جمعه 24 فوریه 12 | 14:17
چهارم اسفند؛ سالگرد عملیات غرورآفرین نیروی هوائی

«در چنگال عقاب» ناگفته‌های عملیات دستگیری ریگی

«در چنگال عقاب» عنوان کتابی به قلم سیدحکمت قاضی میرسعید است که وی این اثر را به طور مستند و با ساختاری داستانی از عملیات دستگیری عبدالمالک ریگی نوشته و منتشر کرده تا سندی از چگونگی این عملیات در حریم هوایی کشورمان ارائه داده باشد.


به گزارش تریبون مستضعفین به نقل از خبرگزاری مهر، «در چنگال عقاب» عنوان کتابی به قلم سیدحکمت قاضی میرسعید است که وی این اثر را به طور مستند و با ساختاری داستانی از عملیات دستگیری عبدالمالک ریگی نوشته و منتشر کرده تا سندی از چگونگی این عملیات در حریم هوایی کشورمان ارائه داده باشد.

دستگیری «عبدالمالک ریگی» از تروریست‌های جنوب شرق ایران پس از ماه‌ها تلاش گسترده نیروهای اطلاعاتی، نظامی و امنیتی کشور سرانجام در چهارم اسفند ماه سال هزار و سیصد وهشتاد و هشت، موجی از شادی و امید به هموطنانمان به ویژه مردمان جنوب شرق  کشور بخشید.

در این میان نقش بی‌بدیل و راهبردی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات رهگیری هوایی هواپیمای مسافربری حامل عبدالمالک ریگی، بی شک در فرجام خوش این ماجرا تاثیر عمیق و بسزایی داشت. آنجا که غیورمردان نیروی هوایی (اعم از کارکنان آفند و پدافندهوایی) و فرمانده با تدبیر این نیرو به ویژه خلبانان هواپیمای فانتوم که مسئولیت مستقیم رهگیری هوایی عملیات شبانه را بر عهده داشتند، با اقتدار هوایی، تیزبینی و شهامت کم نظیر خود، امید واهی دشمنان این مرز و بوم را با فرود اجباری هواپیمای حامل ریگی به یأس مبدل کردند.

و اما کتاب «در چنگال عقاب» با نثری شیوا و روایتی جذاب، ماجرای رهگیری شبانه و ترسیم لحظات پراضطراب عملیات رهگیری هوایی هواپیمای مسافربری حامل عبدالمالک ریگی در حریم هوایی ایران را از زمان برخاستن از فرودگاه بین المللی امارات متحده عربی تا رسیدن به مرز هوایی ایران و سپس اجبار به فرود آن در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس را با پافشاری همه جانبه فانتوم‌های نیروی هوایی روایت می‌کند؛ هواپیمایی (هواپیمای حامل ریگی) که از نخستین لحظه برخاستن از فرودگاه بین‌المللی امارات متحده عربی تا رسیدن به مرزهای هوایی کشورمان و سپس قرار گرفتن درکریدور پروازی ایران از اولین دقایق رهگیری بدون توجه به اخطارهای پدافند هوایی قرارگاه خاتم الانبیا (ص) و خلبانان هواپیمای شکاری رهگیر، تصمیم به عدم فرود در فرود گاه‌های ایران گرفته بود؛ به طوری که با سرپیچی از پذیرش دستور خلبان شکاری رهگیر مبنی بر فرود اجباری در فرودگاه  بین‌المللی بندرعباس، همچنان با سماجت به مسیر خود در دالان پروازی ایران ادامه می‌داد که در نهایت  با تدبیر خاص فرماندهی نیروی هوایی ومدیریت خوب فرماندهی پایگاه نهم شکاری بندرعباس و شکیبایی خلبانان هواپیمای شکاری پس از حدود دو ساعت و نیم تعقیب وگریز درآسمان، سرانجام با حرکت قهرآمیز خلبانان هواپیمای شکاری مجبور به فرود در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس شد.

سیدحکمت قاضی میرسعید که کار پژوهش و تدوین “در چنگال عقاب” را بر عهده داشته است از جمله نویسندگان با سابقه در حوزه ادبیات و معارف سال‌های دفاع مقدس است که کتاب‌های زیادی در این حوزه از وی منتشر شده است. از آن جمله می‌توان به “بمبی در کابین” ، “چشمی در آسمان”، “پرواز تا بی‌نهایت” و مجموعه خاطرات خلبانان نیروی هوایی با عنوان “نبرد بر بلندای سپهر” و … در سال‌های دفاع مقدس اشاره کرد.

