پنج‌شنبه 24 ژوئن 10 | 20:38

جهان در هفته‌ای که گذشت

حبس ابد برای قاتل مروه الشربینی / در مقاله جديد رهبر انقلاب كوبا عنوان شد؛آمريكا بيش از هر زمان مشتاق كنار زدن دولت ايران است / تحلیلی بر سند جدید امنیت ملی امریکا / نخست وزیر پاکستان: گزارش‌ها نادرست بود؛ طرح واردات گاز از ایران اجرا می‌شود / اعتراض شدید معاون سابق وزارت نفت به قرارداد فروش گاز ایران به پاکستان/ دیوید پترائوس، فرمانده جدید نیروهای آمریکا در افغانستان / جابه جایی قدرت در خاورمیانه؛ ترکیه و قطر به جای مصر و عربستان …
دادگاه عالی آلمانی ضمن رد درخواست تجدیدنظر قاتل مره الشربینی، حکم دادگاه را تایید و وی را به حبس ابد محکوم کرد.


به خواست خدا سرویس بین الملل تربیون  به صورت آزمایشی آغاز به کار کرد. قرار است از این پس در پایان هر هفته به مرور اتفاقات مهمی که مربوط به خارج از مرزهای ایران است بپردازیم.

گزیده اخبار و تحلیل های حوزه بین الملل در هفته اخیر:

1)

حبس ابد برای قاتل مروه الشربینی

کیهان: دادگاه عالی آلمان، حکم حبس ابد دادگاه در سدن در مورد قاتل شهیده حجاب را تایید کرد.

روزنامه آلمانی تاگس اشپیگل روز شنبه با چاپ این خبر اعلام کرد: دادگاه عالی آلمانی ضمن رد درخواست تجدیدنظر «الکس فانیز» قاتل مره الشربینی، حکم دادگاه در سدن که جنایت در صحن آن اتفاق افتاده بود را تایید و وی را به حبس ابد محکوم کرد.

براساس این گزارش، وکیل مدافع این قاتل آلمانی پس از صدور حکم حبس ابد از سوی دادگاه در سدن اعلام کرده بود که نسبت به صدور آن در دادگاه قانون اساسی و دادگاه اروپایی حقوق بشر اعتراض و خواستار تجدیدنظر خواهد شد.

قتل مروه الشربینی شهیده حجاب در سال 2009 به دست یک جوان آلمانی نژادپرست در صحن دادگاه در سدن آمان موجی از خشم و نفرت در کشورهای مسلمان به وجود آورد.

طی این حادثه یک جوان آلمانی به نام الکس فاینز با وارد کردن ضربات متعدد کارد به مروه الشربینی که برای پی گیری شکایت خود از وی به دادگاه مراجعه کرده بود، این پزشک مسلمان را از پای درآورد و شوهر او را به شدت زخمی کرد در حالی که پلیس آلمان شاهد این موضوع بود، به اشتباه به جای قاتل، همسر مروه را مورد اصابت گلوله قرار داد.

پیش از این واقعه دادگاه در سدن طی حکمی، الکس فاینز را به دلیل توهین به یک زن مسلمان و اعمال نژادپرستی محکوم به پرداخت غرامت مالی کرده بود. اما قاتل نسبت به صدور آن اعتراض کرده بود.

دادگاه در سدن نیز در روز یازدهم نوامبر، رای به حسب ابد برای قاتل مروه الشربینی داد.

2)

در مقاله جديد رهبر انقلاب كوبا عنوان شد؛

آمريكا بيش از هر زمان مشتاق كنار زدن دولت ايران است

فارس: رهبر انقلاب كوبا در پنجمين مقاله متواتر خود كه در آن به موضوع تهديدات عليه ايران مي‌پردازد، نوشت: يانكي‌ها بيش از هر زمان ديگر اشتياق خود به روبيدن و كنار زدن اين دولت ميهن‌پرست از جايگاه رهبري ايران را بازتاب داده‌اند.

