طبق اصول روابط بین الملل، کشورها درعرصه تحولات بین المللی همواره بدنبال بیشینه کردن سهم خود از منافع کمیاب می باشند. رویکردی این چنین را بسادگی در رفتار سیاست خارجی آمریکا نسبت به کشور های خاورمیانه و بخوصوص کشورهای مخالف سلطه آمریکا شاهد بوده ایم. آمریکایی ها همواره بدنبال اعمال فشارهای گسترده به کشورهایی نظیر ایران وسوریه به عنوان کشورهای معارض با خود بوده اند. دور جدید این فشارها در قالب سیاست تحریم و انزوا برای ایران و برندازی یا تغییر ساختار حکومتی برای سوریه در حال پیاده و اجرای شدن هست. اما اجرای این سیاست همواره با محدودیت های عمده ای در خاورمیانه روبرو بوده است.
یکی از اساسی ترین این محدودیت ها وجود وحضور چین به عنوان یک رقیب جهانی و مخالفت های این کشور برای بی اثر کردن سیاست های آمریکا در خاورمیانه می باشد. چین به عنوان یک قدرت جهانی همواره در تلاش برای جلوگیری از یکجانبه گرایی آمریکا در خاورمیانه سیاست هایی را پیگیری می کند که اثر گذاری سیاست های آمریکا در خاورمیانه را محدود یا خنثی می کند. در این زمینه و در خصوص حوادث اخیر می توان به دو نمونه از مخالفت های چین با سیاست های آمریکا در قبال ایران وسوریه اشاره کرد.
روابط چین و ایران همواره به عنوان عامل مهم محدودیت یا بی اثری سیاست های آمریکا در تضعیف ایران محسوب می شود. بر طبق این مقاله که اریکا داونز به نگارش در آورد تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران مخالفت های جدی چین را در پی داشته است. چرا که چین از رابطه با ایران منافع بسیار زیادی را کسب می کند. ایران سومین تامین کننده بزرگ نفت خام چین هست و چین قردادهایی با ایران در زمینه توسعه میادین نفتی امضا کرده است. علاوه بر این چینی ها ذاتا تحریم های شدید را به عنوان ابزار موثر سیاست ورزی تلقی نمی کنند. آنها بیشتر دیپلماسی را در دستور کار قرار داده و سیاست های خشن را دارای نتایج معکوس می دانند. طبق اظهارات مستقیم سفیر چین در ریاض هرگونه یکجانبه گرایی و زور را در رابطه با ایران مردود است.
مسئله دیگر مبحث انرژی هسته ایی ایران هست. در این رابطه نیز چین تاکید خویش را بر دیپلماسی و مذاکره در روابط طرفین اختلاف قرارداده است. طبق اعلام حزب کمونیست چین موضع این کشور در مورد پرونده هسته ای ایران شفاف هست. مقامات این کشور برخلاف نظرات سیاست مداران آمریکایی اعتقادی به نظامی بودن فعالیتهای هسته ای ایران ندارند و بر خورد غرب را با این کشور عاملی برای برهم زدن صلح و ثبات بین المللی می دانند. این مخالفتهای چین با سیاست های آمریکا همواره عاملی بوده تا سیاست های یکجانبه گرایانه آمریکا در قبال ایران با شرایط ناکارکردی یا کم کار کردی مواجه شود.
یکی دیگر از زمینه های مخالفت چین با سیاست های آمریکا در خاورمیانه دراین دوره زمانی مسئله سوریه است. در شرایطی که آمریکا با همراهی اعراب بشدت بدنبال بین المللی کردن قضیه سوریه و وارد کردن سازمان ملل در قضیه سوریه هستند، چین و روسیه بشدت با این قضیه مخالفت می کنند. این مخالفت ها در آخرین جلسه شورای امنیت به اوج خود رسید تا جایی که این نوع از صف بندی در تاریخ شورای امنیت بی نظیر خوانده شد. از یک طرف واشنگتن و اعراب و از طرف دیگر چین و روسیه. موضع چین در این زمینه مذاکره با طرفهای درگیر می باشد و طرح آمریکایی ها را برای جابجایی قدرت فاقد کارایی می داند از طرف دیگر این مخالفت ها به نوعی اعمال فشار بر واشنگتن محسوب می شود چرا که چین آن را پاسخی به فشار های حقوق بشری آمریکا به چین، قضیه کمک آمریکا به تایوان بر خلاف منافع ملی چین و حمایت های امریکایی ها از دالایی لاما می داند . این بعد از حرکت چین به موقعیت چین در نظام بین الملل بر می گردد که به عنوان یک قدرت جهانی علاوه بر نشان دادن استقلال خود بدنبال تاثیر گذاری بر وقایع جهانی نیز می باشد.
با تمام این تفاسیر موضع چین و مخالفت این کشور با سیاست های یکجانبه گرایانه امریکا در خاورمیانه همواره بستر خوبی برای کم اثر یا بی اثر کردن سیاست های آمریکا در خاورمیانه بوده است. در این مورد سیاست های تحریم ایران و تغییر در سوریه مورد انتقاد چین بوده است و این کشور ضمن تبعیت نکردن از منویات آمریکا در این رابطه، امکان دورزدن تحریم ها و همچنین ممانعت از تبدیل شدن سوریه به یکی از حامیان آمریکا در منطقه حساس خاورمیانه را دنبال می کند. در این خصوص با توجه به نقش جهانی چین این رفتار سیاست خارجی کاملا عقلانی و منطقی به نظر می رسد.
Sorry. No data so far.