به بهانه انتشار این کتاب  با وی گفتگویی داشته‌ایم تا از چند و چون این عملیات و همچنین نگارش کتاب تا جایی که خطوط قرمز اطلاعاتی اجازه می‌دهد، سخن بگوید.

چطور شد که تدوین کتاب “در چنگال عقاب” در دستور کار قرار گرفت و چگونه شد که شما این وظیفه را برعهده گرفتید؟

– سیدحکمت قاضی میرسعید: در سال‌های انقلاب و جنگ، نیروی هوایی همواره از نیروهای داوطلب در عرصه دفاع از آرمان‌های کشور، نظام و تحقق خواست اراده مردم و دفاع از ارکان و کیان کشور بود و مدافعان آسمان ایران، این را بارها و بارها در جبهه‌های نبرد متفاوت به اثبات رسانده‌اند. در دستگیری جنایتکار بین‌المللی، عبدالمالک ریگی که با اقدام‌های ناجوانمردانه خود رعب و وحشت شدیدی در دل مردمان کشورمان به‌ویژه هموطنان صمیمی جنوب شرق کشور ایجاد کرده بود، نیروی هوایی نقشی تعیین کننده و سرنوشت‌ساز داشت که با حساسیت لحظات پایانی عملیات، گره خورده بود و این رویداد میمونی بود که در آن بار دیگر پاسداران آسمان ایران در یک عملیات سخت و طاقت فرسا توان عملیاتی خود را به نمایش گذاشتند.

عملیات رهگیری هوایی هواپیمای حامل ریگی با موفقیت هرچه تمام‌تر انجام شد تا هواپیما با همراهی فانتوم‌های ایرانی در فرودگاه بندرعباس فرود بیاید و با حفظ تمام مسائل امنیتی مربوط به 119 تن از مسافران هواپیما، ریگی به خط پایان زندگی خویش برسد. نشان دادن این تلاش و موفقیت باعث شد که نگارش کتاب در دستور کار قرار گیرد.

احساس شعف حاصل از این عملیات موفق، شادی مردمان کشورم و البته حمایت‌های امیرشاه صفی فرمانده نیروی هوایی ارتش و سرتیپ دوم خلبان ستاد حسین چیت‌فروش رئیس دفتر پژوهش‌های نظری و مطالعات راهبردی نهاجا و همراهی و همدلی آنان تا زمان چاپ کتاب، بهترین دلیلی بود که مرا به نگارش کتابی جامع درباره این عملیات واداشت.

و نیروی هوایی چگونه در آخرین ساعات شب به حلقه این عملیات گسترده پیوست؟

– در پاسخ به این پرسش شما باید بگویم همانگونه که می‌دانید در این نکته تردیدی نیست که در ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی نهادها و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتیِ کشور واقعا نقش اساسی بر عهده داشتند و در حقیقت این عملیات، حاصل یک تلاش مستمر و طولانیِ اطلاعاتی توأم با برنامه ریزی بود. با این حال نباید از نظر دور داشت که طرح‌ریزی و سرعت عمل نیروی هوایی در محاسبات دقیق رهگیری هوایی که عامل زمان نقش مهمی در به ثمر رسیدن آن داشت علاوه بر آن اعتماد به‌نفس خلبانان این نیرو و دقّت‌نظر پدافند هوایی از پارامترهای کلیدی در انجام این عملیات محسوب می‌شد  که در صورت هرگونه خلل در روند اجرای آن، می‌توانست اعتبار و منزلت نیروی هوایی را خدشه دارکرده و علاوه بر اجرای یک عملیات ناموفق، پیامدهای نگران‌کننده‌ای را نیز در سطح مجامع بین‌المللی برای نظام به همراه داشت و اینگونه بود که مدافعان آسمان ایران در یک عملیات سخت و طاقت فرسا و در راستای منافع امنیت ملی و اعمال حاکمیت هوایی، توان خود را به نمایش گذاشتند.

