این اقدام را میتوان تحت عنوان دیپلماسی حیوانات نامگذاری کرد. استفاده از حیوانات به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع در دیپلماسی عمومی در ادبیات سیاسی مرسوم است. برای نمونه میتوان به هدیه دادن حیوانات که از جانب برخی از سران کشورها انجام میشود اشاره کرد.
تأمین منافع ملی در عرصه جهانی گزارهای است که دستگاه دیپلماسی در کشورها عهده دار آن میباشد. دیپلماتها با ادبیات و روشهای خاص و پیچیده خود بازیگران این عرصه را تشکیل میدهند، و به عنوان نمایندهٔ کشورها در عرصه جهانی مقابل هم قرار میگیرند. کنش و واکنش به علت وجود سیستم بوروکراتیک سنگین در عرصه دیپلماتیک کار سادهای نیست. از این روست که کشورها با شکستن ساختارهای دیپلماتیک به دیپلماسی عمومی روی آوردهاند.
اصطلاح دیپلماسی عمومی برای نخستین بار از سوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در ادبیات سیاسی جهان مطرح گردید، این وزارت خانه در سال ۱۹۸۵ در ذیل تعریف دیپلماسی عمومی آورده است:
دیپلماسی عمومی به برنامههای تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آنها اطلاع رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.
این وزارت خانه در سال ۱۹۹۵ دیپلماسی عمومی را در تعریفی جدید بدین شرح بیان مینماید:
دیپلماسی عمومی میکوشد منافع ملی ایالات متحده را از طریق مفاهیم اطلاع رسانی و تأثیر گذاری بر مخاطبان خارجی ارتقاء دهد.
اما پیدایش دیپلماسی عمومی را نمیتوان به این تعاریف محدود کرد. بلکه به احتمال قوی از زمان پیدایش جوامع میتوان انواعی از آن را متصور بود.
یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در دیپلماسی عمومی استفاده از قدرت نرم (Soft Power) میباشد. که تعریف آن عبارت است از:
توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به جای اجبار یا تطمیع. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی به دست آوردن نتایج مطلوب است به دلیل آنکه دیگران همان چیزی را بخواهند که شما میخواهید.
بر خلاف روابط رسمی دیپلماتیک که دیپلماتهای دستگاه دیپلماسی کشورها در آن کنش میکنند و به دنبال تأمین منافع ملی و بینالمللی کشور خود هستند، در دیپلماسی عمومی در یک طرف منافع یک کشور قرار دارد که با ابزارهای مختلف همچون رسانه، فرهنگ، ارتباط و… عامهٔ مردم یا به عبارت دیگر افکار عمومی کشور هدف را که در طرف دیگر قرار دارند تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از مهمترین، تأثیر پذیرندهترین و همچنین در دسترسترین عرصههایی که دیپلماسی عمومی در آن فعالیت میکند سبک زندگی (Life Style) یک جامعه است. سبک زندگی به دلیل ماهیت دینامیک آن عرصه مناسبی برای دیپلماسی عمومی محسوب میشود. وقتی کشوری توانست مردم کشورهای دیگر را ترغیب کند آن طوری که او میخواهد زندگی کنند به بخش قابل توجهی از اهداف خود دست یافته است.
سبک زندگی در کشور ما که برگرفته از دین متعالی اسلام و قرآن کریم است دارای تعارض بنیادی با سبک زندگی غربی به رهبری ایالات متحده آمریکا میباشد.
البته لازم به ذکر است؛ در قرآن کریم در مقابل اصطلاح سبک زندگی مفهوم «حیات الدنیا» قرار دارد که دارای حیثیتی والا و عمیق میباشد، که سبک زندگی در بطن آن قرار دارد.