فيدل كاسترو، رهبر انقلاب كوبا، در جديدترين مقاله خود كه در مطبوعات اين كشور منتشر شد، ضمن تشريح روند روز افزون تهديدات عليه ايران نوشت، اخبار شيطاني دارند كم‌كم از فيلتر توجه يكپارچه مردم به بازي‌هاي جام جهاني به بيرون نشت مي‌كنند – آن هم به نحوي كه هيچ كس واقعا متوجه آنها نمي‌شود.

به نوشته كاسترو، نشريات مهم غربي اطلاعاتي را پيرامون كريدور هوائي كه عربستان سعودي در اختيار اسرائيل قرار داده است منتشر كردند. اين بدنبال توافقي است كه وزارت خارجه آمريكا قبلا با عربستان سعودي به عمل آورده بود. هدف اين توافق، انجام پروازهاي آزمايشي بمب‌افكن‌هاي اسرائيل براي حمله به ايران است.

رهبر انقلاب كوبا اضافه مي‌كند: يانكي‌ها كلمه‌اي در اين مورد بر زبان نياورده‌اند. فقط بيش از هر زمان ديگر اشتياق خود به روبيدن و كنار زدن اين دولت ميهن‌پرست از جايگاه رهبري ايران را بازتاب داده‌اند.

متن كامل مقاله +

3)

تحلیلی بر سند جدید امنیت ملی امریکا

موسسه چشم انداز توسعه و امنیت: در این سند ۵۲ صفحه ای که در تاریخ ۶/۳/۸۹ منتشر شد، با ادبیات جدیدی روبرو می شویم که در قالب ساختار پیشین عرضه شده است.

واژگانی چون ماموریت تاریخی آمریکا، استراتژی یکجانبه گرایی، جنگ با تروریزم، وضعیت جنگی، حمله پیشدستانه، دولتها ی شرور کنار گذاشته شده و جایگزین آن واژگانی چون تعامل و مشارکت جهانی، احترام متقابل و منافع متقابل، نظم نوین بین المللی بر پایه عدالت، تقسیم مسئولیت ، الهام بخشی نشسته است . اهداف حفظ اما رویکردهای تحقق منافع آمریکا متناسب با فضای جهانی و عبرت گیری از شکستها و ناکامیهای گذشته متحول شده اند.

بر اساس محتوای این سند، دولت آمریکا با توجه به:

۱- فرصت های جهانی: چرخه دمکراسی توسعه یافته، شبح جنگ سرد از بین رفته، قدرتهای بزرگ در صلح با یکدیگر بسر می برند، اقتصاد جهانی رشد یافته، تجارت سرنوشت ملتها را به یکدیگر گره زده ، قدرت افراد در تعیین سرنوشت خود افزایش یافته است.

۲- تهدیدهای جهانی: خطرات هسته ای گسترش یافته، جنگهای ایدئولوژیک به جنگهای هویتی مذهبی، اخلاقی و قبیله ای تبدیل شده، نابرابری و بی ثباتی اقتصادی تشدیدشده، آسیبهای محیط زیستی و خطرات بهداشت عمومی گسترش یافته است .

۳- مزیت های آمریکا: اتحاد داخلی قدرتمند، ارتش بی همتا، بزرگترین اقتصاد دنیا، دمکراسی قدرتمند و در حال رشد، کشوری جذاب و مهاجر پذیر، باجامعه شهری پویا و با انگیزه به عنوان بزرگترین دارایی آمریکا.

۴- ارزشهای آمریکا: تعهد به دمکراسی، حقوق بشر و اجرای عدالت بر پایه قانون اساسی.

۵- منافع آمریکا: امنیت امریکاو شهروندان و شرکا و هم پیمانانش،اقتصادی قوی و مبتکرانه و رو به رشد، احترام به ارزشهای جهانی، برقراری نظم بین المللی برای جهانی همراه با صلح و امنیت و فرصتهای همکاری.