ساختار کتاب چگونه انتخاب شده و روایت شما تا چه حد بر مبنای واقعیت است؟

– “در چنگال عقاب” مستندی روایی است که از نگاه دانای کل، داستان تا به انتها روایت می شود؛ به نحوی که حجم انبوه اطلاعات فنی و نظامی تحقیق شده، برای خواننده عام نیز خسته کننده و ملال آور نباشد.

این کتاب بر اساس چندین ساعت مصاحبه و گفتگو با عوامل اصلی طرح و اجرای عملیات تدوین شده است که به دلایل حفظ اسرار و مسائل امنیتی، امکان درج مشخصات همه این گمنامان آشنا نبود، اما به لحاظ حجم مستندات به راحتی می‌توان گفت که در چنگال عقاب 98 درصد بر اساس واقعیت محض و تنها دو درصد به لحاظ داستان‌پردازی به جهت حفظ خط سیر داستان و تبعیت از اصول نگارش یک کتاب مستند با چارچوب مستندداستانی است.

این کتاب در 14 فصل و 200 صفحه همراه با تصاویری متفاوت از نقشه‌های عملیات هوایی، کریدور پروازی کشور و تصاویری از جنایات گروهک تروریستی و بازتاب جهانی آن و فرضیات عدم فرود …  در تیراژ سه هزار نسخه در قطع رقعی در انتشارات مکعب به چاپ رسیده است.

 با وجود اینکه این عملیات از لحاظ اطلاعاتی در سطوح فوق محرمانه بوده است، چطور شد که اجازه چاپ کتابی درباره آن در فاصله کمی از انجام عملیات داده شد؟

– بهتر بود در مورد این کتاب با امیرسرتیپ دوم خلبان حسین چیت فروش رئیس دفتر پژوهش‌های نظری و مطالعات نیروی هوایی ارتش مصاحبه می‌شد؛ چون به هر حال مبتکر و صاحب اصلی ایده نگارش کتاب با هدف ثبت در تاریخ و بازنمایی به آیندگان از طرف او بود و از آنجایی که نظیر چنین رویدادی اگر در این جهان پهناور رخ دهد و منجر به رهگیری هواپیمایی شود در ایکائو ثبت جهانی می‌شود، وی مُصّر بود تا دیر نشده به ثبت تاریخی این رویداد بی‌نظیر اقدام شود.
هرچند کار بسیار سخت ودشواری بود؛ چراکه از یک طرف  باید به مستندات تاریخی و اقداماتی که صورت گرفته پایبند بود و از طرف دیگر هم باید به گونه ای نوشته می‌شد که مسائل امنیتی در آن لحاظ می‌شد. این مسئله کار را مشکل می‌کرد ولی با لطف و عنایت خداوند تحقیق، پژوهش و نگارش کتاب حدود 6 ماه به طول انجامید و حدود یک تا 2 ماه هم بررسی و تطبیق آن با دفتر ثبت وقایع پُست فرماندهی از سوی خلبانان و کارشناسان و مسئولان ذیربط به درازا کشید.

