گذاری از این منطقه بیرون بیاییم.

با این تفکر مسئولان اقتصادی دولت و موضوع گیری صریح رهبری در این خصوص آیا وقت آن نرسیده تا رئیس جمهور فکری اساسی برای تحول در مدیریت اقتصادی کشور نماید.

رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود صریحا اعلام نمودند که ما در شعب ابی طالب نیستیم و در جنگ بدر و خیبریم. حال باید دید مرکز فرماندهی تفکر شعب سازی در اقتصاد کشور کجاست و چه کسی است، چرا که می توان به صراحت اعلام کرد موضع گیری بهمنی نشات گرفته ار خط و تفکر اقتصادی موجود در دولت است. بی شک بسیاری از کارشناسان اقتصادی سیاست های غلط بانک مرکزی دولت را عامل بی ثباتی بازار اقتصادی کشور بالاخص سکه و دلار می دانند.»

حال به بررسی صحبت های رئیس کل بانک مرکزی در این مورد که در این خبر مورد اشاره واقع شده بود، می پردازیم. صحبت های بهمنی در 20 آذر در حاشيه نشست صبحانه اتاق بازرگاني و صنایع و معادن تهران به نقل از خبرگزاری مهر با عنوان «آغاز پیش فروش سکه / تقسیط 36 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق» چنین بود (متاسفانه در جایی دیگری این خبر یافت نشد):

«بهمنی با اشاره به ضرورت در نظر گرفتن راهکارهایی برای مقابله با تحریم گفت: باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم گویا در شعب ابیطالب گرفتار شده ایم.»

فارغ از تفاوت های این خبر با جمله نقل شده در خبر سروش نیوز، نکته ای بسیار مهمی به صورت سهوی یا عمدی از سوی رسانه ها نادیده گرفته شد و آن این موضوع بود که آیا صحبت های بهمنی در این موضوع محدود به همین 20 آذر می باشد و قبل یا بعد از این تاریخ سابقه نداشته است و در صورتی که این قضیه اتفاق افتاده باشد چه محتوایی داشته است، با بررسی صحبت های رئیس کل بانک مرکزی در رسانه ها در می یابیم که حداقل دو بار دیگر ایشان به این موضوع اشاره کرده بوده است:

اول، صحبت های بهمنی در نشست ساماندهی صرافان (10 مرداد 1390) به نقل از خبرگزاری مهر با عنوان «ایران را برای دوران بدتر از شعب ابیطالب آماده کرده‌ایم» آمده است:

«با توجه به ذخایر ارزی کشور، به هیچ وجه اقتصادمان در برابر تحریم آسیب پذیر نیست، حتی اگر وضعیت تحریمها بدتر از دوران “شعب ابیطالب” باشد به دلیل وجود ذخایر عظیم طلا کشور را اداره می کنیم.»

این خبر با همین تیتر در برخی رسانه ها مانند مشرق نیوز و تابناک منعکس شده بود.

دوم، صحبت های بهمنی در گفتگو با نشریه آسمان که 20 دی 1390 در سایت تابناک با تیتر «برای بدتر از شعب ابیطالب آماده ایم» منتشر شده بود، لازم بذکر است از آنجایی که این نشریه در روزهای شنبه هر هفته منتشر می شود، تاریخ انتشار این مقاله به احتمال فراوان شنبه همان هفته یعنی 17 دی ماه 1390 (دو روز قبل از بیانات مقام معظم رهبری که در بالا به آن اشاره شد و تقریبا یک ماه بعد از صحبت های 20 آذر) بوده است، در این گفتگو آمده بود:

«تحولات بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چالش‌های بانک مرکزی از این محل چگونه است؟
بهمنی: شکر خدا ما بر این مسائل با وجود همه سختی‌ها فائق آمده‌ایم. به‌هرحال شرایط سخت است اما می‌توان از این وضعیت حساس عبور کرد.

چه سختی‌هایی در حال حاضر داریم؟
بهمنی: در حال حاضر مشکل ما نقل و انتقال پول است. نمی‌توانیم ال‌سی باز کنیم و باید از طریق صرافی‌ها و بانک‌ها پول حواله کنیم. پول نفت را همانند قبل نمی‌توانیم وصول کنیم اما به‌رغم همه این شرایط زمینه را به‌گونه‌ای فراهم کرده‌ایم که واردات به شکل مطلوبی انجام شود. بارها گفته‌ام ما خود را برای دوران بدتر از شعب ابی‌طالب آماده کرده‌ایم و به لطف دوراندیشی‌هایی که در گذشته داشته‌ایم و تدابیر مقابله با تهدیدها از این پیچ سخت نیز به سلامت عبور خواهیم کرد، برای مثال شما الان ببینید لوازم خانگی‌ها با برندهای مختلف در بازار است و مردم قدرت انتخاب دارند. گرچه من معتقدم جلوی واردات کالاهای لوکس باید گرفته شود تا منابع ارزی که متعلق به همه مردم است حفظ شود اما با همه محدودیت‌ها به شکلی عمل شده که مردم کمبودی احساس نکنند.»

از طرفی جالب این بود که ظاهرا هفته نامه آسمان تیتر این گفتگو را «در شعب ابیطالب هستیم» قرار داده بود! (+)

و از طرف دیگر جالب تر این بود که این خبر (برخلاف خبر 20 دی سروش نیوز) مورد استقبال رسانه ها قرار نگرفت و اصلا پوشش رسانه ای وسیعی نیافت (ظاهرا به غیر از تابناک، سایت دیگری این خبر را بازنشر نداد)

حال با توجه به صحبت های رئیس کل بانک مرکزی که در بالا بدان اشاره شد، خودتان قضاوت کنید که آیا قضاوت آقای شریعتمداری، سروش نیوز و… در مورد دیدگاه بهمنی در مورد شرایط اقتصادی کشور، تاثیرگذاری تحریم‌ها و ارتباط این موضوع با بحران بوجود آمده در بازار ارز و سکه صحیح بوده است یا خیر؟ همچنین این موضوع که داشتن دیدگاه مغرضانه و همراه با سوء ظن به مسئولین اقتصادی دولت (بخصوص رئیس کل بانک مرکزی) و ترویج آن، چه تاثیری در اوج گیری بحران سکه و ارز در چند هفته اخیر داشته است و آیا بزک کردن تحریم ها برای دشمنان انقلاب و نظام بوده است یا خیر(فارغ از اشتباهات و کوتاهی های مسئولین اقتصادی دولت در رفع یا مدیریت این بحران) ؟

ضمنا در پایان این نکته لازم است خاطرنشان گردد که اولا، رئیس کل بانک مرکزی این صحبت ها  را حدود یک ماه قبل از بیانات مقام معظم رهبری(20 آذر) بیان کرده بود و اصولا مشخص نیست روی سخن معظم له با ایشان باشد و ثانیا، اصولا این چه شیوه ولایت مداری است که این افراد و رسانه ها دارند و این برخوردهای تخریبی چه معنایی داشته و سود آن به چه کسی می رسد؟

آیا فکر نمی کنند شاید (و فقط شاید) منظور مقام معظم رهبری، تخطئه فکر بوده است و نه شخص؟ (رجوع کنید به قضیه واکنشها به مقاله مهاجرانی در اردیبهشت سال 1369 در رابطه با مذاکره مستقیم با آمریکا، رد کردن این دیدگاه از جانب مقام معظم رهبری و نامه معظم له به مهاجرانی + + )

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.