۶- اصول بنیادی: تعامل با دولتها وملتها و نهادها مردمی جهان بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل کشورها و انسانهاست.

نتیجه گیری می کند که:

۱- جهان در وضعیت انتقالی است، آمریکا باید در شکل دادن به نظام بین المللی نقش اصلی را ایفا نماید و امنیت جهان به رهبری قوی و مسئولانه آمریکا وابسته است.

۲- قدرت و نفوذ آمریکا در جهان تحلیل رفته و باید بنیانهای قدرت و نفوذ آمریکا تجدید حیات شده و رهبری آمریکا بر جهان احیا شود.امریکا باید در جهان الهام بخش باشد، و این الهام بخشی ریشه در قدرت الگوبودن رهبری معنوی و اخلاقی آمریکا دارد که باید در کلام و عمل پایبندی خود به این ارزشها را نشان دهیم و نه در تحمیل سیستم خود به سایر کشورها.

۳- اگر آمریکا می خواهد نقش تعیین کننده در صحنه بین الملل داشته باشد باید شرایط داخلی خود را بهبود بخشد، رشد اقتصادی توسعه یابد، کسری بودجه کاهش یابد، رفاه مردم آمریکا تولید قدرت می کند و اعمال دیپلماسی و هزینه های نظامی در گرو شکوفایی اقتصادی آمریکا و منبع نفوذ آمریکا در عرصه جهانی است .

۴- آمریکا نمی تواند فقط با اتکا به قابلیتهای خود جهان را رهبری نماید، باید از طریق تعامل و جلب مشارکت عمیق و بکارگیری ظرفیتهای بین المللی این نقش را ایفا نماید. از طریق روابطی مثبت، سازنده و فراگیر با همه کشورها با اولویت همکاری با شرکا، سپس رقبا و نهایتاً با دشمنان.

۵- اولویتهای امنیت ملی: غلبه بر القاعده و اعضای آن، جلوگیری از تجاوز و اشاعه تسلیحات کشتار جمعی، مبارزه با افراط گری خشونت آمیز، برقراری امنیت مواد هسته ای، توسعه اقتصادی متوازن و عادلانه است.

۶- خط مقدم نبرد با القاعده افغانستان و پاکستان است که باید در آنها ایجاد اختلال، بر آنها غلبه و آنها را متلاشی کرد.

و اما ایران:

ایران از دریچه برنامه هسته ای، تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا محسوب شده که باید با اتخاذ راهبرد تعامل سنجیده و مهار هوشمندانه ، دولت ایران در شرایط فشارهوشمندانه قرار گیرد تا شاید رفتارش را اصلاح و به ایرانی مسئول تبدیل شود.

4)

نخست وزیر پاکستان: گزارش‌ها نادرست بود؛ طرح واردات گاز از ایران اجرا می‌شود

رادیو فردا: دو روز پس از انتشار خبر پیروی اسلام‌آباد از تحریم‌های آمریکا علیه ایران، نخست وزیر پاکستان ضمن «نادرست» خواندن گزارش رسانه‌ها اعلام کرد که کشورش طرح واردات گاز از ایران را به اجرا خواهد گذاشت. اغلب رسانه‌ها از جمله خبرگزاری رویترز روز دوشنبه گذشته از قول یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر پاکستان، اعلام کردند که پاکستان «به عنوان عضوی از جامعه جهانی» به تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران عمل می‌کند و قصد سرپیچی از آن را ندارد. اما روز چهارشنبه خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول آقای گیلانی گفت که نقل قول رسانه‌ها از او مبنی بر این که اسلام‌آباد هشدار ریچارد هالبروک، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان، را برای پرهیز از معامله با ایران آویزه گوش خواهد کرد «نادرست» است.