از جمله تعارضات بنیادی سبک زندگی قرآنی «حیات الدنیا» و سبک زندگی غربی غایتشناسی آنها میباشد. غایت «حیات الدنیا» سعادت را برای انسان رقم میزند. اما در مقابل سبک زندگی غربی ضلالت را نصیب انسان میکند. خداوند متعال در قرآن کریم برای رسیدن انسان به سعادت باید و نباید و آداب و رسومی را در «حیات الدنیا» وضع کرده که در سایهٔ رعایت آن «حیات طیبه» برای انسان ایجاد میشود.
ایالات متحده آمریکا به نمایندگی از غرب در تبلیغ سبک زندگی خود فقط منافع خود را دنبال نمیکند، بلکه دانسته یا ندانسته منافع «شیطان الرجیم» را دنبال میکند. مطلب گفتهشده یک ادعا و اتهامزنی ناشی از توهم توطئه نمیباشد. بلکه با توجه و مداقه در آیات قرآن بسیاری از عناصر سبک زندگی آمریکایی در تعارض بنیادی با باید و نباید قرآن کریم و همچنین طبق خواست «شیطان الرجیم» میباشد.
یکی از این عناصر نگهداری از سگ و استفاده از گوشت خوک میباشد که طبق احکام اسلام و روایات نقلشده از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) حرام و نجس میباشد.
فرهنگ غرب تلاش زیادی را در ترویج نگهداری از سگ انجام داده است. برای نمونه فیلمها و سریالهای متعددی را میتوان برشمرد که یک سگ نقش محوری را در آنها بر عهده داشته است.
نگهداری و به همراه داشتن سگ تا آنجایی در فرهنگ غربی رواج پیدا کرده که سران کشورهای غربی در سفرهای رسمی خود آن را به همراه دارند. فیلمها و تصاویر جورج دبلیو بوش و باراک اوباما مواردی از این دست میباشند.
ایالات متحده آمریکا که در کشتار و نادیده گرفتن حقوق انسانی پروندهای قطورتر از تاریخ تأسیس خود دارد، اخیراً با کمک برخی از ایرانیان داخل و خارج کشور و به بهانه حمایت از حقوق حیوانات اقدام به ارسال سگهایی از ایران به آمریکا نموده است.
این اقدام را میتوان نوعی از دیپلماسی عمومی و تحت عنوان دیپلماسی حیوانات نامگذاری کرد. استفاده از حیوانات به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع در دیپلماسی عمومی در ادبیات سیاسی مرسوم میباشد. برای نمونه میتوان به هدیه دادن حیوانات که از جانب برخی از سران کشورها انجام میشود اشاره کرد.
تلویزیون بیبیسی فارسی در گزارشی تحت عنوان تلاش برای انتقال سگهای ولگرد ایران به آمریکا گامی در این جهت برداشته که موارد ذیل در خور توجه میباشند:
۱. نمایش پناهگاه وفا که محل نگهداری سگها میباشد و نمایش سگهای گرسنه که به طرف غذا میدوند.
۲. نمایش فرودگاه سانفرانسیسکو در حالی که تعدادی از ایرانیان با شکوه خاصی منتظر ورود سگها هستند و برای سگها غذا آوردهاند. یکی از استقبال کنندگان از سگها میگوید: «برای سگها غذای خانگی آوردهام».
۳. اشاره به قبول سرپرستی سگهای ایرانی از سوی خانوادههای آمریکایی و القاء خوشبختی این سگها.
۴. در این گزارش استقبال کنندگان از سگها به آنها میگویند: «آمدیم آمریکا» در حالی که آمریکا خانهای گرم معرفی میشود.
اما مواردی که این گزارش در قالب دیپلماسی عمومی حیوانات به مخاطب القاء میکند عبارتند از:
۱. رواج نگهداری از سگ.
۲. سیاه نمایی زندگی در ایران.
۳. نمایش کارتپستالی جامعه آمریکا.
۴. نمایش آمریکا و آمریکاییان به عنوان نجاتبخش ایرانیان.
Sorry. No data so far.