دوشنبه 13 فوریه 12 | 15:00

فراز و نشیب‌های طرح سؤال از رئیس‌جمهور

سؤال نمایندگان مجلس از رئیس جمهور در کنار جنبه‌های منفی‌اش –که اشاره خواهد شد- اثر مثبت ماندگاری بر فضای سیاسی کشور خواهد گذاشت و آن برداشتن گام دیگری در راستای «تابو شکنی نقد قدرت» است.


تریبون مستضعفین- طرح سؤال از رئیس جمهور بالاخره پس از چند سال کش و قوس سه‌شنبه‌ی گذشته اعلام وصول شد و در صحن علنی مجلس قرائت شد. طرحی که با توجه به طرح شدن‌ و به حاشیه رفتن‌های سیاسی مکررش و هم‌چنین با توجه به محتوای بندهای یازده‌گانه‌اش قابل تأمل جدی است.

تابوشکنی نقد قدرت و نظارت بر آن

سؤال نمایندگان مجلس از رئیس جمهور در کنار جنبه‌های منفی‌اش اثر مثبت ماندگاری بر فضای سیاسی کشور خواهد گذاشت و آن برداشتن گام دیگری در راستای «تابو شکنی نقد قدرت» است.

در سال‌های پس از انقلاب اسلامی از یک طرف به دلیل به وجود آمدن دوقطبی «انقلابی» و «ضد انقلابی» که در شرایط انقلاب و دگرگونی گریزناپذیر است، به تدریج قدرت و تک‌تک مسئولین تقدس پیدا کردند و نقد آن‌ها به خیانت و توطئه و در بهترین حالت جهالت تعبیر شد و از طرف دیگر شرایط انقلاب و جنگ و توطئه‌های مستمر اپوزیسیون مسلح و مستکبرین جهان علیه دست‌آوردهای انقلاب اسلامی، دلسوزان نظام را به این نتیجه رساند که انتشار نقد رادیکال به معنای براندازی است و باید با آن شدیدا برخورد کرد و از به وجود آمدن زمینه‌های آن نیز جلوگیری کرد.

شکی نیست که پیشرفت و پویایی در گرو نقد است و اگر با انگیزه‌خوانی نقدها و نگاه امنیتی،  به نقد برچسب «براندازی» و «سیاه‌نمایی» زده شود، انتظاری جز این نیست که مسئولین و ارباب قدرت در ترس و سکوت منتقدین، روش حکومتی خود را بهترین روش‌ها بدانند و به لطف متملقین و چاپلوسانی که در فضای بدون نقد مانند قارچ در حاشیه‌ی قدرت رشد می‌کنند، اوضاع کشور را به‌سامان و عاری از نقص ببینند. اتفاقی که برخی منتقدین معتقدند برای رئیس دولت فعلی تا حدودی اتفاق افتاده است.

پیشینه‌ی طرح سؤال از رئیس جمهور

طرح سؤال از رئیس جمهور، پیش از دولت نهم بی‌سابقه بوده است. شاید در نگاه خوش‌بینانه پیوند و همبستگی بین مسئولین که انقلابیون و هم‌رزمان دیروز بودند برای پیش‌برد اهداف انقلاب از به وجود آمدن چنین مسأله‌ای جلوگیری می‌کرد و یا با نگاهی بدبینانه  پیوند فاسد بین برخی نخبگان سیاسی در مجلس و دولت و دیگر نهادها سؤال از رئيس جمهور را بی‌سابقه کرده بود؛ اما هر چه بود، پیش از این نقد صریح و بازخواست مسئولین عالیِ نظام تابوی غیر قابل شکستنی به نظر می‌آمد. با روی‌کار آمدن رئیس‌جمهوری که به قول منتقدین عمل‌کردی بی‌باکانه در قانون‌گریزی و زیر سؤال بردن دست‌آوردهای نظام دارد و به قول مدافعین فردی خارج از هزارفامیل اشرافیتی است که در نظام ریشه دوانده است و جسورانه به قطع پیوندهای فاسد قدرت و ثروت می‌پردازد شکسته شدن این تابو چندان دور از انتظار نبود.

کلیدزنی سؤال از احمدی‌نژاد به دست اصلاح‌طلبان

طرح سؤال از احمدی‌نژاد ابتدا توسط نمایندگان اصلاح‌طلب در سال ۸۶ طرح شد.  دست‌مایه‌ی اصلی این طرح انتقاداتی به عملکرد اقتصادی دولت بود. شمار امضا کنندگان این طرح از ۵۰ نفر تجاوز نکرد  و از آن‌جایی که برای اعلام وصول سؤال باید تعداد امضاکنندگان به یک سوم کل نمایندگان (۷۳ نفر) برسد، این سؤال در صحن علنی مجلس قرائت نشد. (+) در آن ایام  عموم نمایندگان اصولگرای مجلس اظهارات اکبر اعلمی (طراح سؤال) را سیاه‌نمایی و توهین توصیف کردند و سؤال از رئیس جمهور را به مصلحت کشور ندانستند.