اشاره نخست وزیر پاکستان به اظهار نظر روز یک‌شنبه آقای هالبروک است که به مقامات پاکستان هشدار داده بود که طرح خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان «می‌تواند با تحریم‌های تازه‌ای که کنگره آمریکا علیه تهران در نظر دارد» در تعارض باشد.

کنگره آمریکا مشغول تلفیق دو طرح جداگانه در زمینه تحریم صنعت انرژی ایران است که هر یک در مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا به تصویب رسیده و حال باید این دو طرح نهایی شده و برای تبدیل به قانون، به دفتر رئیس جمهور آمریکا فرستاده شود. ریچارد هالبروک از دولت پاکستان خواسته است تا زمان نهایی شدن طرح تحریم‌های کنگره آمریکا علیه ایران از هرگونه اقدام در زمینه طرح خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان که در ماه مارس، حدود سه ماه پیش، میان تهران و اسلام‌آباد امضا شد دست نگه دارد.

آقای گیلانی روز دوشنبه در کنفرانسی خبری در جنوب پاکستان گفت: «اگر آمریکا تحریمی را به اجرا می‌گذارد مستلزم پیروی جهانی است و پاکستان هم به عنوان عضوی از جامعه جهانی از آن تبعیت می‌کند.» نخست وزیر پاکستان روز چهارشنبه در تصحیح گفته خود اشاره کرده است که کشورش تنها در صورتی در قرارداد واردات گاز از ایران تجدیدنظر خواهد کرد که این معامله بین دو کشور «نقض تحریم‌های سازمان ملل باشد».

یوسف رضا گیلانی افزوده است که در غیر این صورت پاکستان «مجبور به پیروی از اقدامات یک‌جانبه آمریکا نیست».

خط لوله انتقال گاز از ایران به هند از راه پاکستان موسوم به خط لوله صلح ارزشی معادل ۷.۶ میلیارد دلار دارد و چند سال است که میان تهران و اسلام‌آباد به مذاکره و رایزنی گذاشته شده است. به موجب این قرارداد، ایران از طریق خط لوله‌ای که در سال ۲۰۱۴ آغاز به کار خواهد کرد روزانه ۲۱ و نیم میلیون متر مکعب گاز به پاکستان صادر خواهد کرد.

خط لوله صلح از ابتدا باعث تنش و مناقشه میان دو کشور آمریکا و پاکستان بوده است. از یک سو اسلام‌آباد این قرارداد را برای حل بحران انرژی در کشور خود حیاتی می‌داند و از سوی دیگر آمریکا تاکید دارد که اجرای آن از فشار بین‌المللی بر تهران خواهد کاست. کمبود انرژی در پاکستان به‌ویژه در ماه‌های تابستان باعث قطعی برق مداوم و گسترده می‌شود که به تجارت در این کشور سخت ضربه می‌زند.

اعتراض شدید معاون سابق وزارت نفت به قرارداد فروش گاز ایران به پاکستان

صدای آلمان: قرارداد صدور گاز به پاکستان با انتقادهای تندی از سوی برخی از مدیران سابق شرکت نفت و نمایندگان مجلس روبروست. منتقدان می‌گویند جمهوری اسلامی گاز را زیر قیمت می‌فروشد و پذیرفته قوانین فرانسه بر قرارداد حاکم باشد.

بر اساس قرارداد موسوم به «خط لوله صلح» قرار است از سال ۲۰۱۴ میلادی روزانه بیش از ۲۱ میلیون مترمکعب گاز ایران به پاکستان صادر شود. این قرارداد که مراحل نهایی امضای آن یکشنبه، ۲۳ خرداد ۸۹ انجام شد بحث‌ها و انتقادهای فراوانی برانگیخته. محمد هادی نژادحسینیان، معاون سابق وزارت نفت در امور بین‌الملل و سرپرست پیشین تیم مذاکره‌کننده “خط لوله صلح”، دهم خرداد در نامه‌ای که توسط خبرگزاری مهر منتشر شد در ارتباط با این قرارداد به طرح پرسش‌هایی از وزارت نفت پرداخت.

