تهران در فاصله هزار و ۶۹۷ کیلومتری آنکارا واقع شده است. در سال ۲۰۱۰، ترکیه ۱۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار بودجه دفاعی و ۵۱۰ هزار و ۶۰۰ نیروی نظامی مسلح فعال داشته و بودجه دفاعی ایران در زمان مشابه ۷ میلیارد دلار بوده و تعداد نیروهای مسلح فعالش هم به ۵۲۳ هزار نیرو میرسیده است. ترکیه سلاح هستهای ندارد و در مقابل توانمندیهای هستهای ایران در ابهام قرار دارد.
برای دو همسایهای که به یکدیگر اعتماد ندارند و برای قرنها در رقابتی استراتژیک و مذهبی گرفتار بودهاند، این موضوع بسیار حائز اهمیت است که ایران شیعه و ترکیه سنی از سال ۱۶۳۹ جنگی را تجربه نکردهاند. در حالی که رهبران ترکیه راه دیپلماتیک را برای تلاشهای آمریکا به منظور متوقف ساختن برنامههای هستهای ایران پیشنهاد میکنند، اولویت برتر آنها نیز توقف فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی است.
این در حالی است که روابط بین دو قدرت پادشاهی سابق پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ به سختی پیش رفت چرا که در همسایگی ترکیه حکومتی با محوریت دین روی کار آمده بوده که با اندیشههای سکولار مصطفی کمال آتاتورک در تضاد بود. از آن پس بحث تلاش ایران برای نفوذ از تریکه به خصوص از طریق کردها مطرح شد و در جریان جنگ ایران – عراق که مدت کوتاهی پس از انقلاب اتفاق افتاد نیز ترکیه موضع بیطرف را برگزید و به این ترتیب ایران و ترکیه از آن پس در مواقعی که لازم بود با هم همکاری میکردند.
اما زمانی که در سال ۲۰۱۰، گروهی از قانونگذاران و تحلیلگران آمریکایی انتقاد از ترکیه به دلیل روی برگرداندن از متحدانش در ناتو و دنبال کردن استراتژی نگاه به شرق و همکاری با ایران را آغاز کردند، ترکها متحیر شدند.
مشکل دوچندان
باید گفت که دو رویداد به در گرفتن این مباحثهها در واشینگتن کمک کرد. در ۳۱ می۲۰۱۰، اسرائیل به کشتی اسرائیلی در غزه که گمان میرفت از منطقه مسدود شده عبور کرده حمله کرد و در جریان آن ۸ ترک کشته شدند. پس از این رویداد، روابط دو متحد نزدیک آمریکا در منطقه به تلخی گرایید و ترکها نیز در ۹ ژوئن به قطعنامه پیشنهادی آمریکا در سازمان ملل برای تحریم مضاعف جمهوری اسلامی رای منفی دادند.
به این ترتیب برخی از آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که ترکیه در مجادله دراز مدت غرب با ایران، طرف جمهوری اسلامی را گرفته است. اما ترکها هم در مقابل احساس میکردند که مورد خیانت قرار گرفتهاند چرا که این ترکها بودند که به دنبال حمله اسرائیل به کشتی، کشته شده بودند. از سوی دیگر ترکیه به این دلیل به قطعنامه شورای امنیت رای منفی داد که اندکی قبل از آن دیپلماتهایش همراه با مقامات برزیلی سرگرم توافق با ایران بر سر تبادل سوخت هستهای بودند. آنکارا بر این باور بود که با چراغ سبز آمریکا به توافق هستهای با ایران دست یافته است، اما مقامات کاخ سفید استقبال چندانی از این توافق به عمل نیاورده و چندی بعد نیز قطعنامه تحریم ایران را به رای گذاشتند.
با این حال این موضوع وفاداری استراتژیک ترکیه را در ایالات متحده زیر سئوال برد. ناظران از سیاستهای خارجی خودمختار ترکیه راضی به نظر نمیرسیدند و این نظریه را مطرح کردند که آنکارا به غرب پشت کرده است.
از سوی دیگر رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه نیز محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران را دوست خطاب کرده بود و نگرانیها در خصوص برنامههای هستهای ایران را نیز بیمورد توصیف کرد و این امر باز هم موجب افزایش تردیدها در آمریکا شد.
افزایش روابط تجاری
این در حالی است که ارزش روابط تجاری بین ایران و ترکیه در سال ۲۰۱۱ به ۱۶ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با رقم یک میلیارد دلاری سال ۲۰۰۰ رشد قابل ملاحظهای را نشان میداد. بخش اعظمی از این افزایش روابط تجاری به واردات نفت و گاز ترکیه از ایران مربوط میشد چرا که ترکیه امیدوار است با ایجاد تنوع در منابع نفتی خود، از وابستگی به منابع انرژی روسیه خودداری کند.
ترکیه نیز با همین منافع از اعمال تحریمهای مضاعف علیه ایران حمایت نکرد تا از روابط تجاری ارزشمند خود با جمهوری اسلامی حفاظت کند. البته باید گفت که ترکیه تمایلی به هستهای شدن ایران در همسایگی خود ندارد. ورود ایران به باشگاه هستهای میتواند انگیزه اعراب برای هستهای شدن را نیز تقویت کند و به این ترتیب توازن قدرت بین دو همسایه به نفع ایران بر هم میخورد.
با این وجود ترکها همچنان گزینه نظامی را علیه ایران نمیخواهند و راهکار دیپلماتیک را ترجیح میدهند. حتی پس از احیای رقابت دیرین ایران و ترکیه بر سر تسلط و نفوذ در منطقه پس از بهار عربی و خروج نیروهای آمریکایی از عراق، باز هم گزینه دیپلماتیک در مورد جمهوری اسلامی، اولویت نخست دیپلماتهای ترک است.
رقابت بر سر عراق
خروج نیروهای آمریکایی از عراق زمینه نفوذ ایران در این کشور را محیاتر کرده است و این در حالی است که تنشها بین شیعیان و سنیها نیز در حال افزایش است. در حالی که ایران حافظ شیعیان عراق به شمار میرود، ترکیه در کنار رهبران سنی این کشور قرار دارد. همین روند موجب کاهش روابط آنکارا با دولت شیعه بغداد شده و نفوذ ترکیه در مناطق کردنشین عراق را به طور قابل ملاحظهای کاهش داده است.
اما مهمترین کانون رقابت ایران و ترکیه در سوریه است. در ۹ سال گذشته ترکیه سرمایه گذاریهای کلانی را برای بهبود روابط خود با دولت دمشق انجام داده و بخشی از این رویکرد نیز به دور نگاه داشتن بشار اسد، رئیس جمهور سوریه از ایران مربوط بوده است.
در واقع سوریه یک پاداش بزرگ در مسابقه منطقهای برای هژمونی به شمار میرود. اما ترکها زمانی که با توجه به ادامه درگیریها در سوریه ناچار به انتخاب شدند، در کنار معترضان سنی قرار گرفتند و شورای ملی سوریه نیز پس از آن توانست پایگاهی در استانبول تشکیل دهد. در مقابل ایران همچنان از اسد حمایت میکند، موضعی که کاملا در تضاد با موضع ترکیه است.
با این وجود در حالی که ایران و ترکیه بر سر موضوعاتی مانند عراق و سوریه با یکدیگر جدال میکنند، وزیران امور خارجه دو کشور همچنان با یکدیگر ملاقات میکنند و آنکارا نیز هنوز در تلاش است برای بحران هستهای ایران میانجیگری کند. اما با گذر زمان حفظ این روابط به شیوه کنونی دشوارتر به نظر میرسد.
Sorry. No data so far.