مطهری و سؤال از احمدی‌نژاد حول اظهارات مشایی

طرح جدی سؤال از احمدی‌نژاد در پی دفاع وی از اظهارات اسفندیار رحیم مشایی مبنی بر دوستی با مردم اسرائیل به دست علی مطهری –شهریور ۸۷- کلید خورد. (+) مشایی در سخنرانی‌ای گفته بود: «ما آحاد مردم دنيا را دوست داريم و اين افتخار ماست كه چون اعتقاد و آرمان‌هايمان انساني است در بين توده‌هاي مردم در دنيا دشمني نداريم… مردم ايران با مردم آمريكا فرقي ندارند. ما با همه مردم دنيا دوست هستيم حتي مردم آمريكا و اسرائيل.»‌ (+) پس از چند روز سیل محکومیت‌های رسانه‌ای و تجمع اعتراضی دانشجویی به دعوت جنبش عدالت‌خواه دانشجویی مشایی از اظهاراتش کوتاه نیامد و در نامه‌ای به نمایندگان مجلس اظهاراتش را این‌گونه توضیح داد: «پيام ايران به مردم همه جهان پيام دوستي و مهر است و بين مردمان و قدرتمداران و سردمداران تفاوت قائل است. دامنه اين نيك انديشي و دقت نظر تا بدانجا گسترده است كه همواره حتي مردم يهودي و مسيحي سرزمين هاي اشغالي را نيز شامل بوده است… در مقام تبليغ و ارشاد، اين صداي انقلاب اسلامي ايران بلكه انقلاب جهاني اسلام است كه با اعلام دوستي جهاني همگان را به همراهي براي توسعه عدالت براي تحقق صلح پايدار جهاني فرا مي‌خواند. » (+) احمدی‌نژاد چندی بعد در کنفرانسی مطبوعاتی ضمن تقدیر از احساسات ضداسرائیلی گروه‌ها و رسانه‌ها در دفاع از اظهارت مشایی گفت: «حرف مشایی حرف دولت و حرف روشنی است. ما با مردم ها مشکلی نداریم. ما البته برای رژیم صهیونیستی نه ملت قائلیم و نه دولت. ما با مردمی که به دروغ آنجا برده شده و سپر بلای صهیونیست ها شده اند ، مثل مزدوران آمریکا در کشورهای آفریقایی و فقیر که آنها را با وعده پول به جان ملت ها می اندازند، مشکلی نداریم و دلمان به حال آنها می سوزد.» (+)

علی مطهری که نامزد حامیان دولت در لیست اصولگرایان برای مجلس هشتم بود توانست در این مرحله ۷۴ امضا برای طرح سؤال از رئیس جمهور جمع‌آوری کند. این اقدام مطهری با نقد شدید نمایندگان حامی دولت که اکنون غالبا با نام جبهه‌ پایداری شناخته می‌شوند مواجه شد. (+)  چندی بعد مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه ضمن «غلط» ارزیابی کردن «اظهار دوستی با مردم اسرائیل» از رسانه‌ها خواست به حاشیه‌سازی‌ها پایان دهند: «يك نفر پيدا ميشود درباره‌ى مردمى كه در اسرائيل زندگى ميكنند، اظهار نظرى ميكند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اينى كه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقى‌اى است… حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام… اين را نبايد وسيله‌ى التهاب قرار داد. من خواهش ميكنم از همه، اينجور مسائل كوچك و مسائل جزئى را – حرفى كه بر زبان كسى جارى ميشود؛ مطلبى گفته ميشود – وسيله‌اى قرار ندهند براى اينكه مدتى جريان‌سازى و مسئله‌آفرينى در سرتاسر كشور بشود؛ يك عده مخالف، يك عده موافق، سر قضيه‌اى پوچ.» (+)

 مشایی پس از این بیانات در نامه‌ای به رهبری سخنان ایشان را فصل‌الخطاب دانست. (+) در پی این اظهارات بسیاری از امضاهای طرح سؤال پس گرفته شد و این طرح عملاً به حاشیه رفت. (+) از همان زمان و پس از بیانات رهبری درباره‌ی مسائل اصلی و فرعی این برداشت بین طیفی که امروزه جبهه پایداری نامیده می‌شوند رایج شد که ایشان جنجال رسانه‌ای حول مسأله‌ی مشایی –که بعدا به جریان انحرافی موسوم شد- را به صلاح کشور نمی‌داند. اگرچه با این بیانات التهابات و پروپاگاندای رسانه‌ای تا حدودی تخفیف پیدا کرد ولی این اظهارات مشایی برای همیشه یکی از محورهای انتقادات جریانات منتقد موسوم به اصولگرا به دولت باقی ماند.