«تن دادن به خفت»

پرسش‌های نژادحسینیان سه روز پس از آن مطرح شد که منابع خبری، از جمله خبرگزای‌های فارس و مهر، گزارش دادند ضمنات‌نامه‌های این قرارداد در سفارت فرانسه در اسلام آباد به امضا رسیده است. ظاهرا پاکستان از پذیرش قوانین ایران برای ضمانت‌نامه‌ها سرباز زده و طرفین توافق کرده‌اند قوانین فرانسه بر این قراردادها حاکم باشد.

نژادحسینیان از وزارت نفت می‌پرسد «اگر این کار به دلیل عدم قبول قوانین ایران توسط پاکستان انجام گرفته؛ با مجوز چه کسی این درخواست مورد قبول قرار گرفته است؟» او وزارت نفت را به «ارزان فروشی» و بی‌توجهی به منافع ملی متهم می‌کند و می‌پرسد «آیا فروش گاز ایران در بازار بین‌المللی آنقدر سخت است که باید تن به این همه خفت داد؟» وزارت نفت یک هفته پس از انتشار این پرسش‌ها، امضاء ضمانت‌نامه‌ها در سفارت فرانسه را تکذیب کرد و ادعاهای نژادحسینیان را مجرمانه خواند.

حاکمیت قوانین فرانسه بر قرارداد

به رغم تکذیب وزارت نفت، شواهد نشان می‌دهد، اگر امضای برخی از ضمانت‌نامه‌ها در سفارت فرانسه نادرست باشد، اصل موضوع که عدم قبول قوانین جمهوری اسلامی از سوی پاکستان باشد صحت دارد. خبرگزاری نفت و گاز ایران، شانا، صبح روز دوشنبه ۳۱ خرداد از قول رضا کسایی‌زاده، مدیرعامل پیشین شرکت ملی صادرات گاز ایران، نوشت «بر اساس آنچه از سوی روسای جمهوری دو کشور هنگام امضای قرارداد اعلام شد، اسناد این قرارداد باید در کشور ثالث امضا می‌شد.»

کسایی‌زاده که در پنجمین کنگره ملی انرژی و اقتصاد سخنرانی می‌کرد گفت «قانون حاکم بر این قرارداد، قانون کشور فرانسه بوده است، اما اسناد آن در کشور ترکیه به امضا رسیده است.» قرارداد یادشده بخش‌های مختلفی دارد که یکی از آخرین آنها در روزهای پایانی اسفند ۸۸ در ترکیه به امضا رسید.

«بازگشت به کاپیتولاسیون»

نژادحسینیان در پاسخی که به مسئولین وزارت نفت نوشت و ۳۱ خرداد از سوی خبرگزاری ایلنا انتشار یافت، بار دیگر ضمن انتقاد از حاکم نبودن قوانین جمهوری اسلامی بر قرارداد صدور گاز به پاکستان، متذکر شد «اعلام این خبر به نوعی بازگشت کاپیتولاسیون به کشور را هشدار می‌داد.» او تاکید می‌کند، خبر امضای ضمانت‌نامه‌ها در سفارت فرانسه در رسانه‌های داخلی و خارجی منعکس شده و تا طرح پرسش‌های او مسئولان وزارت نفت در مورد آن سکوت کرده بودند.

معاون سابق وزارت نفت که سال گذشته از سمت خود برکنار شد چندی پیش به خبرگزاری ایسنا گفته بود، کنار گذاشتن او از سرپرستی مذاکرات خط لوله صلح توسط دولت محمود احمدی‌نژاد بنا به خواست طرف‌های مذاکره انجام شده. او مدعی است طرف‌های پاکستانی و هندی در این کار سود خود را می‌دیدند و دولت نیز در پی نهایی کردن قرارداد با کوتاه آمدن و دادن تخفیف‌های گزاف است تا این قرارداد را به عنوان پیروزی بزرگی به نمایش بگذارد. مسئولان دولت بارها ادعا کرده‌اند این قرارداد نشان دهنده‌ی بی‌خاصیت بودن تحریم‌هاست.