آنچه از عملیات دستگیری ریگی در این کتاب روایت می‌شود از چه مرحله‌ای از عملیات آغاز می‌شود و چه نکاتی در این کتاب هست که تاکنون مطرح نشده است؟
– براساس ردگیری‌های انجام شده از سوی یکی از کارکنان وزارت اطلاعات مستقر در امارات متحده عربی، خبر رسید که ریگی به عنوان مسافر قصد سفر به کشور قرقیزستان را دارد. مسئولان فوراً به فکر افتادند که عملیات فرو نشاندن هواپیما و دستگیری وی باید توسط نیروی هوایی ارتش صورت گیرد. قضیه به این ترتیب بود که ساعت 10 شب پیامی از سوی یکی از کارکنان وزارت اطلاعات ایران در امارات  متحده عربی ارسال شد که عبدالمالک ریگی با نام مستعار عبدالمجید برای ملاقات و دیدار با ریچارد هالبروک نماینده ویژه اوباما در امور افغانستان که در قرقیزستان به سر می‌برد، با هواپیما در حال مسافرت از دبی به مقصد بیشکک است.
به محض مخابره این خبر، وزارت اطلاعات شروع به پیگیری قضیه کرد و سریعاً فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی از طریق معاونت اطلاعاتی خود در جریان رهگیری هواپیمای مسافربری قرار گرفت و به این ترتیب روند اجرای عملیات در یک مجرای خاص با طبقه بندی سری توام با رعایت تمام مقتضیات و مناسبات امنیتی در کمترین زمان ممکن با دستور فرمانده کل ارتش کلید خورد.
اجرای این عملیات حساس با نظارت فرمانده کل ارتش و معاون عملیاتی‌اش به فرمانده  نیروی هوایی وهمچنین مرکز عملیات قرار گاه پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص) سپرده شد. به دستور سرتیپ شاه صفی، فرمانده نیروی هوایی، شبانه تمام فرماندهان ستاد فرا خوانده شدند. با توجه به اینکه تنها حدود یک ساعت و نیم به برخاستن هواپیما باقی مانده بود به سرعت نقشه عملیات طرح‌ریزی شد.
چند گزینه مطرح شد. همانطور که می‌دانیم هرهواپیمایی که از کشور امارات به سمت شرق پرواز می کند باید از کریدور پروازی ایران عبور کند که نقطه تماس اجباری (داراکس) که می‌بایست خلبان اطلاعات پروازی را دریافت کند، جنوب بندرعباس است. این  مسیر در ادامه به ایستگاه ناوبری کرمان و از مسیر طبس واقع در شمال شرق بجنورد نقطه خروجی تماس اجباری (رکدپ) است از مرز ایران خارج می شود. با توجه به همزمانی سه ترافیک با فاصله دو تا شش دقیقه به مقاصد “کیف”، افغانستان و بیشکک که همگی می بایست دراین دالان هوایی قرارمی گرفتند، تفکیک آنان کمی دشوار بود که به حمدالله  تفکیک ترافیک توسط رادار انجام شد. حال نوبت آن بود که هواپیما در کدام یک از فرودگاه‌های کشور وادار به فرود شود. گزینه های مختلفی از جمله تهران، کرمان، مشهد،  اصفهان و بندرعباس بود  که سرانجام پس از بحث و تبادل نظر فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به عنوان بهترین گزینه از سوی فرماندهی نیروی هوایی انتخاب شد.
چرا تصمیم گرفته شد هواپیما در فرودگاه بندرعباس فرود آورده شود؟
– فرودگاه کرمان به علت اینکه در آن روزها در حال آماده سازی بود، وضعیت مناسبی برای فرود هواپیماهای پهن پیکر نداشت و ممکن بود خلبان هواپیمای مسافربری  بوئینگ 737 از فرود در چنین فرودگاهی که فاقد امکانات خوب و استاندارد یک فرودگاه بین‌المللی است و در طرح پروازیش هم هیچ اشاره‌ای به وجود چنین فرودگاهی نشده، ممانعت کند که در این صورت مسئولان پروازی و مراقبت‌های هوایی می‌بایست به خواست خلبان  طبق قوانین هوانوردی ایکائو تن می‌دادند. با این پیشینه بود که فرمانده نیروی هوایی دچار چنین ریسکی نشد.
فرودگاه مهرآباد  تهران هم چون زمان زیادی طول می‌کشید تا بدانجا رسید و ممکن بود به محض عملیات رهگیری و اولین اخطار از سوی رادار و یا هواپیمای شکاری که معمولا در چنین شرایطی در فرکانس بین‌المللی گارد مخابره می‌شود (این فرکانس  برای ارسال پیام‌های اضطراری است و قابل دریافت و شنیدن در تمام هواپیماهای در حال عبور وایستگاه های زمینی) با عدم تمکین خلبان هواپیمای مسافربری برای فرود اجباری روبه رو شود که در نهایت احتمال دخالت نیروهای بیگانه مستقر در خلیج فارس هم می‌رفت.
فرودگاه مشهد هم به علت بعد مسافت عملا کنار گذاشته شد. بالاخره تصمیم گرفته شد این هواپیما در بندرعباس فرو نشانده شود.اول اینکه فاصله دبی تا بندرعباس اندک بود، زیرا احتمال داشت اگر تعلل می‌شد خلبان متوجه وخامت اوضاع  شود و شرایط اضطراری برای هواپیمایش اعلام کند و هواپیما را برگرداند و با کمک نیروهای بیگانه و ناتو هواپیما را نجات دهند. در ثانی در مجاورت فرودگاه بین‌المللی بندرعباس، پایگاه نهم شکاری  قرار دارد که دارای توان عملیاتی بسیار بالایی است.
چندین هواپیمای در اصطلاح آلرت “آماده فرمان پروازی  است که در صورت اسکرامبل می‌توانند به سرعت وارد عمل شوند” شامل 3 فروند هواپیمای اف 4  با عناوین دنا الفا، دنا براوو و دنا چارلی در نظر گرفته شد که در حالت استند بای روی باند آماده و منتظر باشند تا در صورت نیاز به موقع وارد عمل شوند. حتی گفته شد اگر هواپیمای مسافربری بنا به دلایلی از مسیر دید هواپیماهای اف 4 خارج شود، دو فروند هواپیمای اف 14 دیگر هم در ادامه  مسیر عملیات رهگیری را انجام دهند و همه این تصمیمات در همین زمان محدود برنامه ریزی شد و پیش بینی همه چیز شد.
دو فروند هواپیمای بویینگ 707  و747 هم به منظور انجام عملیات سوختگیری شبانه پیش‌بینی شد تا در نقاط ایستایی برفراز آسمان آماده باشند تا در صورت طولانی شدن عملیات رهگیری به محض اعلام نیاز خلبانان شکاری رهگیر و خلبانان هواپیمای اف 14 آماده عملیات سوختگیری شوند. آن شب به تمام پایگاه‌های نیروی هوایی ارتش آماده باش صد در صد داده شد و بنا به دستور فرمانده نیروی هوایی، مجرب‌ترین عناصر به عملیات فرا خوانده شدند.

