بعد از چند سال تهدید و نگاه از بالا (به قول معروف سیاست چماق و هویج) و حتی کشاندن پروندهی ایران به شورای امنیت، این بار مذاکرات هستهای کمی متفاوت برگزار شد و با لبخند رضایت و نگاه مثبت دو طرف و به رسمیت شناختن حق طبیعی ایران از سوی مقابل، به پایان رسید. پایانی که به معنای پیروزی منطق ایران است.
مذاکره نوعی معامله است، البته گاهی فقط یک نفر میبرد؛ گاهی هم هر دو نفر برنده میشوند. این حالت متفاوت است با اینکه یک طرف بخواهد طرف مقابلش را به زور بازنده کند. رهبر انقلاب چند سال پیش درباره نحوه برگزاری مذاکرات گفته بودند:
«طرفهاى مذاکره بدانند ملت ایران زنده است. موجود زنده، هم اهل منطق است، هم اهل حرکت است، هم اهل تعامل است، هم اهل دفاع است، هم اهل مشت زدن است؛ آنجایىکه لازم باشد… آنچه ما در این زمینه عرض مىکنیم، این است که بىمنطق حرکت کردن، مورد قبول و پذیرش جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران قرار نمىگیرد؛ و اگر به هر شکل تهدیدى در مذاکرات پیش آمد، نشاندهندهى عدم برخوردارى از منطق است. اگر منطق باشد، تهدید نیست. اگر تهدید شد، نشاندهندهى بىمنطقى است؛ و بىمنطقى، ما را از اصل گفتگو و ادامهى همکارى با طرفهاى مربوط به آژانس و غیره باز خواهد داشت.
به نظرم یکی از مهمترین نکات مذاکرات هستهای، تبیین و تثبیت فتوای رهبر انقلاب درباره حرمت ساخت و استفاده از سلاح اتمی بود. فتوایی مذهبی که کمکم سایهٔ خودش را بر میز مذاکرات سیاسی میگستراند و به زبان رسمی و دیپلماتیک تبدیل میشود.
البته منظورم این نیست که غربیها مسلمان شدهاند و گوش به فرمان رهبر ما هستند؛ نه، اما این نکته که فتوای رهبری به عنوان منطق رسمی و سیاسی ما در مذاکرات مختلف (مثلا بین اردوغان و اوباما) به بحث گذاشته میشود، نشان دهندهٔ این است که این منطق در حال اثرگذاری و پذیرفته شدن است.
رهبر انقلاب تاکنون چندین بار در سخنرانیهای رسمی و عمومی درباره حرام بودن استفاده از سلاح اتمی صحبت کردهاند. مثلا در روز بازدید از ناوشکن جماران تاکید کرده بودند: «این حرف تکرارىِ از دهن افتادهى مهملى که راجع به ساخت سلاح اتمى به جمهورى اسلامى نسبت میدهند، نشاندهندهى نهایت ناتوانى اینها حتّى در زمینهى تبلیغات است. جمهورى اسلامى هیچ اصرارى هم ندارد که در دفاع خودش در این قضیه خیلى احساسات به خرج بدهد؛ نه، ما اعتقاد به بمب اتم نداریم، به سلاح اتمى نداریم؛ دنبالش هم نخواهیم رفت. برطبق مبانى اعتقادى ما، مبانى دینى ما، به کار بردن اینگونه وسائل کشتار جمعى اصلاً ممنوع است، حرام است؛ این، ضایع کردن حرث و نسل است که قرآن آن را ممنوع کرده؛ ما دنبال این نمیرویم. ما دنبال آن چیزى میرویم که قدرتهاى سلطهگر حقیقتاً از آن باید بترسند، و من اعتقادم این است الان هم از همان میترسند و آن، بیدار کردن روح حماسه و عزت اسلامى است در همهى امت اسلام. ما این کار را خواهیم کرد؛ این را بدانند.»
ایشان همچنین در پیامی به نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه که فروردین ماه سال گذشته در تهران برگزار شد، فتوای تحریم استفاده از سلاحهای اتمی را تکرار کردند: «به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهٔ امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهٔ همگان میدانیم.»