پرسش از وزیر نفت

خط لوله صلح در اصل پروژه‌ای برای رساندن گاز ایران از راه پاکستان به هند بوده است. ابهام‌های فراوان در مورد این پروژه به طرح سوال از وزیر نفت در مجلس نیز کشید. مسعود میرکاظمی روز یکشنبه، سی‌ام خرداد در جلسه علنی مجلس حاضر شد تا به پرسش‌های سیروس سازدار، یکی از اعضای کمیسیون انرژی پاسخ دهد. به گزارش ایلنا، سازدار از میرکاظمی پرسید «قرار بود بدون هندوستان این قرارداد را امضا نکنیم، پس چرا این کار را کردید؟»

سیروس سازدار همچنین با اشاره به هزینه‌های صرف شده در احداث ۹۰۰ کیلومتر از این خط لوله می‌پرسد، چرا پیش از امضای قرارداد ۳ میلیارد دلار به این پروژه اختصاص داده شده؟ بخش‌های بزرگی از عملیات اجرایی این پروژه به قرارگاه خاتم الانبیا سپرده شده که از بزرگترین زیرمجموعه‌های سپاه پاسداران است. پاسخ‌های وزیر نفت از نظر طرح‌کننده‌ی پرسش‌ها قانع کننده نبود اما اکثریت ۱۲۹ نفری نمایندگان حاضر در نشست دیروز آن را قانع‌کننده تشخیص دادند.

عدم همکاری پاکستان برای “تودهنی به تحریم”

وزیر نفت دولت محمود احمدی‌نژاد نهایی شدن قراردادهایی چون صدور گاز به پاکستان را «تودهنی محکمی به تحریم‌ها علیه ایران» خوانده است. با این همه بعید نیست که تحریم‌های یک‌جانبه‌ی آمریکا اجرای این قرارداد را با مشکل روبرو کند. ریچارد هالبروک، فرستاده ویژه آمریکا در امور پاکستان و افغانستان به پاکستان هشدار داده، در مورد طرح انتقال گاز ایران به این کشور محتاط‌تر باشد. به گفته‌ی او «قانون تحریم‌های جدید علیه ایران که در کنگره آمریکا در حال تدوین است» به احتمال زیاد شامل این قرارداد نیز می‌شود.

ظاهرا مقام‌های ارشد پاکستان این هشدار نماینده آمریکا را جدی گرفته‌اند. روزنامه‌ی پاکستانی «نیشن»، در شماره روز دوشنبه ۳۱ خرداد از قول وزیر خارجه این کشور نوشت «پاکستان تمایل دارد این قرارداد [انتقال گاز از ایران] به قوت خود باقی بماند، اما در حال حاضر هرگونه بیانیه نهایی در این‌باره، پیش از موعد و زودهنگام است.»

بنابراین گزارش، شاه محمود قریشی اظهار امیدواری کرده قطعنامه‌ی اخیر شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی و تصمیم کنگره امریکا، توافق‌های گازی ایران و پاکستان را تحت تاثیر قرار ندهد. با این همه خبرگزاری ایلنا به نقل از روزنامه پاکستانی و از قول قریشی می‌نویسد «ما باید به دنبال منافع خود باشیم اما در عین حال تمایلی برای تخطی از قوانین بین‌المللی نداریم.» به عبارت دیگر، چنانچه تحریم‌ها شامل پروژه انتقال گاز به پاکستان شود، این کشور از آن تبعیت خواهد کرد.

