تریبون مستضعفین- حمید مهاجرانی
فیلم داستان دو فرد به نام های کاوه و لیلا است که در مقدار زیادی پول را بین مردم کم بضاعت منطقه ای پخش می کنند( و تا دقایق پایانی فیلم متوجه نمی شویم که هویت آنها چیست و به چه دلیل این کار را انجام می دهند ) و افراد مختلف را در ازای دادن پول در موقعیت های متفاوت دینی،احساسی،خانوادگی،کاری،عقلی و اجتماعی قرار می دهند.اکثر این موقعیت ناراحت کننده است که منجر به انجام اعمال نامناسب می شود. خنده های موجود در تیتراژ ابتدایی و انتهایی و بازیگران،خنده های فرد سومی است که در سرتاسر فیلم به انسان ها می خندد.
یکی از موقعیت هایی که موجب رنجش بینندگان در طول فیلم می شود زمانی است که کاوه از یک مرد می خواهد که در ازای پول قابل توجهی ، طفل مرده ی یک روزه ی خود را خاک نکند و او را در بین درندگان رها کند و او نیز قبول می کند.البته برای فیلمسازی که اخلاق را مقوله ای نسبی می داند ایجاد این موقعیت های تهوع آور و سپس تصمیم گیری در مورد چگونگی برخورد افراد با این پوزیشن عادی است.
نکته ی دیگر اینکه در طول فیلم با تمسخرهایی با جنس دیالوگ نیز مواجهیم. وقتی که لیلا می گوید : «اینا خمپاره می خوره تو سرشون یا میرن رو مین،ته تهش مخوان بشن چوپون یا گاوچرون» یا در جایی کاوه مردم آن منطقه را «امت کوخ نشین » معرفی میکند.کاوه در مورد فرد ی به لیلا می گوید:«اینا تخم حرمون.تا الان داشت … و ناله می کرد.» بیان جمله های زشت(نه به قصد اهانت) از سوی بازیگران نیز به طور وقیحانه و افراطی بر لب بازیگران جاری می شود.
حمله ی فیلمساز به انسان و فضیلت های انسانی در فیلم من را بر این داشت که این ناراحتی را در جلسه ی اصحاب رسانه بیان و ازطرف خودم از مردم به خاطر این فیلم عذرخواهی کنم.از واکنش او فهمیدم که مانی حقیقی در حقیقت برخلاف نظرش (نظر شخص من اين است كه كار فيلمساز اين نيست كه بخواهد حرفي را بزند، كار من به عنوان يك فيلمساز مطرح کردن یک سری از پرسش ها است. در واقع ما وضعيتي را در مقابل بيننده قرار ميدهيم و از او ميخواهيم كه نظرش را بگويد.) تنها در پی القای خط فکری خویش به مخاطب بوده است:«اگر كسي احساس كرده كه به او توهين شده است، من معذرت ميخواهم اما نيت ما اين بوده كه فيلمي درباره تحقير انسانها بسازيم، اگر بخواهيم درباره چنين موضوعي صحبت كنيم بايد ابتدا چنين مسايلي را در فيلم نمايش دهيم. چرا كه اگر كنش و واكنشهاي حاصل از اين موضوع در فيلم نشان داده نشود اساسا در جلسات مختلف نميتوان درباره آن صحبت كرد.من متوجه ميشوم كه برخي تماشاگران با ديدن فيلم ناراحت شده و احساس تحقير شدگي به آنها دست ميدهد. اما ما سعي ميكنيم شكل زشت تحقير انسانها را در فيلم نشان دهيم تا بتوانيم در چنين جلساتي درباره آن صحبت كنيم.»
این حرف او من را یاد یکی از مقالات شهید آوینی که در کتاب «آینه ی جادو”» آمده است انداخت:
«جذابیت سینما بر ایجاد و ایهام و اعجاب و تفنن و تلذذ است و نمیتواند که نباشد. جذابیت سینما نمیتواند بر عواطف انسانی متکی نباشد؛ نمیتواند بر آمال و آرزوهای بشری و میل او برای فرار از واقعیت اتکا نکند؛ نمیتواند نیازهای کودکانهی بزرگسالان را مورد اعتنا قرار ندهد؛ نمیتواند در کیفیت تأثیر خویش، هیجانات و واکنشهای عصبی انسان را محسوب ندارد؛ نمیتواند به عشقهای مجازی نپردازد؛ نمیتواند زیبایی های ظاهری را فراموش کند؛ نمیتواند روابط سادهی اجتماعی را دور بریزد؛ نمیتواند از سهولت بیان و سادگی پرهیز کند … » اما در تمامی این موارد هرگز نباید از این اصول فارغ شود:
ـ اصالت دادن به ضعفهای بشری مجاز نیست..
ـ آزادی انسان و عقل و اختیار او نباید محکوم جاذبیتهای تکنیکی واقع شود..
ـ جذابیت نباید «هدف» قرار بگیرد.
ـ اعتنا به نیازهای انسان برای ایجاد جاذبه نباید به ممانعت از سلوک او به سوی کمال وجود خویش منجر شود.
یکی از عواملی که این فیلم را از سایر آثار جشنواره امسال برجسته تر می کند خوش ساخت بودن آن است که البته ارتباط زیادی با محتوی فیلم دارد چرا که به ضعف های بشری می پردازد.(قطعا این فیلم هم اگه به خارج برود کلی جایزه درو می کند؛این فیلم همان چیزی است که غرب می خواهد.)ریتم تند فیلم ، بازی های خوب مانی حقیقی و ترانه علیدوستی و هماهنگی این دو شخص در بازی و طنز موجود در فیلم نیز در این مهم نقش اساسی دارد.
bad tarin filmi ke ta be hal didam eftezah bood hich sahneye ghashangi nadasht ke binandaro jazb kone heyfe pooli ke dadim ta in filmo tamasha kardim heyfffffffff