تریبون مستعضفین-
1- نمادها ارزش توجیهی و توزیعی دارند. چنان که می توان از آن بعنوان شاخصی برای معرفی خود سود برد و البته برای توزیع ارزش های خود در جامعه.
2- یاران موسوی چه نیکو نمادسازی کردند و چه نیکوتر سیادت میرحسین را به رخ کشیدند! رنگ سبز، همواره برای مسلمانان علی الخصوص ما شیعیان، جایگاه رفیعی داشته است (دارد و خواهد داشت).چه اینکه سبز رنگ سیادت ائمه علیهم السلام است.
3- میرحسین، این اواخر از موج عقلانیت سبزاستفاده کرد … چه شاعرانه!عقلانیتی که این روزها در مواضع میرحسین حداقلی است، همان عقلانیتی است که او را 20 سال به سکوت فراخواند. نامه به رهبری در واپسین ساعات تبلیغات،دعوت برای برگزاری جشن پیروزی در شنبه شب،موضع گیری های تند علیه وزارت کشور و شورای نگهبان در حالیکه در تسلیم شکایت نامه ی خود به شورای نگهبان چندان سریع عمل نکرد، کلی گویی های بی اساس، صدور بیانیه های پی درپی که مدام به طبل تقلب می کوبد و حامیان را تحریک می کند، اما از ارائه مستندات می گریزد . از همه مهم تر توهم رئیس جمهور شدن در قبل از انتخابات با تمام قاطعیت و … اینها نشانه چیست؟ به اندازه سرسوزنی معتقد نیستم که میرحسین عامدانه عقلانیت را از موج سبز می کاهد ( هم چنان که معتقد نیستم این موج سبز، کاملا عقلانی بوده است). طبق فرموده رهبری میرحسین جنسی متفاوت دارد از همه ی آشوبگرها. اما یکی پاسخ دهد، رنگ غالب در آشوب ها چیست؟سبز نیست؟ بله، می دانم که دشمنان داخلی و خارجی انقلاب می دانند چطور سوء استفاده کنند، اما میرحسین چرا ناخواسته و بی تدبیرانه این فضا را ملتهب تر می سازد؟ او چنان آتشی بر آشوب می زند که هرکس را نشاید توانستن.
همه اینها نشان از عصبانیت وی است. او از کوره در رفته است. او میداند که چه باید کند اما … قبل تر ها هم در ماجرای استعفایش در شهریور 67 اینگونه عجولانه عمل کرده بود. امام آن زمان او را توصیه کرده بود که با عصبانیت تصمیم نگیرد. اما این بار میرحسین تصمیم هایی را برمی گزیند که تصمیم سازانش ساخته اند. کسانی که ساده اندیشانه از کنار حمایت مجاهدین و مشارکتی ها از میرحسین گذشتند ، چرا که میرحسین گفته است: “هر ایرانی یک ستاد!” پاسخ دهند که میرحسین در شرایط کنونی تصمیم گیر است یا تصمیم ساز؟
با این همه حساب او و حامیان اصیلش که به او بعنوان یک تریبون برای داد زدن حرف هایشان نگاه نمی کنند، از آشوب گران جداست.
4- احمدی نژاد را اما داستانی دگر است. او خود را پیروز انتخابات میداند که باید هم بداند اما پیروز مسابقه ای که برنده اش باید متعلق به همه باشد. احمدی نژاد درسخنرانی روز یک شنبه 24/3/88 در ولیعصر تهران، تحریک آمیزانه سخن گفت. همان کاری که میرحسین قبل تر انجام داده بود. رهبری در جلسه با نمایندگان 4 کاندیدا به روشنی اشاره کردند که دو طرف از تحریک هم بپرهیزند. احمدی نژاد گرچه از سوی عده ای از حامیان موسوی مطرود است – همانانی که در هفته گذشته ، 3 شب پیاپی در خوابگاه برادران شعار مرگ بر این دولت مردم فریب را سر دادند – اما شان ریاست جمهوری بالاتر از این هاست. نیست؟ ضمنا انقلاب سوم مدافع اشتباهات احمدی نژاد در 4 سال گذشته و علی الخصوص ایام تبلیغات نبوده و نیست. معتقدیم احمدی نژاد به شدت با ایده آل هایمان فاصله دارد اما به همان شدت از 3 کاندیدای دیگر به ایده آل های مان نزدیک است.
5- کروبی هم چنان درگیجی حاصل از تودهنی مردم، بیانیه می دهد. داستان او مبرهن ترین قضایاست. کسی که یک مفسد اقتصادی را معاون اول خویش می سازد، رسما به حافظه ی تاریخی ملت در خصوص سریال کرباسچی توهین می کند. بدتر اینکه در فیلم تبلیغاتی اش ، کرباسچی برای فقرا گریست! او چاره ای ندارد جز اینکه بر طبل تقلب بکوبد. تنها راه کسب آبروی نیم بند سیاسی گذشته اش همین است. نشایست بیش از این از کروبی سخن راندن!