5)

دیوید پترائوس، فرمانده جدید نیروهای آمریکا در افغانستان

صدای آلمان: اظهارات جنجال‌برانگیز ژنرال مک‌کریستال، فرمانده نیروهای آمریکا در افغانستان، موجب استعفای وی شد. اوباما با انتصاب دیوید پترائوس به جای وی، گفت که این جابه‌جایی تغییری در استراتژی آمریکا در افغانستان ایجاد نمی‌کند.

ژنرال استانلی مک‌کریستال تقاضای استعفای خود را در پی اظهاراتی تحقیر‌آمیز علیه برخی از اعضای دولت آمریکا و شخص اوباما تسلیم وی کرد. او گرچه از بابت این اظهارات معذرت خواست، اما محتوای آنها را رد نکرد. جانشین مک‌کریستال، دیوید پترائوس خواهد بود.

ژنرال دیوید پترائوس مهره‌ی کلیدی و کارساز دولت اوباما در عراق بود و با استراتژی خود میزانی از امنیت و ثبات را به این کشور بازگرداند. او حالا مأموریت یافته ارابه‌ی جنگی نه چندان موفق آمریکا در افغانستان را از شکست نجات دهد. با توجه به سابقه و تجربه پترائوس هنگامی که روز چهارشنبه اوباما این فرمانده نیروهای آمریکا در خاورمیانه دور و نزدیک و در آفریقای مرکزی را به جای استانلی مک‌کریستال معرفی کرد، تعجبی به دنبال نداشت.

حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان تا آخرین لحظات کوشید اوباما را به ابقای مک‌کریستال در مقامش متقاعد کند. به باور کرزی برکناری این ژنرال آمریکایی نوعی گسست در سیاست مبارزه علیه تروریسم در افغانستان، تلقی خواهد شد. اوباما در اظهارات خود گفت که تصمیم به برکناری مک‌کریستال کار آسانی نبوده، اما این تصمیم درستی بوده است. او رفتار مک‌کریستال را در تناقض با «استاندارهای نظامی یک ژنرال فرمانده» توصیف کرد.

مک کریستال روز جمعه در یک گفتگوی اختصاصی با مجله آمریکایی پر فروش رولینگ استون، جوبایدن معاون رئیس جمهور آمریکا و کارل ایکنبری سفیر این کشور در کابل را به شدت مورد استهزا و انتقاد قرار داد و ‌آنها را به عدم همراهی با سیاست‌های خود در افغانستان متهم کرد. یکی از مشاوران مک‌کریستال نیز به همین مجله گفته است که وی درک و دریافتی منفی از دیدار چندی پیش خود با اوباما دارد.

مک‌کریستال از سال گذشته فرمانده نیروهای آمریکایی را در افغانستان به دست گرفت تا تغییر استراتژی نظامی در این کشور در مبارزه علیه تروریسم را به جریان بیاندازد. افزایش چشمگیر نیروهای آمریکایی در افغانستان، تهاجم گسترده به مواضع طالبان و ارائه‌ی طرحی برای خروج نیروها از افغانستان از اجزای استراتژی یادشده هستند.

هم باراک اوباما و هم مقام‌های ناتو می‌گویند که این استراتژی پس از برکناری مک‌کریستال نیز دنبال خواهد شد. به نوشته رسانه‌های آمریکایی پس از رویداد اخیر، ادامه‌ی این استراتژی با دشواری‌های بیشتری توأم خواهد بود، به ویژه که افکار عمومی آمریکا نسبت به جنگی که اینک از جنگ ویتنام هم طولانی‌تر شده نگاه چندان مثبتی ندارد و اختلاف در میان دست‌اندرکاران و فرماندهان این جنگ هم می‌تواند تشدید‌کننده‌ی بدبینی‌ها باشد.