مطهری و سؤال از تأخیر اجرای حکم رهبری

علی مطهری بار دیگر (شهریور ۸۸) در پی تأخیر احمدی‌نژاد در عزل مشایی از معاون اولی در پی دستور مکتوب رهبری، طرح سؤال از رئیس جمهور را به جریان انداخت. این بار عدم تمکین در برابر آن‌چه مطهری و برخی نمایندگان «حکم حکومتی» برای عزل مشایی از معاون اولی می‌خواندند محور اصلی سؤال جدید بود. این بار نیز استعفای مشایی و پذیرش آن از سوی رئیس جمهور (+) خود به خود باعث شد امضاهای لازم جمع‌آوری نشود.

دوباره اصلاح‌طلبان

اواخر پاییز سال ۸۸ عده‌ای از نمایندگان اصلاح طلب به دلیل آن‌چه عدم شفافیت در وضعیت اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ و برنامه چهارم توسعه عنوان شد طرح سؤال از رئیس جمهور را رسانه‌ای کردند که البته در سطح حرف و حدیث‌های رسانه‌ای باقی ماند.

در زمستان ۸۸ نیز جمعی از نمایندگان اصلاح‌طلب ادعای عجیب «تغییر رنگ سبز پرچم ایران به آبی در کنفرانس خبری رئیس جمهور» را دست‌مایه‌ی جنجال رسانه‌ای و ادعای طرح سؤال از رئیس جمهور قرار دادند که این موضوع نیز تنها در همین مرحله باقی ماند.

سؤال مصباحی مقدم از هدفمند کردن یارانه‌ها

اوایل بهار ۸۹ و در نتیجه اختلاف مجلس و دولت بر سر چگونگی اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، غلام‌رضا مصباحی مقدم نماینده‌ی موسوم به اصولگرای مجلس طرح سؤال از رئیس جمهور را کلید زد که پس از تفاهم دولت و مجلس عملا منتفی شد. دولت در آن زمان مدعی بود که این قانون به شکلی که مجلس مصوب کرده است به دلایل مالی از اساس قابل اجرا نیست.

مطهری و سؤال از نقد گشت ارشاد

مطهری به همراه نمایندگان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب برای چندمین بار یکبار در مرداد ۸۹ و بار دیگر در اسفند ۸۹ به جمع‌آوری امضا پرداخت. یکی از دلایل جدید مطهری « تردید دولت در نحوه اجرای طرح عفاف و حجاب» بود که در واکنش به اظهارات احمدی‌نژاد در نقد برخوردهای سلبی و پلیسی با بدحجابی و لزوم اتخاذ رویکرد فرهنگی بود. (+) دلیل دیگر مطهری اظهار نظر احمدی‌نژاد بود که گفته بود: «اتفاقاً قوه مجريه، قوه اول كشور است، بعضي‌ها يك جمله حضرت امام(ره) را متعلق به زماني كه نظام ما پارلماني بوده برجسته مي‌كنند، آن‌زمان رئيس‌جمهور مسئول اداره كشور نبوده بلكه نخست‌وزير مسئول اداره كشور بوده كه از طريق مجلس انتخاب مي‌شده است.» (+) اما با وجود این که این یک اظهار نظر شخصی در برداشت از کلام امام بود، دست‌مایه‌ی طرح سؤال شد. نمایندگان سؤال‌کننده هم‌چنین راجع به برخی جنبه‌های عملکرد اقتصادی دولت سؤالاتی داشتند. در هیچ‌کدام از این دو مرحله امضاها به حدنصاب نرسید.

در فروردین ماه ۸۹ نیز عدم تشکیل وزارت ورزش و جوانان بهانه‌ی طرح سؤال دیگری شد که هرگز پیگیری نشد.