6- و رضایی در عقلانیتی روشنگرانه طی مسیر می کند. او را باید ستود چه اینکه در گفتگوی ویژه خبری پنج شنبه شب به مردم قول داد که حتی از یک رای آنان نیز حمایت کند. و البته گفت که راهش در پی مطالبات اعتراضی اش، از بقیه جداست. گرچه معتقدم هاشمی در به صحنه آمدن رضایی نقش داشته است، اما رضایی آنقدر محسن هست که نشود او را به موسوی و کروبی هم کاسه کرد. و موسوی آنقدر میر هست و کروبی آنقدر هدایت شده که نشود آنها را با خاتمی به قیاس گرفت!
7- و اما هاشمی و خاندان پر حاشیه اش! نامه ی گستاخانه ی او به رهبری پرده را برافکند. در 13/3 امناظره احمدی نژاد – موسوی انجام شد. هاشمی در نامه سرگشاده اش به رهبری که عصر روز 19/3 بر خروجی سایت های خبری قرار گرفت، از صبر می گوید و صبوری مدبرانه اش! اما اینکه چرا 2 روز قبل از انتخابات کاسه صبرش لبریز می شود… او به رهبری می گوید :” با این همه بر فرض اینکه صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی شک بخشی از مردم و احزاب و جریان ها این وضع را بیش از این برنمی تابند و آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه می شوند ، در جامعه شکل خواهند گرفت.” این ها زمانی بیشتر ملموس خواهد شد که نطق های “لجن پراکن” ایام تبلیغات و یکی از حامیان دختران فیروزه ای ستاد میرحسین یعنی فائزه هاشمی در جمع معترضین در خیابان های تهران را بدانیم که آنان را به ادامه ی اعتراضات و حضور در خیابان ها تا رسیدن به نتیجه ی نهایی – بخوانید نتایج مطلوب – دعوت می کرد.نقش هاشمی و اولادش در آشوب ها چیست؟ چرا تشکل های دانشجویی پنج شنبه در مقابل دادستانی تهران تجمع کردند و خواستار دستگیری مهدی و فائزه هاشمی شدند؟ راستی، خاندان هاشمی از جان انقلاب چه می خواهند؟
8- شیطان بزرگی چون آمریکا و سگی چون انگلیس – اصطلاحی که بارها آیت ا… کاشانی آن را به کار برد – دندان طمع گرد کرده اند. رژیم صهیونیستی دندان قروچه می کند و از رای آوردن احمدی نژاد عصبانی است و علاقمند به آشوب های ایران. فرانسه آشوب های خیابانی را تلاش “ملت! ” ایران برای دستیابی به دموکراسی از دست رفته می داند … و زهرا رهنورد با BBC مصاحبه می کند و دلایلش برای تقلبی بودن انتخابات را اینگونه بر می شمارد: اول نشدن شوهرش در استان آذربایجان شرقی / اول نشدن شوهرش در استان لرستان. روزنامه اعتماد ملی پنج 28/3 در ستون جملات طلایی صفحه آخرش از قول رهنور می زند:” به دلسوزی و دلواپسی دشمنان قسم خورده ی انقلاب نیازی نداریم” . و اما میرحسین. او می تواند هم چنان که BBC را روی موج عقلانیت سبزش! می بیند، بر داشتن چنین زن روشنفکر و قرآن پژوهی ببالد که چه زیبا و مستدل منطق ادله آوری را در نطق مورد عنایت قرار می دهد و چه زیباتر بر دهان دشمنان می کوبد من باب خالی نبودن عریضه ی استکبار ستیزی! ای کاش میرحسینی که تاریخ بلد است ، از چرایی تاسیس رادیو BBC فارسی در سال 1320 هم برای همسرش می گفت! راستی خود رهنور هم که سیاسی خوانده!
9- عده ای هم در دانشگاه بر تابوت خالی نماز میت خواندند. تقبل ا… یا دیده بانان حقوق بشر در ایران!
10- سال 67، مثلث میرحسین،رضایی، هاشمی چنان تدبیر نمودند که حضرت روح ا… جام زهر قطعنامه 598 را سرکشید. کار را بدان جا رساندند که خمینی ای که تا دیروز می گفت:” اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهان خواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند سلب خواهد کرد” در پیام پذیرش قطعنامه، آبرویش را با خدا معامله کرد.
این روزها فرزندان خمینی، روضه ی 598 می خوانند. ما چشم وا کرده ایم و دیده ایم در کمین نخل انقلاب … موریانه را! حاشا که 598 تکرار شود.
متاسفم برات.
سبز باشید.
رئيس جمهور مير حسين : ادب مرد به ز دولت اوست.