6) جابه جایی قدرت در خاورمیانه؛

ترکیه و قطر به جای مصر و عربستان

خبرآنلاین: مشاور سابق بوش در امور خاورمیانه در یادداشتی که در هفته نامه ویکلی استاندارد منتشر شده با اشاره به اینکه عربستان و مصر به عنوان دو شریک و متحد قدیم غرب دیگر توان یاری رساندن به آمریکا را ندارند نسبت به قدرت گرفتن و تأثیر‌گذار شدن ترکیه و قطر به عنوان کشورهایی جوان و پرتحرک ابراز نگرانی کرده است.

الیوت آبرامز در این یادداشت با اشاره به اینکه ترکیه، عضو ناتو و متحد دیرین آمریکا مشخصا در ماجرای ناوگان آزادی حماس به غرب پشت کرده و هم‌اکنون در اردوگاه رادیکال‌ها بازی می‌کند و این تغییر موضع را با حمایت بی‌دریغ از گروه حماس که آمریکا آن را تروریستی می‌داند به اثبات رسانده اکنون در حال کنار زدن عربستان به عنوان کشوری است که روزگاری بیشترین تأثیر را بر منطقه و سایر کشورهای عربی داشت.

این نویسنده در ادامه اظهار کرده است که مصر نیز به عنوان کشوری که روزی می‌توانست برگ برنده‌ای برای آمریکا در منطقه محسوب شود به خاطر کهولت سن حسنی مبارک دیگر آن توانایی سابق را ندارد. مشاور بوش به صراحت ادعا کرده است که اوباما ضعیف است و اعراب جز به قدرت و زور احترام نمی‌گذارند و از سوی دیگر افزایش سن حسنی مبارک، رئیس‌جمهور مصر و سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان آنها را در توانایی اقناع دیگران که در گذشته انجام می‌دادند ناتوان کرده و وزیر خارجه قطر و رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر و احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه که کم سن و سال‌تر از آنها هستند می‌توانند منطقه را رهبری کنند.

آبرامز افزایش سن سران مصر و عربستان را تنها عامل از دست رفتن تأثیر قدرت آنها نمی‌داند بلکه از بین رفتن جدی محبوبیت آنها در پی کاربرد سیاست‌هایی که آمریکا به این دو کشور دیکته کرده است را عامل دیگری در این زمینه بر می‌شمرد.

در این مقاله آمده است: سیاست‌های نومحافظه‌کاران برای حمایت از اهداف آمریکا در نابودی مردمی بودن این دو نظام نقش تأثیرگذاری داشته و این دو کشور مهم عربی به دلیل این سیاست‌ها بخش عظیمی از حمایت‌ها را نسبت به خود از دست داده‌اند.

نویسنده مقاله، نقش قطر و ترکیه را نادر عنوان و تاکید می‌کند: قطر به لحاظ دیپلماسی مهارت دارد و توانایی آن در گسترش ثروت‌هایش دیگران را به تقدیر از این مهارت مایل می‌کند در حالی که سران ترک فعال‌تر به نظر می‌رسند و از ارتش قوی، اقتصاد رو به رشد و عضویت در ناتو بهره‌مند هستند.

در پایان این مقاله آمده است: اتفاقی نیست که دو قدرت فعال و پویای منطقه امروز قطر و ترکیه هستند که برای دوری از قطب‌بندی دولت بوش تلاش فراوانی کردند. این دو کشور تلاش کرده‌اند نقش پلی میان شکاف‌های منطقه‌ای و تحکیم روابط خود در رویکرد‌های سیاسی منطقه را ایفا نمایند.

در همین حال مجله آمریکایی فارن پالیسی نیز در در مقاله‌ای به قلم مارک لینچ به تحلیل و نقد نظر الیوت آبرامز، مشاور زمان بوش پرداخته و به طور ضمنی ادعاهای او در خصوص به حاشیه رفتن عربستان و مصر از معادلات منطقه‌ای را تأیید کرده است. لینچ نام مقاله خود را ”هسته توخالی جهان عرب ” گذاشته است که خود گویای همه چیز است.



ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.