مقاومت در برابر حکم رهبری سرلیست سؤالات جدید

پس از قضیه‌ی عزل وزیر اطلاعات و عدم حضور احمدی‌نژاد در محل کارش پس از حکم رهبری مبنی بر ادامه‌ دادن مصلحی به مسئولیت خود –که به خانه نشینی ۱۱ روزه مشهور شد- سؤال از رئیس جمهور بار دیگر به طور جدی طرح و پیگیری شد. قضیه از این قرار بود که رئیس‌جمهور پس از عزل مصلحی با مخالفت رهبری مواجه می‌شود و پس از چند روز عدم تمکین در برابر حکم رهبری مبنی بر ابقای مصلحی، با انتشار نامه‌ی رهبری توسط دفتر ایشان و رسانه‌ای شدن موضوع مدت ۱۱ روز در جلسات هیئت دولت شرکت نمی‌کند. منتقدین دولت این ماجرا را چنین تفسیر می‌کنند که احمدی‌نژاد از خانه‌نشینی، تحت فشار قرار دادن رهبری برای پذیرش برکناری مصلحی به توصیه‌ی مشایی بوده است، اقدامی که با قاطعیت رهبری پایدار ماند و موجب رسوایی جریان موسوم به انحرافی شد. اما هواداران دولت معتقدند اطلاع‌رسانی نادرست و جهت‌دار برخی افراد بیت رهبری علت اصلی اختلاف بوده است. آنان ادعا می‌کنند که این افراد در بیت‌رهبری با تصویرسازی نادرست از مشایی و احمدی‌نژاد برکناری مصلحی را خطری امنیتی برای کشور توصیف کردند و رهبری را به مخالفت با آن متقاعد کردند، حامیان دولت در تحلیل‌های غیرعلنی خود مدعی‌اند که دفتر مقام معظم رهبری با انتشار نامه‌های رهبری و به وجود آوردن فشار رسانه‌ای چه در قضیه نصب مشایی به معاون اولی و چه در قضیه عزل مصلحی، قصد داشتند فرصت گفت‌وگو و ارائه‌ی توضیح از جانب احمدی‌نژاد به رهبری را بگیرند. حامیان دولت مدعی اند که احمدی‌نژاد مطیع رهبری است و تعلل‌اش تنها به خاطر ارائه‌ی پاره‌ای توضیحات به رهبری بوده است. از‌آن‌جایی که مستندات هر دو دیدگاه پاره‌ای مدعیات غیرقابل اثبات است شاید نتوان قضاوت درستی درباره‌ی آن‌چه اتفاق افتاده انجام داد. گرچه می‌توان به جرأت گفت که خانه‌نشینی ۱۱ روزه احمدی‌نژاد در بهترین حالت یک اشتباه بزرگ استراتژیک بود و بهانه‌ای به دست مخالفان داد تا دولت را در تقابل با رهبری و ولایت‌فقیه توصیف کنند. ادعایی که بارها با مخالفت شخص مقام معظم رهبری مواجه شده است.

نقد عملکرد اقتصادی دولت در مسائل مختلف، برکناری متکی در سنگال و چگونگی و تأخیر در معرفی وزیر ورزش و جوانان از دیگر مفاد این سؤال بود.

سؤال از احمدی‌نژاد قرائت می‌شود

مطهری این‌بار –اواخر بهار ۹۰- با طرح سؤالی متضمن چندین بند توانست ۹۰ امضا جمع‌آوری کند. (+) وی چندی بعد در پی تعلل هیئت رئیسه‌ی مجلس در اعلام وصول سؤال استعفای خود را از نمایندگی مجلس هشتم تقدیم هیئت رئیسه کرد، هرچند مدتی بعد سؤال از رئیس جمهور اعلام وصول شد (+) و استعفای مطهری در صحن علنی به رأی گذاشته شد که رأی نیاورد. (+)

به تأخیر افتادن دوباره‌ی قرائت سؤال از رئیس جمهور –مانند مسائل مشابه- این شایبه را ایجاد کرد که رهبری با قرائت سؤال از رئیس جمهور مخالف است. ادعایی که برخی از نمایندگان متمایل به جبهه‌ پایداری صریحاً آن را به زبان آوردند. (+) مطهری در متن استعفایش عنوان کرده بود که نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشته و از وی خواسته در این قضیه «دست مجلس را باز بگذارد». مطهری بی‌پاسخ ماندن نامه‌اش را به معنای موافقت رهبری با این درخواست تعبیر کرد. (+)

این سؤال پس از کش و قوس‌های دیگری بالاخره سه‌شنبه گذشته (۵ بمهن ۹۰) در صحن علنی مجلس قرائت شد و مقرر شد رئیس جمهور در نیمه‌های اسفندماه (پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی) برای پاسخ‌گویی در مجلس حضور پیدا کند. (+)

حضور رئیس جمهور در مجلس برای پاسخ به سؤال نمایندگان، شروع رویه‌ی مبارکی برای حساب‌رسی‌های بدون تعارف قانونی بین قوای سه‌گانه است؛ گرچه شائبه‌ی وجود انگیزه‌های سیاسی و کینه‌توزی‌های شخصی برخی نمایندگان تحت لوای این سؤالات اقتصادی و فرهنگی و هم‌چنین احتمال  انتخاباتی بودن چگونگی و زمان اجرای این طرح، شروع این رویه را نامبارک رقم زده است. نقد و بازخواست آن‌‌گاه که با انگیزه‌های مردمی و اسلامی طرح شود بهترین مسیر برای اسلامی‌تر شدن حکومت است ولی وقتی خاستگاه آن کینه‌های شخصی و سیاست‌بازی باشد به جا افتادن منطق ماکیاولیستی در تفسیر سیاست بین مردم منجر خواهد شد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.