در خبرها آمده بود این کتاب  قرار بود در سوره مهر منتشر شود. چه شد که بعداً قرار شد کتاب به انتشارات مکعب سپرده شد؟ آیا شما این تصمیم را گرفتید؟
– البته من منصرف نشدم، ولی درست است. ابتدا قرار بود دفتر مقاومت و ادبیات پایداری، انتشار این کتاب را برعهده بگیرد و تا مراحل آماده سازی و اخذ مجوز کتاب هم  پیش رفت، اما متأسفانه در آستانه مراحل چاپ، مسئولان سوره مهر به ناگاه از چاپ و انتشار آن سر باز زدند و از چاپ کتاب منصرف شدند و دلایل عدم چاپ را مغایرت موجود با موضوعات منتشره در این دفتر (ادبیات پایداری) دانستند. با این استدلال که موضوع کتاب در چارچوب و حیطه کاری دفتر نمی‌گنجد، چاپ کتاب متوقف شد. لذا پس از سه ماه وقفه و رایزنی و اخذ مجوز جدید، چاپ این کتاب به انتشارات مکعب سپرده شد.
* آیا به نظر شما این دلایل منطقی بود؟
– دلایلی که برای منتشر نکردن کتاب از سوی انتشارات سوره مهر آورده شد، چندان منطقی نبود و فکر می‌کنم حساسیت‌های ناشی از موضوع مانع چاپ نشدن این کتاب از سوی سوره مهر بوده است.

خیلی سئوال‌ها هست که ذهن پرسشگر درباره این عملیات از چگونگی لو رفتن عبدالمالک ریگی تا عملیات دستگیری‌اش مطرح می‌کند، ولی خیلی ابعاد این عملیات هنوز در طبقه‌بندی محرمانه است و در حال حاضر تنها می‌شود نگاهی کلی به ماجرا و همچنین کتاب “در چنگال عقاب” داشت. شاید بتوان در فرصتی دیگر مفصل‌تر در این باره سخن گفت. و سخن آخر را به شما می‌سپاریم. 
– امید آن دارم که این کتاب بتواند به نحوی شایسته نقش پاسداران آسمان نیروی هوایی ارتش را در این عملیات منحصر بفرد که یکی از راهبردی‌ترین عملیات‌های هوایی در نوع خود بود، بیان کند.
این کتاب را از طرف خانواده بزرگ نیروی هوایی به مردمان نوعدوست کشورم و همچنین خانواده‌های داغدار شهدای مظلومی که بی‌گناه، در فتنه ریگی جان باختند، تقدیم می‌کنم. همچنین جا دارد از همکاری صمیمانه سرهنگ خلبان ستاد، نیک‌بخش حبیبی جانشین دفتر پژوهش‌های نظری و مطالعات راهبردی نهاجا که در ارایه تحلیل محتوا و ویرستاری بخش‌های هوانوردی مرا یاری دادند، قدردانی کنم.

 

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.