این فتوا و پیام رهبری به عنوان بالاترین مقام مسئول در کشور مورد توجه رسانههای مختلف قرار گرفت، هرچند برخی رسانههای غربی سعی کردند با شیطنت این موضع را تحریف و آنرا ناشی از تقیه در مذهب شیعه معرفی کنند! علی رغم همه اینها میبینیم که تاکید چندباره بر این فتوا به عنوان منطق مذهبی و سیاسی ایران، در مذاکرات رسمی دپلماتیک مورد استناد قرار میگیرد و حتی به رییس جمهور آمریکا و وزیر امور خارجهاش هم ابلاغ میشود.
نفس همین مساله یعنی توجه به یک فتوای دینی در مذاکرات سیاسی، یک برگ برنده برای ما و همه مسلمانان است. مخصوصا از این جهت که سیاست به مفهوم رایج آن در دنیا، با اخلاق، دیانت و صداقت نسبتی ندارد. در جهان کنونی جنایتکارانی بر دولتها حکومت میکنند که خیلی راحت دیگران را تهدید میکنند، قتل عام میکنند، از بمب اتم استفاده میکنند. مثلا آمریکا تنها کشوری است که از سلاح اتمی استفاده کرده و همچنان برخی کشورها را تهدید میکند که از این سلاح علیه آنها استفاده میکند!
در چنین دنیایی و با وجود چنین حاکمانی، رهبر دینی و سیاسی ایران به صراحت تاکید میکند که ما هیچگاه دنبال سلاح اتمی نمیرویم و آنرا حرام میدانیم. یعنی تبیین سیاست و قدرت بر مبنای اخلاق و اصول انسانی و اسلامی. این موضع رهبری حتی با موضع رییس جمهور خودمان هم متفاوت است که گفته ما دنبال بمب اتم نیستیم، اما اگر بخواهیم بسازیم از کسی نمیترسیم! (البته منظورم این نیست که آقای احمدینژاد موافق بمب اتم است، خیر، بلکه شیوه بیان مخالفت او کمی عجیب است!)
باز هم تکرار میکنم که انتظار نداریم امریکا و اروپا به خاطر این فتوا دست از دشمنیشان با ایران بردارند. اصلا اشتباه است که خیال کنیم دشمنی آنها با ما فقط و فقط به خاطر برنامه هستهای ایران است. اخیرا گلوبال ریسرچ نوشته بود که مخالفت غرب با برنامه هستهای بهانه است، هدف اصلی سرنگونی جمهوری اسلامی است! رهبری هم قبلا به این نکته اشاره کرده بودند:
«اعتقاد من این است؛ آنقدرى که اروپا و امریکا به مسألهى انرژى هستهیى تظاهر مىکنند و وانمود مىکنند نگران این قضیه هستند، نگران نیستند. خودشان هم مىدانند که ما دنبال سلاح هستهیى نیستیم. ما مرتب تکرار مىکنیم، اصرار مىکنیم؛ آنها «نه» مىگویند و سرى تکان مىدهند! درحالىکه مىدانند ما دنبال سلاح اتمى نیستیم. مسأله، مشغول کردن نظام اسلامى است. یکى از اهداف عمدهى اینها این است که نظام اسلامى را مشغول کنند؛ ذهن مدیران، مسؤولان، مجلس، دولت و دستاندرکاران گوناگون را از مسائل جارى و کارى کشور در بخشهاى مختلف – چه بخش قضایى، چه بخش اجرایى، چه بخش تقنینى – منصرف و غافل کنند. این مسأله هم که حل بشود، باز مسألهى دیگرى درست خواهد شد!»
پی نوشت: مذاکره بعدی ایران و ۱+۵ سوم خردادماه در بغداد برگزار میشود. سوم خردادی که یادآور پیروزی بزرگ ایران بر رژیم بعثی عراق و حامیان غربیش است. سوم خرداد امسال درحالی از راه میرسد که مردم ایران، هم آن پیروزی تاریخی را جشن میگیرند و هم نظارهگر یک پیروزی سیاسی دیگر هستند. ایرانیها اینبار به عراقی پای میگذارند که دیگر همپیمان غرب علیه ایران نیست بلکه جزوی از ائتلاف ایران و مقاومت در منطقه است!
Sorry. No data so far.